حکمت و فلسفه صلوات بر پیامبر چيست؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حکمت و فلسفه صلوات چیست و در چه مواقعی توصیه شده است؟
پاسخ:
فرستادن صلوات برای رسول گرامی اسلام دستور الهی است. خدای متعال در قرآن بدان تصریح کرده است: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا». روایات اسلامی اهمیّت فوق العاده ای برای صلوات بر پیامبر ذکر کرده، در منابع شیعه و اهل سنّت ثواب و پاداش فوق العادهای برای این عمل ذکر شده، به اندازهای که مایه اعجاب و شگفتی است.
1- از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) میخوانیم: «أَلصَّلاَةُ عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ أَمْحَقُ لِلْخَطَایَا مِنَ الْمَاءِ إِلَی النَّارِ و السَّلاَمُ عَلَی النَّبِیِّ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رِقَاب; صلوات بر پیامبر و آل او گناهان را محو میکند، شدیدتر از آنچه آب، آتش را خاموش میکند. سلام بر پیامبر و آل او افضل است از آزاد کردن بردگان»[1]
2- از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم: «إِذَا ذُکِرَ النَّبِیُّ فَأَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّ صَلاَةً وَاحِدَةً صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ أَلْفَ صَلاَة فِی أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلائِکَةِ وَ لَمْ یَبْقَ شَیءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلاَّ صَلَّی عَلَی [ذلِکَ] الْعَبْدِ لِصَلاَةِ اللّهِ عَلَیْهِ وَ صَلاَةِ مَلائِکَتِهِ فَمَنْ لَمْ یَرْغَبْ فِی هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ;
هنگامی که نام پیامبر برده شود، بسیار صلوات بر او بفرستید، چرا که هر کس یک صلوات بر پیامبر اکرم بفرستد، خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائکه، بر او میفرستد. چیزی از مخلوقات خدا باقی نمیماند، مگر این که به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات میفرستند. هر کس به چنین پاداش عظیمی علاقه نداشته باشد، جاهل مغروری است که خدا و رسول خدا و اهل بیتش از او بیزارند»[2]
3- از رسول خدا میخوانیم: «کُلُّ دُعَاء مَحْجُوبٌ حَتَّی یُصَلَّی عَلَی النَّبِیِّ; هیچ دعایی به اجابت نمیرسد مگر اینکه صلوات بر پیامبر فرستاده شود[3].»
4- باز از همان حضرت میخوانیم: «أَلصَّلاَةُ عَلَیَّ نُورٌ عَلَی الصِّرَاطِ; صلوات بر من نور صراط (در قیامت) است[4].»
5- از امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) نقل شده: مَا فِی الْمِیزَانِ شَیْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلاَةِ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِی الْمِیزَانِ فَتَمِیلُ بِهِ فَیَخْرُجُ الصَّلاَةُ عَلَیْهِ فَیَضَعُهَا فِی میزَانِهِ فَتَرَجَّحُ; در ترازوی سنجش اعمال (در قیامت) چیزی سنگین تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نیست. کسانی هستند که اعمال شان را در ترازوی سنجش عمل میگذارند، سبک و ناچیز است. سپس صلوات بر آن حضرت را بیرون آورده و بر آن مینهند. سنگینی میکند و برتری مییابد[5].»
6- در حدیث دیگری از حضرت آمده است: «صَلُّوا عَلَیَّ فَإِنَّ الصَّلاَةَ عَلَیَّ زَکَاةٌ لَکُمْ; صلوات بر من بفرستید، چرا که صلوات بر من، باعث نموّ (روح و جان) شما میشود[6]»
7- از حضرت آمده است: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْخَمِیسِ بَعَثَ اللّهُ مَلاَئِکَةً مَعَهُمْ صُحُفٌ مِنْ فِضَّة وَ أَقْلاَمٌ مِنْ ذَهَب یَکْتُبُونَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ أَکْثَرَ النَّاسِ عَلَیَّ صَلاَةً;
روز پنج شنبه خداوند فرشتگانی را با لوحهایی از نقره و قلمهایی از طلا میفرستد تا نام کسانی را که روز پنج شنبه و شب جمعه بیش تر از همه بر من صلوات میفرستند، بنويسند [7].»
8- از امام صادق از پیغمبر نقل شده است که روزی به علي (علیه السلام) فرمود:
«أَلاَ أُبَشِّرُکَ؟ قَالَ: بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَإِنَّکَ لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِکُلِّ خَیْر. فَقَالَ: أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ. فَقَالَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ: وَ مَا الَّذِی أَخْبَرکَ یَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَّی عَلَیَّ فَأَتْبَعَ بِالصَّلاَةِ عَلَی أَهْلِ بَیْتِی فُتِحَتْ لَهُ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلاَئِکَةُ سَبْعِینَ صَلاَةً وَ أَنَّهُ إِنْ کَانَ مِنَ الْمُذْنِبِینَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کَمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ»
یعنی آیا به تو بشارت بدهم؟ علی عرض کرد: آری پدر و مادرم فدایت، همیشه بشارت دهنده به همه نیکیها بوده ای. پیامبر فرمود: جبرئیل الآن از چیز عجیبی به من خبر داد، امیرمؤمنان پرسید: چه خبری داده، ای رسول خدا؟ فرمود: به من خبر داد که یکی از امّت من هنگامی که صلوات بر من میفرستد و به دنبال آن صلوات بر اهل بیتم، درهای آسمان به روی او گشوده میشود. فرشتگان هفتاد صلوات بر او میفرستند. اگر از گنه کاران باشد، گناهانش فرو میریزد، آن گونه که برگها از درختان میریزند[8].»
9- از حضرت آمده است: «أَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَیَّ فَإِنَّ اللّهَ وَکَّلَ بِی مَلَکاً عِنْدَ قَبْرِی فَإِذَا صَلَّی عَلَیَّ رَجُلٌ مِنْ أُمَّتِی قَالَ ذَلِکَ الْمَلَکُ یَا مُحَمَّدُ: إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَن صَلَّی عَلَیْکَ السَّاعَةَ;
زیاد صلوات بر من بفرستید; چرا که خداوند فرشته ای را نزد قبر من مأمور ساخته که هر فردی از امّت من، صلوات بر من بفرستد، فرشته میگوید: فلان کس، فرزند فلان، اکنون بر تو صلوات فرستاد[9].»
10- از امام باقر (علیه السلام) از رسول خدا نقل شده است: «مَنْ صَلَّی عَلَیَّ إِیمَاناً وَاحْتِسَاباً إِسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ; هر کس از روی ایمان و به خاطر خداوند، بر من صلوات بفرستد (تمام گناهانش بخشوده خواهد شد و) اعمال خود را از نو آغاز میکند[10].»
11- نه تنها به هنگام ذکر نام پیامبر باید صلوات بر او فرستاد، بلکه به هنگام نوشتن نیز تأکید شده است که صلوات را بنویسند; آن گونه که در حدیثی از پیامبر میخوانیم: «مَنْ صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَاب لَمْ تَزَلِ الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِی فِی ذلِکَ الْکِتَابِ; کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد، فرشتگان -تا وقتی که اسم من در آن نوشته است- برای او استغفار میکنند[11]»
12- عایشه از پیامبر نقل میکند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَی اللّهَ غَداً رَاضِیاً فَلْیُکْثِرِ الصَّلاَةَ، عَلَیَّ; کسی که دوست دارد خدا را فردای قیامت ملاقات کند در حالی که از او خشنود باشد، پس زیاد بر من صلوات بفرستد[12]»
روایات بسیار فراوانی در این زمینه نقل شده، که از اهمیّت فوق العاده صلوات و درود بر پیامبر و آل حکایت میکند، به گونهای که در کم تر عملی، این همه ثواب و فضیلت دیده میشود. آنچه ما در احادیث دوازده گانه بالا آوردیم، بخش کوچکی است.
پاسخ به چند نکته:
1- این همه اهمیّت برای چیست؟
نخستین فلسفه آن این است که پیامبر و مقام شامخ او فراموش نشود. لازمه آن این است که اسلام و برنامههای اسلامی متروک نمیشود. به این ترتیب ادامه صلوات بر پیامبر رمز بقای اسلام و نام مبارک او است.
دیگر این که این صلوات و درود سبب میشود که ما به مقام والای حضرت بیش تر آشنا شویم. از اخلاق و اعمال و صفاتش الگو بگیریم. از بعضی از تعبیرات استفاده میشود که صلوات بر حضرت، باعث پاکیزگی اخلاق و طهارت اعمال و ریزش گناهان ما میشود; چنان که در زیارت جامعه میخوانیم:
«وَ جَعَلَ صَلاَتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَتِکُمْ طِیباً لِخُلْقِنَا وَ طَهَارَةً لاَِنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا;
خداوند صلوات ما را بر شما (پیامبر و آل پیامبر) و ولایت ما را نسبت به شما، سبب پاکیزگی اخلاق، طهارت نفوس و نموّ و رشد معنوی و کفّاره گناهان ما قرار داده است[13].»
در روایات متعدّد دیگری نیز اشاره به بخشودگی گناهان، به هنگام درود بر پیامبر و آل او شده است.
از طرفی صلوات و درود بر پیامبر و آل او، رحمت تازه الهی را بر روح پاک آنها فرو میفرستد. از آن جا که آنها منبع فیض اند، از سوی آنها به امّت نیز سرازیر میشود. درود و رحمت بر آنها، درود و رحمت بر خود ما است.
فرستادن صلوات و درود بر آن بزرگواران، نوعی حق شناسی و قدردانی و تشکّر از زحماتی است که برای هدایت امّت کشیدهاند. حقّ شناسی و قدردانی اجر و پاداش الهی دارد.
2- آیا صلوات بر پیامبر برای او اثری دارد؟
گاه بعضی از ناآگاهان می گویند: هیچ اثری ندارد. چون آنها به مقاماتی که باید برسند، رسیدهاند; ولی سستی این سخن با توجّه به این که سیر تکاملی انسان هیچ حدّ و مرزی را نمیشناسد و به سوی نامتناهی پیش میرود، آشکار میشود. با صراحت در بعضی از دعاها که در تشهّد و غیر آن خوانده میشود، عرضه میداریم: «وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ; درجه پیامبر را بالاتر از آنچه هست، بالا ببر[14].»
از این رو، قرآن مجید نیز با صراحت میگوید: «إِنَّ اللّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً; خدا و فرشتگانش بر پیامبر اکرم درود و رحمت میفرستند. ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسليم (فرمان او) باشید[15]»
تعبیر به فعل مضارع (یُصَلُّونَ) دلیل بر ادامه این رحمت است. هر مسلمانی که سخن از توحید و اسلام میگوید، رحمت تازه ای برای بنیانگذار این آیین نوشته میشود. این رحمت با انجام اعمال او نیز تداوم مییابد، چرا که این سنّتهای حسنه را او بنیان نهاد.
3- با چه الفاظی درود بفرستیم؟
در این زمینه نیز روایات متعدّدی از شیعه و اهل سنّت به ما رسیده و در همه آنها تأکید شده است که باید آل محمّد (علیهم السلام) به هنگام فرستادن صلوات ذکر شوند. به ذکر چند روایت از طریق اهل سنّت، بسنده میکنیم:
در «الدّر المنثور» از «صحیح بخاری» و «مسلم» و «ابو داود» و «ترمذی» و «نسائی» و «ابن ماجه» و «ابن مردویه» و گروه دیگری، از «کعب بن عجره» نقل شده که مردی خدمت پیامبر عرض کرد: «أَمَّا السَّلاَمُ عَلَیْکَ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ فَکَیْفَ الصَّلاَةُ عَلَیْکَ; سلام بر تو را می دانیم چگونه است، امّا صلوات و درود بر تو باید چگونه باشد؟» فرمود بگو: «أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ عَلَی آلِ مُحَمَّد کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی آلِ إِبْراهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ. أَلّلهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّد وَ علی آلِ مُحَمَّد کَمَا بَارَکْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».
نویسنده تفسیر «الدّر المنثور» اضافه بر حدیث فوق، هیجده حدیث دیگر نقل کرده که در همه آنها تصریح شده که «آل محمّد» را باید به هنگام صلوات ذکر کرد; این احادیث از کتب مشهور و معروف اهل سنّت از گروهی از صحابه از جمله «ابن عبّاس»، «ابوسعید خدری»، «ابوهریره»، «طلحه»، «ابومسعود انصاری»، «بریده»، «ابن مسعود»، «کعب بن عجره» و «امیرمؤمنان علي (علیه السلام)» نقل شده است.[16]
در «صحیح بخاری[17]» روایات متعدّدی در این زمینه نقل شده، در «صحیح مسلم[18]» نیز، دو روایت آمده است. جالب این که در «صحیح مسلم» با آن که در احادیث فوق چند بار «محمّد و آل محمد»، با هم ذکر شده، عنوانی را که برای این باب انتخاب کرده «باب الصّلاة علی النّبی»(بدون ذکر آل) میباشد!
در بعضی از روایات اهل سنّت و بسیاری از روایات شیعه، حتّی کلمه «عَلَی» میان «محمّد و آل محمّد» فاصله نشده و کیفیّت صلوات به این صورت است: «اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد».
این سخن را با حدیثی از «صواعق ابن حجر[19]» پایان میبریم. نقل میکند که پیامبر
فرمود: «لاَتُصَلُّوا عَلَیَّ الصَّلاَةَ الْبَتْرَاءَ! فَقَالُوا: وَ مَا الصَّلاَةُ الْبَتْرَاءُ؟ قَالَ: یَقُولُونَ: «أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد» وَ تُمْسِکُونَ; بَلْ قُولُوا: أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد;
هرگز صلوات ناقص و ناتمام بر من نفرستید! عرض کردند: صلوات ناقص و ناتمام چیست؟ فرمود: اینکه فقط بگوئید: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد» بلکه بگوئید: أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد». در جلد اوّل کنز العمّال نیز روایات متعدّدی در این زمینه دیده میشود.
4- صلوات و درود واجب است، یا مستحب؟
ظاهر آیه پنجاه و شش سوره احزاب (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبیِّ....) وجوب است; زیرا می دانیم امر، ظاهر در وجوب میباشد مگر این که قرینه ای بر خلاف آن قائم شود. در این آیه خداوند امر به صلوات و سلام بر پیامبر کرده; بنابراین، حدّاقل لازم است یک بار بر آن حضرت صلوات و درود و سلام فرستاد; این در حالی است که مشهور فقهای شیعه و جمعی از فقهای اهل سنّت معتقد به وجوب صلوات در تشهّد هستند.
«ابن قُدامه» فقیه معروف اهل سنّت در کتاب «المغنی» میگوید:
در تشهّد اوّل، باید بر پیامبر صلوات بفرستد و بگوید: «أَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ عَلَی آلِ مُحَمَّد کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ... وَ هِیَ واجبةٌ فی صحیح الْمَذْهَب وَ هُو قول الشّافعی و اِسحاق...;
صلوات فرستادن بر پیامبر و آلش در فتوای صحیح واجب است. «شافعی» و «اسحاق» نیز بر همین عقیدهاند». سپس از «ابن راهویه»(از فقهای اهل سنّت) نقل میکند: «لو أنّ رجلاً ترک الصَّلاَة عَلَی النّبي (صلی الله علیه وآله) فِی التشهّد بَطَلَتْ صَلاَتُهُ; اگر کسی صلوات بر پیامبر را در تشهّد ترک کند، نمازش باطل است» سپس میافزاید: ظاهر مذهب «احمد»(امام معروف اهل سنّت) نیز وجوب آن است.[20]
نویسنده کتاب «التّاج الجامع للاصول»(شیخ منصور علی ناصف) در ذیل آیه پنجاه و شش سوره احزاب (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ...) تصریح میکند که ظاهر آیه این است که صلوات و سلام، بر پیامبر اکرم واجب است. این سخن مورد اتّفاق علما میباشد[21].
5- مفهوم واقعی صلوات
معروف در میان علما و دانشمندان این است که صلوات اگر از سوی خداوند باشد، به معنای رحمت است. اگر از سوی فرشتگان و انسانها باشد، به معنای طلب رحمت است.
به تعبیری که در روایت امام كاظم (علیه السلام) آمده است در پاسخ این سؤال که معنای صلوات خدا و ملائکه و مؤمنان در آیه «إِنَّ اللّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ...» چیست؟ فرمود:
«صَلاَةُ اللّهِ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ صَلاَةُ الْمَلاَئِکَةِ تَزْکِیَةٌ مِنْهُمْ لَهُ، وَ صَلاَةُ الْمُؤْمِنینَ دُعَاءٌ مِنْهُمْ لَهُ;
صلوات خداوند رحمت از او است. صلوات ملائکه، تقدیس و پاک شمردن آنها است نسبت به پیامبر
و صلوات مؤمنان، دعا و تقاضای رحمت از آنها برای پیامبر است».[22]
بعضی معتقدند تمام این معانی به یک اصل باز میگردد و آن ثنای جمیل است، خواه به صورت فرستادن رحمت باشد، یا تقدیس و پاک شمردن، و یا تقاضای رحمت، که هر کس به مقتضای حال خود آن را انجام میدهد.[23]
از آن جا که ریشه اصلی این لغت، «صَلْی»(بر وزن سعی) به معنای در آتش افکندن، یا سوختن و برشته شدن در آتش است، بعضی معتقدند که صلوات به معنای دور کردن آتش عذاب الهی است، که نتیجه آن رحمت یا تقاضای رحمت است;
ولی بعضی میان «صَلْو» که به اصطلاح ناقص واوی است، با «صَلْی» که ناقص یایی است، فرق گذاشته و معنای اخیر را مربوط به «صَلْی» دانستهاند و معانی قبل را مربوط به «صَلْو».
به هر حال، تمام اینها نشان میدهد که با هر صلوات و سلامی که به پیامبر فرستاده میشود، رحمت تازه ای بر روان پاک او نازل میگردد. بعید نیست که رحمت از ناحیه آن منبع عظیم الهی، به سوی امّتش نیز سرازیر شود. از همین رو صلوات و درود بر پیامبر مایه رحمت و پاکی و آمرزش برای خود انسان است.[24]
نکته پایانی:
در پایان و با توجه به مطالب نسبتاً مفصلی که مطرح شد، متوجه شدیم که ارزش صلوات چه مقدار است. اگر ما بخواهیم با صلوات و درود به خود ستایی خودمان بپردازیم، نتیجهاش جز خسارت غیر قابل جبران نخواهد بود. زیرا خودستایی وقتی در محل و مقامش نباشد، موجب غرور خواهد شد. شخص مغرور نمیتواند در مقابل جلال و جبروت خدا عرض اندام کند و سقوطش حتمی است.
وقتی خدا و ملائکهاش به این بنده برگزیده درود میفرستند و مومنان را نیز مکلف به پیروی از آن میکنند، به خاطر اهمیت فوق العاده مقام صلوات و نیز شخصیت حقیقی پیامبر است که در مورد حضرت یک جا جمع شده است. انعکاس شعاع نور صلواتی که بر پیامبر رحمت فرستاده شود، از دایره عالم امکان عبور کرده، آفاق ملکوت را روشن خواهد کرد.
صلوات بر پیامبر مخصوص خودش نیست حتی در صورتی که پیامبر خود نیز بر خویش صلوات میفرستاد که البته چنین بود و حداقل در نمازهای پنجگانه این اتفاق حتمی بود، حضرت نیز از ثوابش بهره مند میشد، زیرا صلوات نعمت بزرگی از نعمات الهی بوده و نعمت فایده ای عام دارد. در نتیجه خود حضرت نیز از آن بهره میبرد. این تعبیری کاملاً عرفانی است.
در هر صورت انسانهای عادی ذاتاً چنین جایگاهی ندارند که بخواهند با سلام رساندن به خود دارای موقعیت و جایگاهی شوند، اگر چه آنها نیز میتوانند با فرستادن صلواتهای خالصانه دارای موقعیت ممتازی شوند که دیگر انسانها آن را نداشته باشند.
پینوشتها:
[1]. شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، قم، دار الرضی، 1406 ق، ص 185.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، وفا، 1404 ق، ج 17، ص 30.
[3]. و [4]. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق، ج 1، ص 490، ش 2153 و 2149.
[5]. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، اسلامیه، ج 4، ص 1210(باب 34 از ابواب ذکر).
[6]. متقی هندی، ج 1، ص 494، ش 2182.
[7]. همان، ش 2177.
[8]. خویی، ملا فتح الله، شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 214-215.
[9]. متقی هندی، ج 1، ص 494، ش 2181.
[10]. حرّ عاملی، ج 4، ص 1213(باب 34 از ابواب الذّکر).
[11]. متقی هندی، ج 1، ص 507، ح 2243
[12]. همان، ص 504، ح 2229.
[13]. زیارت جامعه کبیره.
[14]. حرّ عاملی، ج 4، ص 989، باب کیفیّة التشهّد.
[15]. احزاب (33) آیه 56.
[16]. سیوطی، عبد الرحمان، الدّر المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404 ق، ج 5، ص 216 به بعد، (ذیل آیه 56 احزاب).
[17]. بخاری، محمد بن اسماعیل، ج 6، ص 151، در تفسیر احزاب.
[18]. مسلم قشیری، صحیح مسلم، ج 1، ص 305، باب الصلاة علی النبی
[19]. ابن حجر، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه، بیروت، مؤسسه الرساله، 1997 م، ص 144
[20]. ابن قدامه، المغنی، ج 1، ص 579.
[21]. التّاج الجامع للاصول، ج 5، ص 143.
[22]. عروسی حویزی، عبد جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 302، ش 221(ذیل آیه 56 احزاب).
[23]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه ونشر کتاب، 1360 ش، مادّه «صلو»(با اقتباس و نقل به معنا).
[24]. آیه الله مکارم شیرازی، پیام امام امیر المومنین، ، ج 3، ص 192.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی - مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
دیدگاهها
ناشناس
1394/07/15 - 15:47
لینک ثابت
رسول خدا(صلى الله علیه وآله
یک فرد عادی
1396/04/26 - 17:43
لینک ثابت
با سلام
افزودن نظر جدید