گفتگو با کشیش شیعه شده
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غربیها که از گسترش اسلام و تسخیر قلوب انسانها در هراس هستند، هر بار با ایجاد یک سناریوی ساختگی سعی میکنند تا اذهان عمومی را نسبت به اسلام و مقدسات آن بدبین و منزجر کنند، غافل از اینکه یدالله فوق ایدیهم، دین اسلام برخاسته از فطرت پاک انسان است و هرچه بر آن خاک بپاشند و سیاه نشانش دهند باز هم نورانیت جذب را دارد؛ چنانچه هر بار شاهد این هستیم که از سراسر دنیا مشتاقان زیادی به اسلام میگروند. دکتر ابراهیم از کشور و خانوادهای مسیحی است که مسلمان شده و حرفهای گفتنی زیادی در این باره دارد که با وی به صحبت نشستهایم.
شما که مشغول تحصیل برای کشیش شدن بودید چطور شد که تغییر عقیده دادید و به اسلام روی آوردید؟
- ما از یک خانواده مسیحی کاتولیک بودیم که بسیار هم نسبت به اصول دینمان تعهد و تقید داشتیم. پدر و مادرم آرزویشان این بود که یکی از فرزندانشان کشیش بشود، به خصوص مادرم روی من خیلی حساب باز کرده بود چون درسخوان بودم، خوب حرف میزدم و به نسبت سه برادر بزرگترم بیشتر به مسائل دینی پایبندی داشتم و خودم هم دوست داشتم کشیش بشوم و سخت درس میخواندم اما سرنوشت طور دیگری رقم خورده بود. در مدرسه ما بچههای مسلمان هم درس میخواندند. من با دوستان مسلمان درباره دین خیلی بحث داشتم، البته بیشتر میخواستم آنها را شکست بدهم و برتری مسیحیت را به رخ بکشم. بعدها که بزرگتر شدم میدیدم مسلمانهای کنگویی با اینکه از طرف گروههای دیگر اذیت و توهین میشوند ولی بااخلاق و مهربان هستند حتی به مسلمان بودنشان افتخار میکنند. در دلم از آنها خوشم میآمد و در عین حال هم به دین و مسلکشان کنجکاو شدم. به همین خاطر کتابهای مختلفی از مسیحیانِ مسلمان شده گرفتم و شروع کردم به مطالعه و تحقیق تا درباره اسلام بیشتر بدانم در مقابل کمکم نسبت به شغل آیندهام یعنی کشیش شدن مردد شدم، زیرا در کتابهای درسیمان تصاویر و مطالب متناقضی از پیامبر اسلام ارائه شده بود! مطالبی که ذهنیت خوبی نسبت به پیامبر اسلام ایجاد نمیکرد. در صورتی که بعد از مطالعه و تحقیق چیزهای دیگری درباره ایشان دریافتم که خیلی متفاوت بود؛ تا اینکه درک و شناختم نسبت به اسلام بالا رفت و تصمیم گرفتم تغییر دین بدهم و مسلمان بشوم.
در ابتدا سنی مذهب شدید؟
- بله سنی شافعی شدم. من وقتی شهادتین گفتم مسلمان شدم نمیدانستم مذهب شیعه یا سنی کدام است. در کنگو کسی کاری به این ندارد. وقتی مسیحی بودم میگفتند خدا یکی است و مسیح فرزند خداست، اما وقتی مسلمان شدم فهمیدم این شرک است و خدا فرزندی ندارد و حضرت مسیح هم یکی از بندگان و مخلوقات خداست. فرزند خدا نیست.
چطور شد که به تشیع روی آوردید؟
- یک بار به طور اتفاقی کتاب چهارده معصوم را به زبان فرانسوی دیدم و کنجکاو شدم آن را تا آخر خواندم. زندگی و شخصیت امام معصوم برایم خیلی جالب بود. احساس کردم با وجود امامان معصوم، مذهب تشیع کاملتر است. البته مراسم عاشورای امام حسین (علیهالسلام) هم در دلم غوغای عجیبی ایجاد کرده بود که نمیتوانستم نسبت به آن بیتفاوت باشم. همه اینها من را وادار کرد تا درباره تشیع بیشتر بدانم. به دنبال تحقیقاتم متوجه شدم نظریه شیعیان درباره منجی قابل باورتر از سایر ادیان است. این بود که خدا کمک کرد شیعه بشوم.
بعد از تغییر دین که مسلماً سبک و سیاق زندگی شما هم به دنبال آن تغییر کرد، عکسالعمل خانواده چه بود؟
- پدرم اهل گفتوگو بود میخواست مطمئن شود من از روی احساس و تحت تأثیر دوستانم اسلام را انتخاب کردهام یا از روی شناخت و عقلانیت برای همین مدام از من سؤالاتی میپرسید و دلیل کارهایم را جویا میشد من هم همه را به آرامی و با دلیل جواب میدادم. وقتی پدر متوجه شد از روی تحقیق و مطالعه اسلام را پذیرفتم قبول کرد. جالب است بدانید زمانی که شیعه شدم پدرم گفت شما مسیحی واقعی شدید از آن زمان با لطف و مهربانی بیشتر با من برخورد میکرد. اما مادرم که آرزو داشت روزی کشیش شوم و به من افتخار کند، وقتی متوجه تغییر دین و انصرافم شد خیلی ترسیده بود، چون تبلیغات منفی علیه مسلمان زیاد میشود و نگران شد، برای همین نزد کشیش معتبر و مورد تأیید منطقه رفت و او را هر هفته به خانه دعوت میکرد تا من را از اسلام برگرداند. آن کشیش به خانه ما میآمد، همه رفتار و گفتار من را زیر نظر داشت و مدام سؤال میکرد، من هم جوابش را میدادم. بعد از حدود یک ماه به مادرم گفت نگران نباش پسرتان منحرف نشده زیرا دو اسلام داریم، اسلام منحرف و خشن و اسلام حقیقی و آسمانی. پسر شما به اسلام حقیقی پیوسته است و چون حرفهای او برای مادرم سند بود دیگر خیالش راحت شد.
وضعیت مسلمانان در کشور کنگو به چه صورت است؟
- کنگو کشوری لائیک است، ولی اکثریت قریب به ۷۰ تا ۸۰ درصد مردم مسیحی هستند شاید تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد مسلمان باشند که از این تعداد کمتر از یک درصد شیعه هستند. اصولاً مسلمانان کنگویی دو دستهاند یک گروه تحصیلکرده که وضعیت خوبی دارند و عمدتاً در کشورهای مصر، عربستان و سودان درس خواندهاند. بیشتر هم متأثر از تفکرات وهابیها میباشند. یک دسته هم بیسواد یا کمسوادند. در کل مسلمانان وضعیت بدی ندارند. در کنار هم زندگی مسالمتآمیز میکنند. در یک خانواده ممکن است هم مسیحی و هم مسلمان وجود داشته باشد بدون اختلاف زندگی خوبی هم دارند.
با توجه به اینکه شما هم قرار است مبلغ اسلامی بشوید، مشکل اصلی تبلیغ در کنگو چیست؟
- کنگو سالها مستعمره اروپا بوده برای همین مردم نسبت به سفیدپوستان ذهنیت خوبی ندارند. وقتی کشیشی به کنگو میآید و صحبت میکند مردم قبولش ندارند و اینها به سابقه تلخ استعمارگری سفیدها برمیگردد. مردم تصور میکنند که دوباره میخواهند بر آنها مسلط بشوند؛ بنابراین کار مبلغانی که از کشوری دیگر به کنگو میآیند، سخت است و باید صبور باشند تا بتوانند کمکم حس اعتماد مردم را به خود جلب کنند در غیر این صورت موفق نخواهند بود. در کنار این مبلغان باید با فرهنگ و زبان محلی مردم آشنا باشند تا در ارتباط گیری با مشکل مواجه نشوند. اغلب مبلغان صبوری لازم را ندارند و این برایشان سخت است.
پس با این حساب بهتر است که مبلغان بومی باشند!
- لزومی ندارد حتماً بومی باشند. ولی کسی که به عنوان مبلغ دینی در کنگو فعال است باید بتواند خود را به مردم نزدیک کند و اعتماد آنها را داشته به هر حال مردم این کشور سالها درد و رنج استعمار را کشیدهاند و سخت قبول میکنند. این را هم بگویم اغلب اوقات مردم آنها را امتحان میکنند تا ببینند چقدر ظرفیت دارند و آستانه تحملشان چگونه است؛ بنابراین یک مبلغ باید صبور و مطلع باشد.
هر بار شاهد این هستیم که با حرکتی زخمی بر پیکره جهان اسلام وارد میشود که باعث خدشهدار شدن دنیای اسلام میشود به نظر شما برای اتحاد مسلمانان جهان چه باید کرد؟
- وقتی مسیحی بودم میدیدم که کشیشها و اسقفهای کشورهای مختلف همه یک زبان دارند و تحت لوای پاپ اعظم در واتیکان عمل میکنند، سالانه یکی دو بار نمایندگان آنها در واتیکان گرد هم جمع میشوند و در مورد مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی میان مسیحیان بحث و تبادل نظر دارند. برای آینده برنامهریزی کوتاه مدت و بلندمدت میکنند و با اتفاق نظر سعی دارند به اهداف خود برسند. خب چرا ما به عنوان مسلمان در کشورهای اسلامی اینگونه نباشیم؟ اسلام دارای قدرت و ظرفیتهای عظیمی است، وقتی توهینی به ساحت پیامبر (صلی الله علیه و آله) میشود تمام دنیای اسلام یکپارچه تظاهرات میکنند، دشمن از این ظرفیت بالا میترسد. ما هم باید نمایندگانی از کشورهای مختلف تحت فرماندهی امام خامنهای داشته باشیم و هر بار مسائل دنیای اسلام را رصد کنیم دشمنان از اتحاد مسلمانان میترسند و مدام با شیوههای مختلفی میخواهند بین مسلمانان فاصله ایجاد کنند.
منبع: سایت رهیافته، 92/11/3، کد خبر: 13301.
افزودن نظر جدید