اهداف بزرگ نمودن شخصیت عبدالله بن سبأ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالله بن سبأ از شخصیتهای جنجالی تاریخ اسلام است. تا آنجا که حتی عدهای از علمای شیعه و سنّی حتی در وجود چنین شخصیتی تشکیک نمودهاند. از آن طرف عدّهای وی را از عوامل مهم بسیاری از اتفاقات صدر اسلام مثل پیدایش تشیع، قتل عثمان و غیره دانستهاند. نظریه دوم قطعا باطل است چرا که روایات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در تعیین امام علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه به طور متواتر در منابع اهل سنت موجود است و همچنین نقش پر رنگ صحابه در قتل عثمان از مسلمات تاریخی اهل سنت است. از این رو این سؤال در ذهن هر محقّقی ایجاد میشود که هدف اصلی از پروراندن نقش این شخصیت چه بوده است؟
به نظر میرسد اولین عامل، تخریب تشیع و نسبت دادن این تفکر به عبدالله بن سبأ یهودی است. چنانکه شهرستاني درباره ابن سبأ میگويد: «و هو أوّل من أظهر القول بالنصّ بإمامة عليّ رضي الله عنه.[1] او اوّلين كسی است كه تصريح به وجود نصی مبنی بر امامت علي (عليه السلام) نموده است.» این در حالیست که در منابع متعدد شیعی، ابن سبأ به عنوان فردی غالی و کافر معرفی شده و از وی ابراز برائت شده و مورد لعن قرار گرفته است. برای مثال كشّي با سند خود از ابان بن عثمان روايت كرده است: «سمعت أبا عبد الله (عليه السّلام) يقول: لعن الله عبد الله بن سبأ أنه ادّعى الربوبية في أمير المؤمنين (عليه السّلام) وكان و الله أمير المؤمنين (عليه السّلام) عبداً لله طائعاً، الويل لمن كذب علينا، وأن قوماً يقولون فينا ما لا نقوله في أنفسنا، نبرأ إلى الله منهم.[2] از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه میفرمود: خداوند عبدالله بن سبأ را لعنت كند كه ادعای ربوبيت درباره اميرالمؤمنين (عليه السّلام) نمود در حالی كه به خدا قسم امير المؤمنين (عليه السّلام) بنده مطيع خداوند بود؛ واي بر كساني كه بر ما كذب و دروغ وارد میسازند. برخی درباره ما سخنانی میگويند كه ما درباره خود نگفتهايم؛ ما از اين قبيل افراد برائت و بيزاری میجوييم، از اين قبيل افراد برائت میجوييم.»
شيخ طوسي نیز مینویسد: «عبد الله بن سبأ الذي رجع إلى الكفر و أظهر الغلو [3] عبدالله بن سبأ كسی است كه پس از اسلام دوباره كافر شده و مطالبی غلو آميز بر زبان جاری ساخته است.» و نیز علامه حلي گفته است: «عبد الله بن سبأ: غال ملعون، حرقه أميرالمؤمنين بالنار، كان يزعم أن علياً إله وأنه نبي، لعنه الله [4] عبدالله بن سبأ شخصی است كه غلوّ كرده و قائل به الوهيت و نبوت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) گشته و بدين جهت مورد لعن قرار گرفته و امير المؤمنين (عليه السلام) او را با آتش سوزانده است. خداوند او را لعنت نمايد.»
دومین عامل، پاک کردن دشمنیها و کینههای صحابه، از ذهن مسلمین و انداختن بار همه گناهان به دوش یک یهودی منافق است. چنانکه دكتر احمد محمود صبحي استاد فلسفه در دانشگاه اسكندريه مصر مینویسد: «ويبدو أن مبالغة المؤرخين، وكتّاب الفرق في حقيقة الدور الذي قام به ابن سبأ يرجع إلى سبب آخر غير ما ذهب إليه الدكتور طه حسين، فلقد حدثت في الإسلام أحداث سياسية ضخمة، كمقتل عثمان، ثم حرب الجمل، وقد شارك فيها كبار الصحابة وزوجة الرسول، وكلّهم يتفرقون ويتحاربون، وكل هذه الأحداث تصدم وجدان المسلم المتتبع لتاريخه السياسي، أن يبتلي تاريخ الإسلام هذه الابتلاءات ويشارك فيها كبار الصحابة الذين حاربوا مع رسول الله (صلي الله عليه و سلم) وشاركوا في وضع أسس الإسلام، كان لا بد أن تلقى مسؤولية هذه الأحداث الجسام على كاهل أحد، ولم يكن من المعقول أن يحتمل وزر ذلك كله صحابة أجلاء أبلوا مع رسول الله (صلي الله عليه و سلم) بلاء حسناً، فكان لا بد أن يقع عبء ذلك كله على ابن سبأ، فهو الذي أثار الفتنة التي أدت لقتل عثمان، وهو الذي حرّض الجيشين يوم الجمل على الالتحام على حين غفلة من علي و طلحة والزبير.[5] به نظر ميرسد مبالغه مورّخان و نويسندگان فرقههای مختلف در نقشی كه به ابن سبأ داده شده به سببی ديگر غير از آنچه دكتر طه حسين به آن معتقد گشته، میباشد. در اسلام حوادث سياسی مهمی همچون كشته شدن عثمان و جنگ جمل اتفاق افتاده كه صحابه بزرگ و همسر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نيز در آن نقش داشتهاند، يعنی آنها همواره با يكديگر در اختلاف، تفرقه و جنگ بودهاند كه اين حوادث، وجدان هر مسلمان كنجكاو در تاريخ سياسی خود را آزار میدهد كه شاهد ابتلائاتی از اين قبيل در تاريخ خود بوده و صحابه بزرگی كه در ركاب رسول خدا (صلي الله عليه و آله) جنگيده و در تاسيس و تحكيم پايههای اسلام نقش داشتهاند، در اين حوادث حضور پيدا كردهاند، پس بايد مسئوليت اين حوادث بزرگ را به دوش كسی بگذارند و معقول هم نمیباشد كه صحابه جليل القدری را كه همراه با رسول خدا در تمام صحنهها و اتفاقات شركت داشته و به خوبی هم از پس آنها برآمدهاند را متهم نمايند، پس بايست تمام آنها را بر عهده ابن سبأ گذارد و گفت او كسی بوده است كه آتش فتنهای را كه به كشته شدن عثمان منجر گرديد، برافروخته است. او كسی است كه هر دو سپاه حاضر در جنگ جمل را به هنگام غفلت علی و طلحه و زبير به جان يكديگر انداخته است!»
پینوشت:
[1]. الشهرستاني، الملل والنحل: ج1، ص174، مؤسسة الحلبي.
[2]. الکشی، رجال الكشي(اختيار معرفة الرجال)، ص107، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد.
[3]. الطوسي، رجال الطوسي، ص75، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
[4]. العلامة الحلي، خلاصة الأقوال، ص372، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة.
[5]. أحمد محمود صبحي، نظریه الامامه لدی الشیعه الاثنی عشریه، ص39، بیروت: دارالنهضة العربیة.
افزودن نظر جدید