آیا ابن‌خلدون مهدویت را قبول ندارد؟

  • 1393/10/16 - 00:08
شاید اولین مورّخ یا جامعه‌شناس معروفی که برخی روایات مهدویت را مورد خدشه قرار داد، ابن‌خلدون باشد، او به واسطه شهرت زیادی که در بین نویسندگان و مورخان و حتی مستشرقان پیدا کرده، تأثیرگذار است و می‌توان گفت که اکثر منکران اصل اعتقاد به مهدویت، به نوشته او اعتماد کرده‌اند؛ بدون آنکه آنان به تحقق و بررسی ادعای او بپردازند. ابن‌خلدون در فصل 52 از مقدمه‌اش...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید اولین مورّخ یا جامعه‌شناس معروفی که برخی روایات مهدویت را مورد خدشه قرار داد، ابن‌خلدون باشد، او به واسطه شهرت زیادی که در بین نویسندگان و مورخان و حتی مستشرقان پیدا کرده، تأثیرگذار است و می‌توان گفت که اکثر منکران اصل اعتقاد به مهدویت، به نوشته او اعتماد کرده‌اند؛ بدون آنکه آنان به تحقق و بررسی ادعای او بپردازند.[1] ابن‌خلدون در فصل 52 از مقدمه‌اش بیست و سه حدیث از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد بشارت به آمدن حضرت مهدی (علیه السّلام) را نقل کرده و از میان آنها نوزده حدیث را ضعیف شمرده است. او اگرچه اکثر روایات را نقد کرده، لیکن گویا در نتیجه‌گیری مردد بوده است. او در قسمتی از کتابش چنین نتیجه می‌گیرد که اعتقاد به مهدویت تنها با تعداد کمی از روایات نیز ممکن است؛ ولی آنچه باور این اعتقاد را مشکل کرده، آن است که اکثر این روایات، از نقد به دور نمانده‌اند: «فهذه جملة الاحادیث الّتی خرّجها الائمة فی شأن المهدی و خروج آخر الزمان کما رأیت لم یخلص منها من النقد إلّا القلیل و الأقلّ منه».[2]

اما در چند صفحه بعد، چنین اظهار می‌کند که در صورت صحت چنین اعتقادی، مهدی (علیه السّلام) از نسل فاطمیین حجاز خواهد بود: «فإن صح ظهور المهدی فلا وجه لظهور دعوته إلّا بأن یکون منهم (أی من الفاطمیین فی الحجاز) و یؤلف الله بین قلوبهم من اتباعه حتی تتمّ له شوکة و عصیبة وافیة بإظهار کلمة و حمل الناس علیها».[3] بنابراین به نظر نمی‌آید که خود ابن‌خلدون هم در نفی این اعتقاد مطمئن باشد. ولی به هر تقدیر، چنین نسبتی به او داده شده، و در زمره مخالفان این اعتقاد به حساب آمده است. عده‌ای هم به اعتبار او، منکر مهدویت شده‌اند.

اما پاسخ به این شبهه:

اولا بر خلاف کسانی مثل فرید و جدی و علی حسین السائح که می‌گویند ابن‌خلدون تمام احادیث مربوط به مهدویت را ذکر کرده، جمعی از محققان اهل‌سنت تصریح کرده‌اند که آنچه ابن‌خلدون از احادیث مهدوی آورده، کمتر از یک‌دهم احادیثی است که فقط در کتاب‌های اهل‌سنت، درباره بشارت به ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) وارد شده است. چنان که به کتاب معجم احادیث المهدی مراجعه شود، ملاحظه خواهد شد که در جلد اول این کتاب، حدود 560 حدیث پیرامون حضرت مهدی (علیه السّلام) آمده است حتی بنابراین فرض که ابن خلدون نوزده حدیث از احادیث وارده را دارای ضعف سندی دانسته باشد، با صدها حدیث دیگری که در کتاب‌های اهل‌سنت در خصوص این موضوع وارد شده است، چه باید کرد؟!

ثانیا همان‌گونه که پیش‌تر اشاره اشاره شد، تعدادی از علمای اهل‌سنت و کارشناسان علم الحدیث تصریح کرده‌اند که احادیث مهدویت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) متواتر است؛ از جمله ناصر الدین البانی، رجالی بزرگ اهل‌سنت و متخصص فنّ حدیث در سده‌های اخیر، خروج حضرت مهدی (علیه السّلام) را در زمره عقایدی برمی‌شمارد که ایمان به آن واجب است: «إن عقیدة خروج المهدی عقیدة ثابتة متواترة عنه یجب الایمان بها...». بنابراین، با توجه به اذعان محققان اهل‌سنت به تواتر احادیث مهدویت، ضعف 19 حدیثی که ابن‌خلدون ادعا کرده است، ضرری به این اعتقاد نمی‌زند.

ثالثا روایاتی که ابن‌خلدون آنها را ضعیف شمرده، دو دسته است: دسته اول روایاتی است که قرن‌ها قبل از تولد ابن‌خلدون، علمای بزرگ شیعه، آنها را تضعیف کرده بودند و نیازی به تضعیف ابن‌خلدون نبوده است! هشت روایت از آن نوزده روایت در این دسته‌اند. دسته دوم روایاتی است که با بررسی یکایک آنها معلوم می‌شود که تضعیف آنها توسط ابن‌خلدون صحیح نبوده است. یازده روایت از روایاتی که او تضعیف کرده، این‌گونه است. به عنوان نمونه، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیثی را در مورد بشارت به حضرت مهدی (علیه السّلام) روایت کرده که ابن‌خلدون آن را ضعیف شمرده؛ زیرا در سند آن فطر بن خلیفه آمده است و ابوبکر بن عیّاش و جمعی دیگر، او را تضعیف کرده‌اند.[4]

در جواب می‌گوییم اولاً بزرگانی از محققان رجالی اهل‌سنت مثل احمد بن حنبل، یحیی بن القطان، ابن معین و نسائی، فطر بن خلیفه را توثیق کرده‌اند.[5] سزاوار است که توضیحات جامع ابن‌حجر در رابطه با فطر بن خلیفه در مقدمه فتح‌الباری ملاحظه شود.[6] ثانیا فطر بن خلیفه از راویانی است که بخاری در صحیح خود از او نقل حدیث کرده است[7] و خود ابن‌خلدون در جایی تصریح نموده که کسانی که در سلسله سند روایات صحیح بخاری و مسلم آمده‌اند، نیازی به بحث و جستجو ندارد؛ بلکه تنها نقل بخاری یا مسلم موجب وثاقت آن راویان می‌شود.[8] ثالثاً ابوبکر بن عیاش که فطر بن خلیفه را تضعیف کرده، خود اظهار کرده که ضعف او به دلیل اوست که گفته شده شیعه بوده نه بخاطر عدم وثاقت او.[9] از آنچه ذکر شد، معلوم می‌شود که ابن‌خلدون بر خلاف شهرت در علوم اجتماعی، در فن حدیث دارای ضعف‌‎هایی بوده است و تضعیف او نمی‌تواند برای سایر محققان ملاک باشد.

پی‌نوشت:

[1]. المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الآثار الصحیحة، دار ابن حزم، بیروت، ص 32.
[2]. تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 1، ص 322.
[3]. تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 1، ص 327.
[4]. مهدویت و دانشمندان عامه، مؤسسه آموزشی و پژوهشی بیان معرفت، مشهد، ص 45.
[5]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسه الرساله، بیروت، ج 7، ص 14.
[6]. مقدمه فتح الباری، ابن حجر عسقلانی،، دارالمعرفه، بیروت، ص 435.
[7]. همان.
[8]. تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 1، ص 314.
[9]. مقدمه فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفة، بیروت، ص 435.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.