پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بانوی تازه مسلمان از تشرفش به اسلام می‌گوید: «سلام علیکم. اسم من جنیفر است و سه سال است که مسلمان شده‌ام. من از یک خانواده مسیحی متولد و بزرگ شدم. پدرم کشیش بود. مادرم نیز سفرهای تبشیری جهت تبلیغ دین مسیحیت زیاد انجام می‌داد. خانواده من، مسیحیان واقعاً قوی‌ای بودند. من نیز به کلیسا برای دیدن موعظه‌های پدرم می‌رفتم. ولی هنگامی که به دبیرستان و دانشگاه رفتم، دچار شک و تردید نسبت به مسیحیت شدم و این حالتی است که بسیاری از آمریکایی‌ها دارند. از بچگی انسان شادی بودم ولی همیشه یک گمشده‌ای را در وجودم احساس می‌کردم.

در دوران دانشگاه به مطالعه راجع به اسلام پرداختم ولی مسلمان نشدم. بعد از حادثه 11 سپتامبر باز به مطالعه اسلام پرداختم و به مباحثات و مناظرات ویدیوی در اینترنت گوش می‌دادم ولی نمی‌دانستم کدام صحیح است: آنچه رسانه‌های غربی از اسلام می‌گویند یا آنچه در کتب مطالعه می‌کنم؟ بعد از دانشگاه علاقه زیادی به اسب سواری پیدا کردم و در این زمینه مشغول کار شدم. تا اینکه با دو مسلمان آشنا شدم و به دلیل اخلاق نیکوی آن‌ها علاقه‌ام به اسلام بیشتر شد. من سؤالاتم را از مسلمانان می‌پرسیدم و هم اکنون با یکی آن‌ها به نام «رضا» ازدواج کرده‌ام. موفقیت من به دلیل اعتماد به نفسم بود.

من فکر نمی‌کردم روزی دینم را با ازدواج با یک مسلمان کامل کنم. هم‌اکنون ما دارای یک هدف مشترک در زندگی هستیم. نگاهمان به جهان و هدف از خلقت یکسان است. مناسک دینی را با یکدیگر به جا می‌آوریم. نماز می‌خوانیم و روزه می‌گیریم. اوقات عبادت، از نعمت‌های الهی است و انسان به قرب الهی می‌رسد و یک رضایت درونی احساس می‌کند. من اهتمام زیادی به یاد گیری قرآن کریم و زبان عربی دارم و از آن لذت می‌برم. در ابتدا نماز خواندن را نمی‌دانستم به مسجد رفتم و از آن‌ها تقلید کردم. کم‌کم حجاب را انتخاب کردم و رفت و آمدم به مسجد بیشتر شد. در ماه مبارک رمضان قرآن را ختم کردم و هنگامی که به معانی قرآن توجه می‌کردم، گریه می‌کردم. این همان دینی بود که به دنبالش بودم و خلأیی بود که در وجودم احساس می‌کردم و آن را با اسلام پر کردم. اما هنوز شهادتین را ادا نکرده بودم تا اینکه بعد از عید ماه مبارک رمضان تصمیم گرفتم با ادای شهادتین رسماً اسلام را قبول کنم از این رو پیش امام مسجد رفتم و در حضور مردم به اسلام مشرف شدم. تجربه عالی‌ای بود.»

رضا همسر جنیفر: «معمولاً کسانی که مسلمان می‌شوند چون از روی تحقیق مطالعه است، پایبندی آن‌ها به اسلام بیشتر از کسانی است که مسلمان به دنیا آمده‌اند. من چیزهای تازه‌ای را از همسرم یاد گرفته‌ام چون او در حال مطالعه است و نکاتی از قرآن را بیان می‌کند که برایم جالب است. گاهی تلفظ او در قرائت قرآن کریم از من بهتر است.»