اعتراف اهل سنت به تغییر سنت نبوی بعد رحلت پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دلایلی که شیعه، تنها راه مطمئن وصول به سنّت نبوی را احادیث اهل بیت (علیهم السلام) میداند، تغییراتی است که بعد رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در سنت نبوی ایجاد شد. در این مقاله برخی پیشگویی های رسول الله (صلی الله علیه و آله) و اعترافات بزرگان اهل سنت، به وجود این تغییرات، بیان شده است.
پیشگویی شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) به حدوث تغییرات و بدعتها
صحیح بخاری مینویسد: «حدثنا سعيد بن أبي مريم حدثنا أبو غسان قال حدثني زيد بن أسلم عن عطاء بن يسار عن أبي سعيد رضي الله عنه ان النبي (صلى الله عليه وسلم) قال: لتتبعن سنن من قبلكم شبرا بشبر وذراعا بذراع حتى لو سلكوا حجر ضب لسلكتموه قلنا يا رسول الله! اليهود والنصارى؟ قال فمن؟![1] از ابی سعید خدری از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به تحقیق که سنتهای پیشینیان را وجب به وجب و ذراع به ذراع پیروی خواهید کرد حتی اگر آنان در سوراخ سوسماری رفته باشند، شما نیز درون آن خواهید رفت. گفتیم: ای رسول خدا! مثل یهود و نصارا؟ فرمود: پس چه کسی؟!»
همچنین از ابو حازم نقل میکند:
«سمعت سهل بن سعد يقول: سمعت النبي (صلى الله عليه وسلم) يقول: أنا فرطكم على الحوض، فمن ورده شرب منه ومن شرب منه لم يظمأ بعده أبداً، لَيَرِدَ عليّ أقوام أعرفهم ويعرفونني، ثم يحال بيني وبينهم، قال أبو حازم: فسمعني النعمان بن أبي عياش وأنا أحدثهم هذا، فقال: هكذا سمعت سهلاً؟ فقلت: نعم، قال: وأنا أشهد على أبي سعيد الخدري لسمعته يزيد فيه، قال: إنهم مني، فيقال: إنك لا تدري ما بدّلوا بعدك، فأقول: سحقاً سحقاً لمن بدل بعدي.[2] از سهل بن سعد شنيدم كه میگفت: از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و سلم) شنيدم كه ميفرمود: من برای آشاميدن از حوض زودتر از اصحابم وارد ميشوم و هر كس وارد حوض شود از آن میآشامد و كسی كه از آن بياشامد ديگر هيچگاه تشنه نمیشود؛ هرآينه مردانی از امت من به سويم خواهند آمد كه هم من آنها را میشناسم و آنها نيز مرا میشناسند؛ اما مانع آنها شده و از من دورشان میسازند... ابو حازم گفت: اين حديث را نعمان بن ابیعياش برايم نقل كرد و من نيز آن را برای ديگران روايت كردم. راوی به او گفت: ای سهل آيا تو اين چنين شنيدی؟ گفت: آری، گفت: من هم شاهد بودم كه ابو سعيد خدري مطلبی را اضافه روايت نمود و آن اين كه گفت: رسول خدا (صلّي الله عليه و سلم) به خداوند عرض ميكند بارالها! اينان از من هستند؛ خطاب میشود: تو نمیدانی آنان پس از تو چه بدعتها گذاردند؛ در آن هنگام من عرضه میدارم: از رحمت خدا به دور باد كسي كه پس از من بدعت گذارد.»
اعتراف بزرگان صحابه و علما
شافعي در كتاب «الأمّ» از وهب بن كيسان روايت كرده: «كلّ سنن رسول اللّه قد غيّرت حتى الصلاة.[3] تمام سنّتهاي رسول خدا صلّي الله عليه و آله تغيير يافت مگر نماز.» بخاري در صحيح خود از زهري روايت كرده: «دخلت على أنس بن مالك بدمشق وهو يبكي، فقلت له: ما يبكيك؟ فقال: لا أعرف شيئاً ممّا أدركت، إلاّ هذه الصلاة، وهذه الصلاة قد ضُيّعت.[4] نزد انس بن مالك در دمشق رفتم و در حالی كه او میگريست او را ملاقات كردم. به او گفتم: چه چيز باعث گريه تو شده است؟ گفت: از آنچه ياد گرفته بوديم چيزي جز نماز باقی نمانده است كه اين را نيز ضايع ساختند.»
مالک بن انس از عموی خود ابو سهل بن مالک از پدرش روایت کرده است: «ما أعرف شیئاً مما أدرکت الناس علیه، قال الباجی: یرید الصحابة، إلا النداء بالصلاة، قال الباجی: یرید أنه باق علی ما کان علیه لم یدخله تغییر ولا تبدیل، به خلاف الصلاة، فقد أخّرت عن أوقاتها وسائر الأعمال دخلها التغییر. [5] از آنچه امروز مردم انجام میدهند چیزی را نمیشناسم. باجی گفت: برای صحابه چیزی جز ندای برای نماز باقی نمانده است و منظور او این بوده است که تنها چیزی که دستخوش تغییر و دگرگونی قرار نگرفته و به شکل سابق خود باقی مانده همین است؛ به خلاف نماز که از اوقات خود به تأخیر افتاده و دیگر اعمال نیز دستخوش تغیییر و تحول قرار گرفتهاند.» حسن بصری نیز تنها قبله را استثناء کرده و گفته است: «لو خرج علیکم أصحاب رسول اللّه ما عَرَفوا منکم إلاّ قبلتکم. [6] اگر اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) سر از قبر بردارند از آنچه میان شما عمل میشود جز قبلهای که به سوی آن نماز میگذارید چیزی از اعمال شما را نمیشناسند.»
بخاری در صحیح خود از عمران بن حصین روایت کرده است: «صلی مع علی رضی الله عنه بالبصرة، فقال: ذکّرنا هذا الرجل صلاةً کنا نصلیها مع رسول الله (صلی الله علیه و سلم)، فذکر أنه کان یکبّر کلما رفع وکلما وضع. [7] عمران بن حصین با [حضرت] علی (علیه السّلام) در بصره به نماز ایستاد، بعد از نماز گفت: این مرد با نمازش ما را به یاد نمازهای رسول خدا (صلّی الله علیه و سلم) انداخت؛ او هر آنچه از تکبیر و قیام و قعود رسول خدا (صلّی الله علیه و سلم) بود را به یاد ما آورد.» همچنین بخاری در صحیح خود با سندش از علاء بن مسیب از پدرش روایت کرده است: «لقیت البراء بن عازب رضی الله عنهما، فقلت: طوبی لک صحبت النبی و بایعته تحت الشجرة، فقال: یا ابن أخی، إنک لا تدری ما أحدثنا به عده. [8] براء بن عازب را ملاقات کردم و به او گفتم: خوشا به حال تو که با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) هم صحبت بودی و با آن حضرت در زیر درخت بیعت رضوان نمودی، او گفت: پسر برادرم! تو نمیدانی بعد از آن حضرت ما چه بدعتهایی گذاردیم!»
پینوشت:
[1]. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، دار الفکر، ج 4 ص 144
أخرجه مسلم فی العلم باب اتباع سنن الیهود والنصاری رقم 2669.
[2]. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، دار الفکر، ج 8 ص 87 ح 7050، کتاب الفتن، مضمون همین حدیث در چندین جای دیگر از دو کتاب صحیح مسلم و بخاری و نیز دیگر کتابهای مسلمانان آمده است.
[3]. الشافعی، أبی عبد الله محمد بن إدریس، کتاب الأمّ، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة الأولی، 1400 ه.ق، 1980 م، ج 1 ص 208.
[4]. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، دار الفکر، ج 1 ص 134 ح 530
[5]. السیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، تنویر الحوالک شرح موطأ مالک، المکتبة التجاریة الکبری ـ مصر، ج 1 ص 71.
[6]. ابن عبد آلبر، جامع بیان العلم وفضله، دار الکتب العلمیة، ج 2 ص 244
[7]. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، دار الفکر، ج 1 ص 190، ح 784
[8]. البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، دار الفکر، ج 5 ص 66 ح 4170، کتاب المغازی، باب غزوة الحدیبیة.
افزودن نظر جدید