تثویب (الصلوة خیر من النوم)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائل اختلافی در مورد اذان، «الصلوة خیر من نوم» است که از آن به «تثویب» تعبیر شده است؛ که غالب اهلسنت این جمله را در فصلهای نماز صبح مستحب میدانند ولی شیعۀ امامیه به تبع اهلبیت عصمت و طهارت جزء اذان ندانسته، بلکه ذکرش را در اذان به عنوان جزئیت، مبطل اذان و بدعت میدانند. و از این جهت که بدعت در دین است عنوان حرام نیز بر آن مترتب میشود. از همین رو بنا به اهمیت موضوع، به بحث و بررسی موضوع میپردازیم.
معنای تثویب
تثویب از «ثاب یثوب» به معنای رجوع کردن است. فیروزآبادی میگوید: «یکی از معانی تثویب دعوت به نماز و دو بار خواندن و دعوت کردن است. یکی دیگر از معانی آن این است که در اذان فجر دو بار "الصلوة خیر من النوم" گفته شود».[1] سنوی در حاشیۀ سنن نسائی میگوید: «تثویب به معنای بازگشت به اعلام بعد از اعلام سابق است. و از آن جهت که قول مؤذن "الصلوة خیر من نوم" از این معنا خالی نیست، لذا آن را تثویب مینامند».[2] علامۀ حلّی میفرماید: «تثویب به معنای رجوع است، مؤذن از آن جهت که بعد از گفتن "حیّ علی الفلاح" دو بار "الصلوة خیر من النوم" میگوید و با آن مردم را با نماز دعوت میکند، لذا به آن تثویب میگویند».[3]
ادلۀ امامیه بر عدم مشروعیّت تثویب
شیعۀ امامیه بر عدم مشروعیت تثویب(الصلوة خیر من النوم) دلایلی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
- روایات تثویب با یک دیگر متعارض اند و امکان ارجاع همه به یک معنا وجود ندارد، زیرا در برخی روایات آمده: «عبدالله بن زید در خواب دید». بعضی روایات میگویند: «بلال آن را در اذان اضافه نمود و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز تقریر کرد». دستهای دیگر میگویند: «عمر بن خطاب مؤذن را امر نمود تا آن را در اذان صبح قرار دهد». برخی میگویند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابامحذوره تعلیم داد». برخی دیگر میگویند: «بلال در نماز صبح "حی علی خیر العمل" میگفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امر کرد که به جای آن "الصلاة خیر من النوم" بگوید». با این اختلاف تعبیرها و تعارض فاحش نمیتوان به متن آن برای تثویب تمسک کرد.
- اجماع شیعۀ امامیه بر عدم مشروعیت تثویب است، همانگونه که شیخ طوسی در الخلاف به آن اشاره کرده است.[4]
- اهلبیت (علیهم السّلام) که اذان فرشته را حکایت کردهاند، ذکری از تثویب به میان نیاوردهاند.[5]
- شیخ طوسی در حدیث صحیح از معاویة بن وهب نقل کرده که از امام صادق (علیه السّلام) دربارۀ تثویب سؤال کردم که آیا بین اقامه گفته میشود؟ حضرت فرمود: «ما آن را نمیشناسیم».[6] زید نرسی از ابوالحسن (علیه السّلام) نقل میکند که فرمود: «الصلوة خیر من النوم، بدعت بنی امیه است و از اصل اذان محسوب نمیشود».[7]
- با تتبّع در سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پی میبریم که عبارت «الصلوة خیر من النوم» را حضرت در اذان و اقامه نمیگفته است، بلکه حتی در زمان ابوبکر نیز گفته نمیشد، تا آن که در عصر عمر بن خطاب به اذان صبح اضافه شد، همانگونه که در حدیث «موطأ» مالک به آن اشاره گردید.[8]
تصریح به بدعت بودن تثویب؛ برخی از علمای اهلسنت به بدعت بودن تثویب تصریح نمودهاند:
شخصی از طاووس یمانی سؤال کرد: «از چه زمانی "الصلاة خیر من النوم" گفته شد؟ او در جواب گفت: "در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته نشد، لکن بلال آن را در زمان ابیبکر، بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنید که شخصی غیر مؤذن میگوید، و بلال از او اخذ کرد"...».[9] مجاهد نقل میکند: «ما با ابن عمر بودیم که شنید مردی در مسجد تثویب میگوید، ابن عمر گفت بیا از نزد این بدعتگذار خارج شویم».[10] از ابوحنیفه دربارۀ تثویب سؤال شد. او در جواب گفت: «این چیزی ساختگی است».[11] شوکانی از البحر الزخار نقل میکند: «تثویب را عمر احداث کرد، و فرزندش گفت این بدعت است».[12] ابن قدامه نقل کرده که اسحاق بعد از نقل روایت ابی محذوره میگوید: «این چیزی است که مردم آن را احداث کردهاند».[13]
کیفیت تشریع اذان
اهلبیت (علیهم السّلام) بر این مطلب اتفاق دارند که تشریع کنندۀ اذان، خداوند متعال است، و جبرئیل از جانب خداوند آن را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل کرد. و آن حضرت به بلال تعلیم داده و کسی در تشریع آن دخالت نداشته است. شیخ کلینی به سند صحیح از زراره و فضیل از امام باقر (علیه السّلام) نقل میکند که فرمود: «هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به آسمان بردند، به بیت المعمور که رسید وقت نماز شد، جبرئیل اذان و اقامه گفت. آنگاه رسول خدا جلو آمد و ملائکه و انبیاء در پشت سر آن حضرت به او اقتدا نمودند».[14] هم چنین به سند صحیح از امام صادق (علیه السّلام) نقل میکند: «هنگامی که جبرئیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد سر مبارکش در دامان علی (علیه السّلام) بود، جبرئیل اذان و اقامه گفت. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به هوش آمد فرمود: "ای علی آیا شنیدی؟" عرض کرد: "آری"، سپس فرمود: "آیا حفظ کردی؟" عرض کرد: "آری"، آنگاه فرمود: "بلال را صدا زنید". علی (علیه السّلام) بلال را خواست، و اذان و اقامه را به او تعلیم داد».[15] شهید از ابن ابیعقیل عمانی نقل میکند: «از امام صادق (علیه السّلام) روایت شده که حضرت لعن کرده قومی را که پندارند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اذان را از عبدالله بن زید اخذ کرده است. آنگاه فرمود: "وحی بر پیامبر شما نازل میشود، ولی شما گمان میکنید که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اذان را از عبدالله بن زید اخذ کرده است"؟»[16]
پینوشت:
[1]. قاموس المحیط، فیروز آبادی، نشر موسسه الرساله، چاپ بیروت، ص64.
[2]. سنن الکبری، نسائی، دار الکتب العلمیه، بیروت، مادۀ ثوب، کتاب الصلاة، باب الاذان فی المنارة، ص 625.
[3]. تذکرة الفقهاء، علامه حلی، موسسه آل البیت، قم، ج 3، ص 50-51.
[4]. الخلاف، طوسی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ج 1، ص 287.
[5]. تهذیب الاحکام، طوسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج 2، ص 60، ح 210.
[6]. وسائل الشیعه، حرّ عاملی، محمد حسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، باب 32 از ابواب اذان و اقامه.
[7]. بحار الانوار، مجلسی، موسسه الوفاء، ج 18، ص 179.
[8]. الموطأ، مالک، نشر دار الريان للتراث، ج 1، ص 57، ح 151.
[9]. کنز العمال، متقي هندي،ج 8، ص 358، رقم 23252
[10]. مصنف عبد الرزاق، نشر با تحقيق حبيب الرحمن الاعظمي، بیروت،ج 1، ص 475، رقم، 1832.
[11]. جامع المسانید، أبی الفداء، دار الفکر، بیروت،ج 1، ص 296.
[12]. نیل الاوطار، الشوکانی،شرکت المصطفی البانی، چاپ مصر ،ج 2، ص 43.
[13]. ابن قدامه، المغنی، دار العالم الکتب، ریاض، ج1، ص420.
[14]. اصول کافی، شیخ کلینی، (طبع الإسلامیة)، تهران، ۱۴۰۷ ه.ق، ج 3، ص 302 ح 1.
[15]. همان، ح 2.
[16]. وسائل الشیعه، حرّ عاملی، محمد حسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت ج 4، ص 612، باب اول از ابواب اذان و اقامه، ح 3.
افزودن نظر جدید