پیام سبز زرتشتیان و تاریخسازی دروغین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جامعهی زرتشتی در فقه اسلامی، ملحق به اهل کتاب و در صورت رعایت قوانین، در انجام مراسم و آیینهای دینی خود آزاد هستند و کسی حق تعرّض به آنان را ندارد. اینان هرچند امروزه قوانین رسمی فقه اسلامی را زیر پا گذاشتهاند و از دادن جزیه سر باز زدهاند، اما همچنان برای ما محترم هستند و ما خود را مجاز به بدرفتاری با آنان نمیدانیم. اما به نظر میرسد برخی از اعضای آن جامعه، در راه حفظ هویت خود، دست به دامان دروغ و تاریخسازی شده اند. از جمله اصرار بر تاریخ جعلی سه هزار و اندی ساله برای دین زرتشتی! برای نمونه، در یکی از نشریات زرتشتیان، تاریخی تحت عنوان 3752 دینی (؟!) برابر با 1393 خورشیدی ثبت شده است!
در شماره 53 این نشریه نیز تاریخ 3749 دینی برابر با 1390 خورشیدی ثبت شده بود.
گذشته از این، همازور (تارنمای خبری زرتشتیان) نیز از تاریخی شبیه به این استفاده میکند:
اگر بخواهیم پیرامون قدمت دین زرتشتی پژوهش کنیم، در پایان به همان نتیجهای میرسیم که استاد ابراهیم پورداود به آن رسید. ابراهیم پورداود که عموم زرتشتیپژوهان وی را سرآمد اوستاشناسان ایرانی میدانند، مینویسد: «در این خصوص روایات به اندازهای مختلف است که ابداً صلح و سازشی میان آنها نمیتوان داد.» وی میافزاید: «تحقیقاً نمیدانیم محل ولادت و زمان زندگانی زرتشت کجا و کی بود». همچنین میگوید که هیچ یک از نظرات درباره ی زمان زندگی زرتشت، دلیلی قانع کننده ندارد.[1] مرحوم استاد حسن پیرنیا نیز میگوید مستشرقین نتوانستند زمان زندگی زرتشت را به درستی دریابند، و در این زمینه هرچه گفتند از روی حدس و تصوّر بوده است.[2] اما از روی قرائن میتوان دو دیدگاه را برتر دانست.
اول دیدگاه موبدان زرتشتی در گذر تاریخ است، که زمان زندگی زرتشت را در حدود 600 پیش از میلاد میداند. یعنی در حدود 2-3 قرن پیش از حمله اسکندر به ایران. این دیدگاه به عنوان تاریخ سنّتی مشهور است.[3] دومین نظر، دیدگاه علمی (زبانشناسی و اسطورهشناسی) پیرامون زندگی زرتشت و قدمت تاریخی دین اوست. این دیدگاه تاریخ 1000-1200 پیش از میلاد را به حقیقت نزدیکتر میداند. یعنی بر این اساس، زرتشت در حدود 3000-3200 سال پیش میزیست.[4] نظر خانتوس لیدیایی هم این دیدگاه را تقویت میکنند و بسیاری از اوستاشناسان معاصر هم این دیدگاه را پذیرفتهاند.[5] پس زرتشتیان امروز اگر به راستگویی و صداقت موبدان خود در گذر تاریخ ایمان دارند، میبایست همان تاریخ سنّتی (یعنی تاریخ 2600 ساله) را برای زرتشت و دین او بپذیرند و اگر به اصول علمی زبانشناسی و پژوهشهای آکادمیک تکیه دارند، میبایستی تاریخ 3000-3200 ساله را پذیرا شوند. در هر صورت اصرار بر تاریخ 3752 ساله برای آیین زرتشتی دیدگاهی ناردست و یک جعل آشکار تاریخی است. موبد فیروز آذرگشسب نیز پس از بیان نظرات گوناگون پیرامون تاریخ زندگی زرتشت، هیچ اهمیتی برای این تاریخ قائل نشده بودند و با بیتوجهی از کنار آن گذشته و سراغ نظرات دیگر رفتند.[6]
سرانِ زرتشتیگری هیچ سند و دلیل تاریخی مبنی بر قدمت 3752 ساله برای تاریخ دین خود ندارند. از همین روی وقتی از آنان پیرامون این تاریخ جعلی پرسیده شود، از پاسخ دادن طفره میروند، یا با عبارتی چون «این مسئله شخصی است و فقط به خودمان ارتباط دارد»، به نداشتن دلیل منطقی برای این تاریخ اقرار میکنند. برخی نیز صورتهای فلکی و گردش ماه و ستارگان را سندی بر ادعای خود میگیرند و مدعی میشوند که این تاریخ بر اساس مبانی نجومی (؟!) به دست آمده است. در حالیکه برای آن نیز سند و دلیلی روشن و منطقی ندارند. جالب است بدانیم که برخی با محاسبات نجومی، تاریخ 3752 ساله را رد کرده و بیپایه و اساس بودنِ این تاریخ جعلی را اثبات نمودند.[7]
در پایان باید گفت که یکی از مهمترین روشهای رسانهای در جنگ روانی، تکرار دروغ و انتشار جعلیات در تیراژ وسیع است. با این روش میتوان هر دروغی را به عنوان «سخن راست» و «امر یقینی» جلوه دهد. روشن است که موبدان زرتشتی از همین ترفند رسانهای برای نهادینهکردن جعلیات خود استفاده میکنند.
پینوشت:
[1]. پورداود، ابراهیم؛ گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، 1378. برگه ۴۶-۴۱-۵۸
[2]. پیرنیا، حسن مشیرالدولة؛ تاریخ ایران باستان، تهران: دنیاى کتاب، 1384. جلد ۴، برگه ۲۸۸۳
[3]. آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد؛ اسطوره زندگی زرتشت، تهران: نشر چشمه، 1386. برگه 15-18
پورداود، ابراهیم؛ همان، برگه ۴۶-۴۷-۴۸-۵۱
[4]. بویس، مری؛ زرتشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع. بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱. برگه 17
[5]. آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد؛ اسطوره زندگی زرتشت، تهران: نشر چشمه، 1386. برگه 19-18
[6]. گاتها، پژوهش و برگردان موبد فیروز آذرگشسب، تهران: انتشارات فروهر، 1379. برگه ۳
[7]. صادق هدایت، زند وهومن یسن، پیشگفتار، برگه 16
افزودن نظر جدید