تائیدی بر یک رد

  • 1393/06/20 - 22:42
مسیحیت «فهمیدنی» نیست. کتاب مقدس مسیحیت نقش پایه در تبیین آموزه‌های اساسی این فرقه دارد. متفکران مسیحی و از جمله آقای دیوید بست در پی معقول سازی این نافهمیدنی‌اند؛ اما آن‌گونه که نشان داده خواهد شد تلاش و منطق آقای بست در این راه منجر به رد اعتبار کتاب مقدس و تایید اعتبار قرآن کریم خواهد گردید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیت «فهمیدنی» نیست[1]. متکلمان و مبلغین مسیحی در پی معقول سازی این نافهمیدنی‌اند. در این پروژه، اساسی‌ترین باورهای مسیحی (مسیحیت پولسی) بر پایه‌ی کتاب مقدس تبیین و توجیه می‌شود؛ اما براستی آیا خود کتاب مقدس کتابی قابل‌اعتماد است؟ آیا کتابی دارای افسانه و اشتباه نیست؟ دیوید بست نویسنده‌ی کتاب «ایراداتی به مسیحیت» که در پی پاسخ به اشکالات و ایرادات وارد به مسیحیت است یکی از کسانی است که در پی پاسخ به این اشکال برمی‌آید. وی می‌نویسد:

«در وهله اول باید متوجه باشیم که ایمان‌داران همیشه کتاب مقدس را کلام خدا دانسته‌اند»[2]. وی برای اثبات این مدعای خود از کتاب مقدس سود جسته و با استناد به آیاتی از مزبور [3] طرح خویش را به پیش می‌راند. او می‌نویسد:

«مزمور نویس در عباراتی مانند حکم خدا، کلام او یا شریعت وی، بدون شک درباره کتب مقدسه صحبت می‌کند، کتابی که ما آن را کتاب مقدس می‌نامیم. در نظر او، کتاب مقدس هر چند با کلمات انسانی نوشته شده‌اند و از قلم نویسندگانی مختلف تراوش کرده‌اند ولی الهام خدا هستند»[4]. استشهاد وی برای این مدعا، آیاتی از عهد جدید [5] است.

وی در ادامه می‌نویسد:

«به همین ترتیب، مسیحیان همه جا و همه وقت بر این باور توافق داشته‌اند که کتاب مقدس بر  خلاف دیگر کتابهائی که نوشته شده‌اند به صورت منحصر به فرد کلام خداست»[6]. او معتقد است که اگر کتاب مقدس کلام مکتوب خدا باشد، می‌بایست تمامی آن را قبول کرد، به آن ایمان داشت و از آن پیروی نمود [7].

برای بررسی شواهد مربوط به صحت و اعتبار کتاب مقدس به باور آقای بست، بایستی دیدگاه مسیحیان درباره‌ی این کتاب را دقیقاً دانست. او سپس به بررسی سه تأییدیه می‌پردازد که تمام مسیحیان معتقد به کتاب مقدس «یعنی تمام مسیحیان اصیل» به آن ایمان دارند [8]. یکی از این سه، «راستی» کتاب مقدس است. وی می‌گوید:

«دقیقا به این دلیل که کتاب مقدس الهام مستقیم خدا و از جانب خداست، کلماتش راستی و حقیقی است یعنی همواره و به صورتی بسیار دقیق با واقعیت همخوانی و قرابت دارند. خدا نمیتواند دروغ بگوید. عیسی مسیح خطاب به پدر خود فرمود: " کلام تو راستی است" (یوحنا17 :17). کتاب مقدس هرگز ما را گمراه نمی‌کند و اطلاعات روغین به ما نمی‌دهد بلکه در تمام تعالیمش قابل اعتماد و معتبر و موثق است»[9].

آقای دیوید بست در پاسخ به این سؤال که: از کجا معلوم که کتاب مقدس راست و حقیقی است؟ به «سه نکته» که به «منحصر به فرد بودن و حقیقت مطلق کتاب مقدس شهادت می‌دهند» اشاره می‌کند. «اولین دلیل» به اعتقاد نویسنده‌ی کتاب «پذیرش وسیع و فراگیر» آن است. می‌گوید:

«قبل از اختراع ماشین چاپ در حدود پانصد سال قبل، تمام کتابها را با دست نسخه برداری می‌کردند که کاری بسیار وقت گیر و پر هزینه بود. به همین دلیل تقریبا تمام کتابهائی که از دنیای باستان به دست ما رسیده‌اند به تعداد انگشت‌شماری باقی مانده‌اند ولی پنج هزار نسخه دست‌نویس تنها از عهد جدید وجود دارد»[10]. آقای بست معتقد است این تلاش گسترده و فراگیر گروه‌های انسانی و انتشار فراوان آن به زبان‌های گوناگون بی‌دلیل نیست. می‌گوید:

«این ضرب المثل قدیمی را به یاد داشته باشید که "نمی‌توان همیشه همه را گول زد." چرا مردم هر روز کتاب مقدس را بیشتر از مجموع تمام روزنامه‌های عالم می‌خوانند»[11]، وی سپس نتیجه می‌گیرد که کتاب مقدس را یا «بزرگترین فریب تاریخ بشریت» و یا «کلام خدا» باید دانست [12] و خوب بسیار واضح است که آقای بست با این منطق کلام خدا بودن را برمی‌گزیند.

این تمام منطق و استدلال آقای بست در این دلیل برای اثبات اعتبار و حجیت کتاب مقدس است. ما از آقای بست فقط یک سؤال می‌پرسیم که به گمانم در نقض و رد این دلیل مسیحیت کافی باشد، هر چند اشکالات می‌توان بدان وارد ساخت؛ اما آن سؤال این‌که:

آقای بست!

این منطق و استدلال که شما در تثبیت اعتبار و حجیت کتاب مقدس بدان تمسک کردید در کجا بر اعتبار و حجیت قرآن کریم صحه نمی‌گذارد؟ به عبارتی اگر به این منطق و استدلال واقعاً باور داشته باشید بایستی همه و همه جا بدان ملتزم باشید و به لوازم آن تن دهید؛ اما با عبارت «به صورت منحصر به فرد کلام خداست» پیشاپیش جانبداری و عدم صداقتتان را نشان داده‌اید!

قرآن کریم بیش از 1400 سال قبل نازل شده است. در آن زمان هیچ دستگاه چاپ و نشری نبوده است. بستر و جغرافیای نزول این کتاب مقدس هم شبه‌جزیره‌ی حجاز است که به گزارش مورخین کمتر از تعداد انگشت دو دست باسواد داشته است. پیامبر صاحب آن کتاب هم خود «امی» بوده است؛ اما بر روی اشیاء مختلف از پوست و سنگ و قطعات درخت و ... با مشقت فراوان نگاشته شد و در سینه‌ی هزاران، هزار نفر در اوج کمبودها حفظ شد و منتشر شد و امروز آمار بیش‌ترین حافظ را دارد. عرب و عجم از کودک و بزرگ‌سال در سینه‌ها حفظش کرده و نگارشش دادند و در اقصی نقاط دنیا نگاهش داشتند و در نماز و غیر آن –دست کم روزی چند بار در نمازهای واجب و نه در یک روز و در یک جا- می‌خوانند و ...

خوب آقای بست آیا این کتاب –پناه بر خدا- دروغ است؟!

اگر به منطقتان و لوازمش همیشه و همه جا پایبند باشید بایستی حکم به اعتبار و حجیت قرآن کنید ولی این کار را به گمانم انجام ندهید؛ چرا که لازمه‌ی این اعتراف، اعتراف به –دست کم- نسخ کتاب مقدس و تقدم قرآن کریم است.

نتیجه آن‌که آقای دیوید بست که در پی اثبات حجیت و اعتبار کتاب مقدس بود با منطق و روشی که برگزید بایستی منطقا تن به اعتبار و حجیت قرآن با تمام لوازمش دهد.

 

پانویس‌ها

[1]- لی اندرسون، فلسفه کير کگور، ترجمه‌ی خشايار ديهيمی، تهران، طرح نو، ۱۳۸۵، ص ۱۵۹.

[2]- بست، دیوید، ایراداتی به مسیحیت (پاسخ کتاب مقدس به هشت ایراد بر ایمان مسیحی)، ترجمه‌ی ابراهیم احمدی نیا، نور جهان، ۲۰۰۳ م، چاپ دوم، (نسخه‌ی الکترونیکی) ص 31.

[3]- مزمور 119، (آیات انتخاب‌شده).

[4]- بست، دیوید، ایراداتی به مسیحیت (پاسخ کتاب مقدس به هشت ایراد بر ایمان مسیحی (ص 32.

[5]- دوم تیموتائوس، 3: 16-17.

[6]- دیوید، ایراداتی به مسیحیت (پاسخ کتاب مقدس به هشت ایراد بر ایمان مسیحی ( ص 33.

[7]- دیوید، ایراداتی به مسیحیت (پاسخ کتاب مقدس به هشت ایراد بر ایمان مسیحی ( ص 34.

[8]- همان.

[9]- همان، ص 37.

[10]- همان.

[11]- همان، 38.

[12]- همان.

 

 

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.