امام علی ( علیه السّلام ) خلفا را تأیید می‌کرد، چرا شیعیان خلافت آنان را نمی‌پذیرند؟

  • 1393/04/16 - 09:41
از دیگر شبهاتی که اهل‌سنت به شیعه وارد می‌کنند این است که به چه دلیل شیعیان خلافت خلفا را نمی‌پذیرند در حالی امام علی (علیه السّلام) خلافت آنان را تایید می‌کرد؟ برای پاسخ به این شبهه باید به مواردی همچون شرایط موجود بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خطر از هم گسیختگی جامعه اسلامی را در نظر گرفت که به شرح آن در ادامه می‌پردازیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیگر شبهاتی که برخی از اهل سنت به شیعیان وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که امام علی ( علیه السّلام ) خلافت خلفا را تأیید می‌کرد، به چه دلیل شیعیان خلافت خلفا را نمی‌‍‌پذیرید؟

پاسخ:

امبر مؤمنان ( علیه السّلام ) در رویارویی با حوادث پیش آمده پس از رحلت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و به ویژه در رابطه با خلفا سه راه پیش روی داشت:

1. یا آن حضرت می‌بایست اقدام به قیام علنی می‌کرد و با ایجاد درگیری به منظور احقاق حق خویش و تغییر مسیر جامعه به سمت اهداف اصلی و حقیقی خود به پا می‌خاست، ولی برای آن حضرت به وضوح معلوم بود که چنین حرکت و اقدامی در آن موقعیت حساس و سرنوشت ساز که جامعه اسلامی هنوز مراحل نخستین رشد و کمال خود را می‌گذرانید و خطر ارتداد و از هم پاشیدگی برای آن وجود داشت تا چه اندازه می‌توانست خطرناک باشد.

2. انزوا و گوشه نشینی مطلق آن حضرت، به صورتی که در هیچ یک از مسایل داخلی و خارجی امت اسلامی کوچک‌ترین دخالتی نکرده و بی‌تفاوت نسبت به هر آنچه پیش می‌آید، تنها به زندگی و معیشت خود بپردازد؛ چنین رویه‌ای گرچه زیان کمتری نسبت به شیوه نخست داشت، ولی اتخاذ چنین روشی با روح ایمانی و تقوای علی ( علیه السّلام ) سازگار نبود، چرا که این روش مخصوص کسانی است که در هوای قدرت و ریاست و در پی تحقق امیال و آرزوهای نفسانی خویش است آنان که با به میدان آمدن و پیروزی رقیب به کلی خود را از تمامی جریانات کنار کشیده و با قهر، گوشه گیری مطلق گزیده و از هر مشکلی که برای جامعه و حکومت پیش آید استقبال می‌کنند تا شاید این معضلات به تضعیف موقعیت رقیب و تقویت شخصیت و موضع ایشان منجر شود. که راه با روحیۀ آن حضرت سازگاری نداشت.

3. انزوا و گوشه گیری نسبی حضرت، که این راه بهترین راه برای حضرت بود چرا که با این شیوه از طرفی خود را از دخالت مستقیم در جریان‌ها و حوادث برکنار می‌داشت، و از طرفی آن گاه که مصالح مسلمانان اقتضا می‌کرد از مشاوره و راهنمایی دریغ نمی‌فرمود.

علاوه بر این رفتار امام علی ( علیه السّلام ) با خلفا را باید در دو زمینه مورد بررسی قرار داد:

1. به رسمیت شناختن خلافت آنان.

2. همکاری امام با دستگاه خلفا در حل معضلات دینی و مشکلات سیاسی.

این دو مطلب باید از یکدیگر تفکیک شود.

به صورت قاطعانه می‌گوییم که موضع امام در مورد اوّل کاملا منفی بود و در مورد دوم مثبت.

دلایل منفی بودن موضع امام در مورد نخست:

الف: چگونه می‌تواند علی ( علیه السّلام ) خلافت دیگران را به رسمیت بشناسد، در حالی که وی از جانب خدا در مواضع مختلف و بالأخص روز غدیر، به عنوان ولیّ مسلمانان و سرپرست آنان معرفی شده است؟

ب: تاریخ سقیفه و بررسی زندگی امام ( علیه السّلام )، حاکی است که آن حضرت با وجود شدیدترین فشارها، دست بیعت به سوی خلفا دراز نکرد.

ج: کلمات امام در موارد مختلف حاکی از آن است که او تا آخرین لحظات زندگی، خود را شایستۀ خلافت می‌دانست و این که خلافت حق مسلم او بود که از وی گرفته شد. که برای نمونه به یک مورد از آن سخنان اشاره می‌کنیم:

« فوالله ما زلت مدفوعا عن حقّی مستأثرا علیّ منذ قبض الله نبیّه ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حتی یوم الناس هذا ».[1] « به خدا سوگند از روزی که خدا جان پیامبر خویش را تحویل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است ».[2]

 

 

منابع:

[1]. نهج البلاغه، خطبۀ 6.
[2]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 647 ـ 653.

 

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.