نکاتی درباره آیه اولی الامر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_از آن جا که عقیده شیعه بر این است که آیه اولی الامر بر وجود عصمت در اهل بیت پیامبر اکرم دلالت میکند، مخالفین اشکالاتی را در رد نظر شیعه بیان کردهاند که در این پست با ذکر چند نکته به بیان این اشکالات میپردازیم
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً [1 ]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است
نکات قابل توجه در این آیه:
نکته اول:
این آیه دلالت بر عصمت رسول و اولی الامر دارد. به راستی که اگر اولی الامر معصوم نباشند، نقض غرض پیش میآید، چرا که خدا به طور مطلق دستور داده است که از غیر معصوم اطاعت کنید.
اگر بگوییم که رسول و اولی الامر معصوم نیستند لازم میآید که خداوند دستور اطاعت مطلق از غیر معصوم را داده باشد و این قبیح است و نمىتوان به صورت بىقيد و شرط از شخصى كه خطا و اشتباه مىكند، اطاعت و پيروى نمود
نکته دوم:
اقوال در معنای اولو الامر
1-بعضی گفتهاند معنای اولو الامر زمامداران جامعه هستند، هر كسى به هر شكلى زمامدار جامعه اسلامى شود و زمام امور مسلمين را به دست گيرد، او «اولو الامر» خواهد شد و بايد بدون قيد و شرط اطاعت شود
پاسخ:
کدام عقل سلیم این سخن را میپذیرد؟
مگر خداوند پيامبرش صلى الله عليه و آله را براى اقامه قسط و برپايى عدل و داد نفرستاده است؟ پس چگونه شخصى ظالم مىتواند جانشين پيامبر گردد و ريشه عدالت را بسوزاند؟
2-مراد از اولو الامر «كلّ جامعه اسلامى» است و روشن است كه «امّت اسلامى» از عصمت برخوردار است و امكان ندارد تمام مردم مسلمان خطا كنند
پاسخ:
چگونه مىتوان نظريّه مجموعه امّت اسلامى را در مسئلهاى تحصيل كرد و به دست آورد؟ آيا به دست آوردن اتّفاق آراء، حتّى از نمايندگان امّت اسلام (نه همه مسلمانان) امكانپذير است؟
3-در تفسیر الدر المنثور آمده است که: اولی الامر یعنی صاحب فقه و علم [2 ]
پاسخ:
این معنای اولی الامر منافاتی با نظر شیعه که میگوید، اولی الامر فقط 12 معصوم هستند، ندارد چرا که به راستی چه کسی به جز 12 معصوم میتواند ادعا کند که صاحب فقه و علم است؟ مگر نه این است که در کتب اهل سنت میخوانیم علی علیه السلام ادعا میکرد: "سلونی قبل ان تفقدونی" قبل از این که من را از دست دهید سوال کنید. [3]
مگر نه این است که در کتب اهل سنت آمده است که: پیامبر اکرم درباره علی فرمود" از ابن عباس نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: من شهر علم هستم و على دروازه آن است؛ پس هر کس قصد ورود به شهر را دارد، باید از دروازه آن وارد شود."
این روایت در کتاب حاکم نیشابوری آمده که ایشان بعد از ذکر این حدیث میگوید: این حدیث صحیح است [ 4]
4- آیه اولوالامر در شان اهل بیت، همانگونه که شیعه ادعا کرده است نمیباشد چرا که کلمه اولی الامر در آیه مقیّد به « منکم » شده است؛ یعنی آنها از جنس و سنخ شما هستند؛ یعنی انسانهای عادی بوده و از مزیّت عصمت برخوردار نیستند، در حالی که شیعه بر فرد فرد آنان ادّعای عصمت دارد.
پاسخ:
کلمه « منکم » که در آیه امده برای افاده این نکته است که « اولی الامر » گر چه معصومند ولی از جنس بشرند نه از سنخ ملائکه. مشابه این مطلب در برخی از آیات قرآن موجود است که مردم به پیامبر اعتراض میکردند که چرا غذا می خورد و در بازارها راه میرود؟ گویا گمان میکردند که پیامبر باید از جنس ملائکه باشد نه بشر. و لذا قرآن نیز در آیات فراوانی بر این نکته تأکید دارد که پیامبر(صلی الله علیه و اله) از جنس شماست
كَما أَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ. همانگونه رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم. [5 ]
5- نظريّه تمام علماى شيعه اين است كه اولو الامر بايد معصوم باشد و نمىتواند بيش از يك فرد در هر عصر و زمانى باشد. و آن شخص در عصر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله حضرت امير المؤمنين عليه السلام و پس از او ائمّه يازدهگانه عليهم السلام مىباشند
در منابع اهل سنت هم نيز احاديثى وارد شده كه تفسير اولوا الامر را به امامان اهل بيت تاييد مىكند
مفسر مشهور اسلامى ابوحيان اندلسى مغربى (متوفى سال ۷۵۶) در تفسير بحر المحيط و حاکم نیشابوری مىنويسد، كه اين آيه در حق على علیه السلام و ائمه اهل بيت نازل گرديده است. [6 ]
منابع:
[ 1] نساء آیه 59
[ 2] الدر المنثور فى تفسير المأثور، سیوطی، ج2، ص: 176
[ 3] المستدرك على الصحيحين،نیشابوری، ج 2 ص 383 --تاريخ مدينة دمشق، الشافعی، ج 17 ص 335 --تذكرة الحفاظ،ذهبی ج 1 ص 166 و..........
[4 ] المستدرك على الصحيحين، حاکم نیشابوری، ج 3 ص 137
[5 ] بقره آیه 151
[ 6] بحر المحيط، ابو حيان اندلسى، جلد ۳ صفحه ۲۷۸ و .شواهد التنزیل، حسکانی، ج1،ص190.
افزودن نظر جدید