حلیت همه زنان به صبح ازل
از موارد شگفت انگیز در چاپلوسی بهاءالله نسبت به برادرش صبح ازل در دوران بغداد که توسط عزیه افشا شده است قبول مقامات ماورائی و اختیارات فوق بشری برای ازل از سوی بهاءالله است.
یکی از این مقامات حلال دانستن همه زنان (خواه شوهر دار و خواه مجرد) برای ازل به محض میل به آنهاست!!!
یعنی اگر جناب صبح ازل به بانوی شوهر داری اظهار تمایل بفرمایند آن زن به شوهرش حرام و به ازل حلال می شود! آیا خیچ پیامبری برای خود این چنین اختیاری قائل بوده است؟! پس بیخود نبوده که بهاءالله اینقدر برای جانشینی باب سر و دست می شکسته و به قصد کنار زدن برادر به هزاران حیله و فن حتی کشت و کشتار دست زده و به پاچه خواری و چاپلوسی و ذلت تن می داده و رنج فرار سه ساله را تحمل می نموده است!
عزیه خانم داستان را اینگونه تعریف می نماید:
قضیه دیگر به خاطرم رسید، محض تنبیه غافلان می نویسم که بیچاره بی خبران، خبر دار و خوابیدگان بیدار شوند و الا برای من تفاوتی ندارد که هر دو از یک دوحه اند و نسب و نسبت هر دو بمن مسماویست. چیزی که هست این است که از حق کتمان نباید کرد و انصاف را از دست نباید داد تا عند الله محجوب و شرمنده نشوم و آن قضیه این است:
پس از مراجعت از سفر بدشت با آن آتش شوری که در سرها بود روزی جناب ایشان حضرت ثمره (ازل) را در همین خانه به نهار دعوت کردند. من هم جوان بودم از جای بر خاسته با نهایت خدمتگزاری تدارکی صحیح دیدیم منتظر بودیم که تشریف بیاورند. عیال ایشان که کمال وجاهت وصباحت منظر داشتند با عیال برادر دیگرم مرحوم حکیم هر دو دست از آستین در آورده خودی آراستند و لباسهای فاخر پوشیده با کمال نزاکت منتظر ورود حضرت بودند که جناب ایشان آمده و آن دو را با آن حالت مشاهده کرده فرمودند چه شده که هر دو خود را آرایش داده و مشاطه گری کرده اید مگر نمی دانید اگر حضرت تشریف بیاورند به هر یک از شما ها میل نمایند دیگر بر ما حرام می شوید؟! تا تشریف نیاورده اند شما ها لباسها و وضع های خود را تغییر بدهید. حضرات فورا برخاسته و وضع را تغییر دادند....!!
هیچ توضیحی اضافه بر متن را روا ندیده تحلیل را به عهده ی خوانندگان منصف می گذاریم تا معلوم شود از نام مقدس ((دین))، فاسدان چه سوء استفاده ها که نکرده اند...
افزودن نظر جدید