میزان کدورت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر چه اندازه بود؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_قبل از اینکه به صورت مشروح وارد بحث شویم، به صورت اجمال و گذرا باید سیر بحث را مشخص کنیم. اول اینکه آیا اساسا کدورتی بین فاطمه زهرا سلام الله علیها با ابوبکر رخ داده؟ یا اینکه اصلا واقعهای در میان نبوده است؟ و آیا این موارد، صرفا ادعاهایی است که شیعه مطرح میکند؟ یا نقلی از عامه هم در این میان وارد شده است؟ و دوم اینکه اگر بر فرض، کدورتی حاصل شده، اندازه و مقدار آن تا چه حدّ بوده است؟
اما نسبت به سوال اول، ابن قتیبه در کتاب خود آورده: فاطمه سلام الله علیها میراث پدرش را از ابوبکر خواست، ولی او نپذیرفت؛ به همین روی، فاطمه سلام الله علیها سوگند یاد کرد، که دیگر با او سخن نگوید.[1]
پس یکی از موارد کدورت را میتوان عدم قبول درخواست فاطمه سلام الله علیها را از ابوبکر دانست؛ اما ممکن است بر ایشان و یا به صورت کلی تر بر شیعه خورده گرفته شود، که آیا این مسئله اهمیت ذکر کردن داشته است که شما اینقدر آن را بزرگ جلوه میدهید؟ و در واقع اینچنین القاء میکنند که این یک مسئله کوچک و شخصی است و نمیتواند به صورت حاد و جدی مطرح باشد و در واقع این دو تقریبا با یکدیگر مخاصمهای نداشته اند. اما آنچه شیعه بدان معتقد است اینکه فاطمه زهرا سلام الله علیها کدورتش خاص این مورد بخصوص نبوده تا شما در صدد توجیه آن بر آئید. و مهمتر از آن مسائل دیگری بود که بیشتر از پیش نارضایتی فاطمه سلام الله علیها را بر همگان مشخص میکند.
قبل از اینکه به موارد دیگر اشاره کنیم، باید قدری نسبت به همین قضیه هم روشنگری داشته باشیم و به سادگی از کنار آن گذر نکنیم.
فدک، جزء اموال خالصه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بوده، بنابراین اختیار آن را داشته به هرکس که خواست ببخشد. بنابراین فاطمه سلام الله علیها در واقع چیزی را طلب کرد که پدر بزرگوارش به او بخشیده بود. اما ابوبکر از انجام واگذاری آن به وی امتناع ورزید. پس سد راه شدن ابوبکر از رسیدن فاطمه سلام الله علیها به ارث، یکی از موارد خصومت بین ایشان و ابوبکر بوده است. در حقیقت، حضرت با اینکار قصد جلوگیری از یک بدعت را داشتن و در ضمن زمانه و قضایای صورت گرفته، کار را بجایی رسانده بود که باید از حقانیت خود و اینکه در داشتن این حق دروغ نمی گویند، از خود دفاع می کردند.
اما این همه ماجرا نیست، بلکه مسئله مهمتر هتک حرمت فاطمه سلام الله علیها توسط خلفاء بود. آنجایی که بر خانه اش هجوم آوردند و تهدید به آتش زدن کردند و در نهایت مرتکب آن شدند؛ فرزندش را سقط کردند و همسرش را برای گرفتن بیعت اجباری کشان کشان به مسجد بردند.[2]
پس اولا اینکه کدورت میان ایشان و خلفاء وجود داشته، نه اینکه به زعم عدهای اصلا همچنین کدورتی نبوده است. دوم اینکه با توجه به موارد بالا و اجحافهایی که در حق وی شد این کدورت دامنه دار شده و از یک مخاصمه معمولی فراتر است.
اگر بخواهیم میزان کدورت و ناراحتی حضرت فاطمه سلام الله علیها را دریابیم، وصیت ایشان به علی علیه السلام که تقاضای دفن شبانه را داشت، دلیلش بیشتر مشخص میشود. اگر ناراحتی او یک ناراحتی معمولی بود، هزگز به این گونه وصیت نمیکرد. نا رضایتی او از ابوبکر به اندازهای بود که حتی راضی نبود که بر پیکرش نماز بخوانند. مولا علی علیه السلام هم وقتی نارضایتی او از ابوبکر و عمر را دید، به آن وصیت به صورت کامل عمل کرد، تا بر همگان در آن زمان و نسلهای بعد در تاریخ، این نارضایتی ثبت گردد و به عنوان سند مظلومیت پاره تن پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم باقی بماند. [3]
منابع:
[1]. ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه الدینوری, تاویل مختلف الحدیث, ج 1, ص 300
[2]. سیر اعلام النبلاء, ج 15, ص 578, شمس الدین محمد الذهبی
[3]البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حديث شماره 6554 و حديث شماره: 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.
افزودن نظر جدید