روشهای جذب افراد و نگهداشتن ایشان در فرقهی صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقههای منحرف برای جذب و نگهداری افراد در چهارچوب آن فرقه، برنامههایی دارند که افشای آن برنامهها سبب روشنگری و افشاگری چهرهی حقیقی فرق به اجتماع خواهد بود و در نتیجه هوشیاری افراد جامعه در برابر اقدامات فرقهای را به دنبال خواهد داشت. نحلههای مختلف روشهای گوناگونی را با هماهنگی دقیق و مؤثر برای جذب جامعه به سمت خود انجام میدهند. به بیان دیگر افراد یک فرقه به طبع چون از مسیر عادی جریان جامعهای قصد خروج دارند، باید دلیل موجهی برای وجدان خود پیدا کنند و تأثیر بسزایی از جانب فرقهها پذیرفته باشند. این تاثیرات با روش شست و شوی مغزی که توسط سردمداران فرقه انجام میگیرد بر روح و روان و اندیشهی فرد اثر میگذارد و باعث میشود تا او از بستر عقیدتی جامعه خارج شود؛ فرقهی صوفیه نیز از این جریان مستثنی نیست.
یکی از اقدامات ایشان، پیدا کردن نقاط ضعف فرد توسط عاملین فرقه است، ایشان با یافتن حساسیتهای شخص در حال جذب، نقاط ضعف او را ابزار و اهرمی برای فشار بر ماندن او در چهارچوب فرقه به وقت نیاز قرار میدهند و به محض ارادهی شخص برای خروج از فرقه و برگشتن به متن جامعه یا انجام عملی بر خلاف خواست فرقه، او را تهدید به همان نقاط ضعف یا افشای حساسیتها میکنند و باعث میشوند از کار نیت خود برای خروج منصرف شود و لاجرم در دایرهی فرقه بماند.
این کار عموماً توسط افراد نزدیک به فرد جذب شده یا در ضمن اطلاعاتی که از وی میگیرند و روابط حسنهای که با وی طرح میکنند، صورت میپذیرد. یا اینکه به محض ورود به فرقه و در زمانی که او سرمست از ورود به فضایی جدید است، از وی تعهدات و امضاهای خاصی گرفته میشود تا به وقت نیاز فرد را ملتزم به آن امضاها و تعهدات کنند و او را در فرقه محصور نمایند.
یکی دیگر از مهمترین روشهای فرقهها برای جذب و وابسته کردن افراد به خود، تاکتیک تشنه سازی افراد از طریق روشهای روانشناختی میباشد. برای مثال در فرقهی گنابادیه، بزرگان و مشایخ این گروه، وقتی که شخصی تقاضای ورود به فرقه و به اصطلاح مشرّف شدن به فرقه میکند، ایشان به هیج وجه در مرحلهی اول او را نمیپذیرند، بلکه با القای این مسئله که به ورود این فرد تمایلی ندارند، او را توصیه به تحقیق بیشتر یا رجوع به مراجع و روحانیان ( به عنوان مخالفان خود) میکنند و یا با حالت خاصی به او میگویند که هنوز سیاه دل است و لیاقت ورود به فرقه را ندارد و این فرقه جای امثال او نیست! آنان این مسئله را به شکلی بیان میکنند که فرد تلقی غیب گویی و درون خوانی از آن میکند. این موضوع ممکن است به روشهای دیگری نیز به انجام برسد ولی برآیند و نتیجهی همهی این کارها، به وجود آمدن حالتی روانی در فرد است که عبارت باشد از تشدید تمایل به ورود به این فرقه.
ایشان در راه دیگر، روابط افراد را به شدت کنترل میکنند و هر روزنهای که باعث شود فرد جذب شده به آغوش جامعه باز گردد را مسدود میکنند و سعی دارند با تنوع در کارها، فکر خروج و پرواز را برای همیشه از ذهن فرد پاک کنند.
منبع:
جهت مطالعهی بیشتر به کتاب «کلیات اسلامی» شهید مطهری (بخش عرفان) مراجعه شود.
دیدگاهها
بی طرف
1393/02/20 - 20:21
لینک ثابت
خیلی جالبه براتون بگم که یکی
افزودن نظر جدید