علی علیهالسلام به اشعث فرمود: ای پسر قیس! گفتی و حال پاسخ را بشنو؛ این ترس و فرار از مرگ نبود که مرا از آن بازداشت، من بیش از هر کسی میدانم که آنچه نزد خداوند است برایم از دنیا و آنچه در آن است بهتر است؛ ولی آنچه مرا از شمشیر کشیدن بازداشت، وصیت و پیمان رسول خدا با من بود. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مرا از آنچه امّت پس از حضرتش با من خواهند کرد، خبر داده بود؛ بنابراین هنگامی که کردار امت را با خود دیدم، بیش از آنچه از پیش میدانستم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من گفته بود، نبود. . . . . . گفتم: ای رسول خدا! حال که چنان شود، چه وصیت و سفارشی به من دارید؟ . . . . . . فرمود: «اگر یارانی یافتی، با آنان جهاد کن و اگر نیافتی دست نگهدار و خون خویش حفظ کن تا که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی بیابی». . . . . . . . .
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مرا خبر داد که به زودی امّت مرا رها خواهند کرد و با فردی جز من بیعت خواهند نمود و جز مرا پیروی خواهند کرد. . . . . . . . رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مرا خبر داد که من نسبت به او مانند هارونم نسبت به موسی، و اندکی پس از حضرتش سرنوشت امّت، همانند هارون و پیروانش و گوساله و گوسالهپرستان خواهد شد. . . . . . . . . موسی به هارون گفت: ای هارون! چرا هنگامی که دیدی گمراه شدند، از آنان جدا نشدی، آیا میخواستی مرا نافرمانی کنی؟! «گفت: ای برادر! این قوم مرا ناتوان ساختند و نزدیک بود مرا بکشند» و گفت: ای برادر! مرا سرزنش مکن، ترسیدم که بگویی میان بنیاسرائیل جدائی انداختی و وصیتم را به کار نبستی! یعنی هنگامی که موسی، هارون را به جای خود بر آنان گمارد، به وی فرمود اگر گمراه شدند و یارانی یافت، با آنان جهاد کند و اگر نیافت دست نگهدارد و خون خویش را حفظ کند و پراکنده شان نسازد. . . . . . و من ترسیدم که برادرم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من چنین گوید که چرا میان امت پراکندگی افکندی و وصیتم را به کار نبستی؛ به تو گفتم که اگر یارانی نیافتی، دست نگهداری و خون خود و اهل بیت و پیروانت را حفظ کنی؟ . . . . . . . . . . . مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند، آن گونه کههارون به برادرش گفت، گفتم: «ای برادر! همانا که این قوم مرا ناتوان ساختند و نزدیک بود مرا بکشند»، هارون برایم الگوی نیکویی است و عهد و پیمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برایم حجّتی نیرومند! .......................... (سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم، ص۲۱۴-۲۱۶ //// علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۴۶۶-۴۶۸.)
mansur
1402/08/24 - 09:34
لینک ثابت