از این روایت استفاده میشود که استعانت و کمک خواهی از پیامبر با نام یا «رسول الله» و «یا محمد» در سیره صحابه بوده است؛ بدین جهت این روایت که درخواست از خدا و واسطه قرار دادن پیامبر رحمت و درخواست از پیامبر برای رسیدن به خدا و دستیابی به حاجت و نیاز را اثبات میکند، دلیلی محکم برای درستی توسل است. ///////
با کمی دقت متوجه میشویم که پیامبر اکرم در این روایت توسل را به او آموخته است و حقیقت توسل را که با «یا محمد» و حرف ندا، بیان میفرمایند. برای همین ابن تیمیه و وهابیون نمیتوانند، برای توجیه افکار خود از این دلیل قوی فرار کنند. جالب این است که بسیارى از بزرگان اهلسنّت تصریح کردهاند که این حدیث صحیح است. //////
در خلافت عثمان نیز از پیامبراکرم با «یا رسول الله» و «یا محمد» استمداد میکردند و صحابه دیگر نه فقط جلوگیری نمیکردند، بلکه او را بر استمداد از رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) کمک میکردند: فردی برای رفع نیاز خود نزد عثمان بن عفان رفت و آمد میکرد، ولی به او توجه نمیشد، تا نزد عثمان بن حنیف رفت و شکایت کرد، عثمان بن حنیف پیشنهاد کرد، وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و از خدا چنین بخواهد: «الهی! از تو میخواهم و بهتو بهوسیله پیامبر رحمتت حضرت محمد روی میآورم، ای محمد! من با وسیله قرار دادن تو به پروردگارم رو میآورم، تا نیازم را برآورده کنی.» ///
سپس آن مرد نیازمند، به این دستور عمل کرد و نزد خلیفه آمد. هنگامیکه به در خانه خلیفه رسید، مأموران دست او را گرفته و نزد عثمان بردند او را با احترام بر مسند نشاندند. خلیفه از او پرسید نیاز تو چیست؟ حاجت خودش را بیان کرد و خلیفه بلافاصله حاجتش را برآورد. و به او گفت چرا تاکنون حاجت خود را از ما نخواستی؟ هرگاه نیازی داشتی نزد ما بیان کن. //// آنگاه این فرد با خوشحالی نزد عثمان بن حنیف آمد و برای او طلب خیر کرد، (جزاک الله خیرا) و گفت به سفارش شما کار من درست شد، عثمان بن حنیف گفت: والله من هیچ سفارشی نکردم، ولی در حضور پیامبر اکرم بودم، که یک نفر نابینا آمد و شکایت کرد، آن حضرت این دستور را به او دادند و او عمل کرد، عثمان بن حنیف گفت: به خدا قسم! من همانجا نشسته بودم و دیری نگذشت، فردی که نابینا بود، با بینایی کامل وارد شد، گویا هرگز نابینا نبوده است.
mansur
1403/02/28 - 18:15
لینک ثابت