آنچه كه در رابطه با عدم اجبار در دين در قران مطرح شده است و سخني است مطابق فطرت و عقل، عدم اجبار در اصل دين است. اما وقتي با اختيار و حكم عقل و فطرت دين اسلام پذيرفته شد، ديگر بايد به لوازم اين عقيده پايبند بود. بنابراين اگر در قرآن و يا روايات پيامبر و ائمه عليهم السلام مطلبي چون حجاب به عنوان واجب اسلامي معرفی شد، ديگر نمیتوان گفت كه من در عمل كردن يا نكردن نسبت به آن مختارم!
بنابراين خواه حكومت اسلامی باشد يا نباشد، زنان مسلمان بايد حدود الهی را رعايت نمايند و اگر اهل رعايت نيز نيستند، سرپيچي خود را آشكار نكرده و نافرماني از خداوند را ترويج ننمايند...
پوشش بيروني زنان و حتي مردان در محيط اجتماعی در امنيت اجتماعی تأثيرات محسوسی میگذارد. پوششهای نادرست افراد جامعه میتواند مفاهيم «عفت»، «حيا»، «خانواده» و... را دچار تغييرات جدّي كرده و جامعه را به سراشيبي سقوط اخلاقي بكشاند.
در نتیجه مسئلهی پوشش، حقی شخصی نيست كه بتوان آن را در حوزهی حريم خصوصي جاي داد. بلكه «حق الناس» است و درست رعايت نكردن آن تجاوز به حقوق ديگران محسوب میگردد.
montazer
1396/04/12 - 10:39
لینک ثابت