افزودن نظر جدید

ادامه ====داده‌های تاریخی ذکر شده که اشتراک با هم دارند، آثار باستانی به جا مونده از پاسارگاد نشان می‌ده که آرامگاه مرتبط با کوروش بوده . کتیبه مشهوری که به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و اکدی، در اونجا ( بر ستون پاسارگاد)وجود داره که نوشته ( منم کوروش پادشاه هخامنشی) هستم از دلایلی است که اثبات میکنه مقبره برای کوروش بوده و هست. شاید بگی که این کتیبه ها(نه اونی که در پاسارگاده... اونایی که از زبان یونانیان نوشتم در کامنتای قبلی) چرا الان وجود نداره . در جوابت باید بگم 25 قرن از اون موقع گذشته بخاطر دستبردها و حملاتی که به این مجموعه شد بسیاری از اثار انجا از بین رفته.مثل باغی که در اطراف این مقبره بود و الان وجود نداره و میگن اثری ازش نیست یا اون ستون هایی که عکاسان و نقاشان قدیمی در ثبت عکس های خود به وجود اونا اشاره کردن و الان هیچ اثری ازشون نیست و..... حال چگونه ارامگاه کشف شد؟؟ نخستین شخصی که همید مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگهکه نویسندگان اروپای باستان از اوننام برده‌اند، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی (~ ۱۲۳۳ق) از پاسارگاد دیدن کرده بود.البته موریه در سال ۱۸۰۹ (~ ۱۲۲۳ق) این احتمال را پیش کشیده بود که بنای مذکور آرامگاه کوروش باشه اما نظریه ی درست خود را بخاطر شک های بیجایی که در نظریه ی خود کرد رد کرد(منبع Morier,[First] Journey, 151–152) جرج کرزن، کر پورتر را نخستین انگلیسی‌ای دانسته که بنای کوروش رو باز شناخت و احتمال داده‌اس که نخستین بازشناسنده گروتفند آلمانی بوده باشه(منبع: Curzon, Persia, Vol 2, 78) گروتفند پس از بررسی سفرنامه موریه احتمال قوی داد که دشت مرغاب همان پاسارگاده و بعد از بازدید از محل با مقایسه مشخصات محل با حقایق تاریخی و گزارش‌های تاریخ‌نگاران باستانی، به این موضوع و اینکه بنایی که بین افراد محلی به مشهد مادر سلیمان شهرت پیدا کرده‌, همان آرامگاه کوروش بزرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشیان است، یقین پیدا کرد.(منبع: On Pasargadae and the Tomb of Cyrus; by G.F.Grotefend; Translated by heeren) پاسکال کوست نیز در تصویری که از این آرامگاه در سال ۱۸۴۰ منتشر کرده، آن را آرامگاه منتسب به کورش نامیده است.بااین حال در دههٔ پایانی قرن نوزدهم هنوز یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش نزد بسیاری از دانشوران اروپایی مقبول نبود. برخی مخالفان محل پاسارگارد رو جایی جز مرغاب می‌دونستند؛ مثلاً دارابگرد. بسیاری از مخالفان صاحب قبر رو یک زن می‌دونستند؛ البته نه مادر سلیمان پیغمبر یهود بلکه مثلاً بانویی هخامنشی.وایسباخ آرامگاه کوروش بزرگ رو نه بنای مورد بحث ، بلکه بنایی موسوم به زندان سلیمان در پاسارگاد می‌دونست که البته با یافته‌های باستان‌شناسی امروز احتمال فراوان می‌ره که آرامگاه کمبوجیه باشه. در ویراست ۱۰ دانشنامهٔ بریتانیکا (۱۹۰۲م) نوشته شده‌: «آرامگاه مرغاب نمی‌تواند از آنِ کوروش باشد، چنان‌که غالباً گمان می‌رود.» و محل پاسارگاد نزدیک دارابگرد دونسته شده‌.اما در ویراست ۱۱ همون دانشنامه (۱۹۱۱م) دیگر محل پاسارگاد مرغاب دونسته شده‌(یعنی به اشتباهشون پی بردن) و آرامگاهْ از آنِ کوروش(منبع : Encyclopaedia Britannica, 11th ed., s.v. "Pasargadae.) در سال‌های اول قرن20 هنوز عامهٔ مر دم ایران (بخاطر اون اشتباه و نا آگاهیشون) آرامگاه رو مشهد مادر سلیمان می‌دونستند. زنان به زیارتش می‌رفتند و حاجت می‌طلبیدند. الیوت کروشی ویلیامز دولتمرد انگلیسی که در اوایل قرن 20به ایران سفر کرده بود در سفرنامه‌ای که نوشته‌(۱۹۰۷م) با لحن خاص انگلیسیان می‌گه:«به نظر می‌آید ایرانی افسانه را به تاریخ و خرافات را به هر دو ترجیح می‌دهد. از این رو امروز آرامگاه کوروش در سرزمین خودش با نام 'تخت مادر سلیمان' شناخته می‌شود».اون بعد از انتقاداتی که شامل بی‌اعتنایی ما ایرانیان به تاریخ و بی‌اطلاعی ما از آن می‌شه می‌گه:چنین است که آرامگاه کوروش به‌طرزی مبهم نصیب 'مادر سلیمان' می‌شود و قوّت‌های فراطبیعی به این موجود الوهی که گمان می‌رود در قبر خفته‌است نسبت داده می‌شود.» مسافر انگلیسی در ادامه میگه که : دختران و مخدرات که مشکلات عشقی یا کمبودهای عاطفی و جز آن می‌دارند پیشکش‌هایی که شامل قوطی‌های حلبی می‌شود به درون آرامگاه می‌آورند و به ریسمانی که در گوشهٔ اندرونی بسته شده‌است می‌آویزند./ ویلیامز با نظر به کیفیت نازل هدایا نتیجه می‌گیره که: اعتقاد زوار یا غایت مطلوبشان ارزش چندانی نمی‌دارد. /او مشاهداتش از این نمونهٔ «بی‌اعتنایی طنزآمیز زمان به خواسته‌های مردان بزرگ» راو چنین به پایان می‌بره: «کتیبه‌ها از بین رفته‌است و آرامگاه، که از صاحبان اصلی‌اش باز گرفته شده‌است، به مزاری برای پیشکش‌های دونِ مردمی نادان به موجودی موهوم، فرو کاسته شده‌است. چون در انبوه دخیل‌های بسته‌شده و حلبی‌جات نگریستم با خود اندیشیدم که آیا کوروش خبر دارد و آیا اهمیت می‌دهد؟» (منبع: E Crawshay Williams, Across Persia, 231–232) اروپاییان قرن 19و 20، همیشه با احترام از این مقبره یاد کرده‌اند، مثلاً پرسی سایکس مورخ و ژنرال انگلیسی در مورد اون گفته :((من دوبار از این آرامگاه بازدید کرده‌ام. و هر بار احساس کرده‌ام که دیدن اصلِ مقبرهٔ کوروش «شاه جهان، شاه بزرگ» چه افتخار بزرگی برایم بوده‌است. وانگهی شک دارم که هیچ بنایی باشد که به‌لحاظ اهمیت تاریخی برای ما آریایی‌ها، از آرامگاه بنیان‌گذار شاهنشاهی ایران، که ۲۴۴۰ سال پیش در اینجا دفن شده‌است، در گذرد))(منبع:P. M. Sykes, A History of Persia Vol 1, 191) خلاصه اینکه در زمان پهلوی به همت شاه و باستانشناسان اروپایی پرده از این راز برداشته شد و حقیقت افشا شد( البته جو نگیرتتون این حرف منو به حساب طرفداری از شاه ملعون بزاریدا !!!) خلاصه دلایل انقدر محکم هست که این مقبره مقبره ی کوروشه که نمیتونید ردش کید.از نظر شما هرچی بنام این ها از دوران باستان مونده دروغی بیش نیست که بقیه برای ما ساختند .البته از شماها که فکر محدودی دارید بیش از این توقع نیست.حقیقت نیشون داده که ما ایرنیا امانتدارای خوبی نیست , مثلا این همه اثار باستانی کشف شد ولی الان کجاست /خبر میرسه فلان عتیقه که در محدوده ی مولوی تهران پیدا شد و 7000 سال قدمت داره سر از لندن انگلیس و یا پاریس فرانسه سر در میاره . و یا همین اثار باستانی پاسارگاد داره خراب میشه ولی کسی از مسئولان توجهی بهشون نداره.کشورهای دیگ بدورغ برای خود تاریخ میسازند ما که انقدر تاریخ و فرهنگ و تمدن داریم داریم از بین میبریمش ... وای ایندگان در مورد ما چجوری قضاوت خواهند کرد؟؟!!
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.