متأسفانه در جامعه دانشگاهی -به ویژه در عرصه تاریخپژوهی دو معضلِ "بیدقتی" و "تکبر" بیداد میکند. برخی رسماً مدعی هستند که چون تخصص دارند (؟!) هر رطب و یابسی باید از زیر دست آنان رد شده و ممهور به مُهر و امضای آنان باشد تا مورد قبول قرار گیرد (حال تعریف این تخصص از دید این جماعت چیست و چرا آن را محصور در یک برگه کاغذ -مدرک- میدانند که امروز بیارزشی آن بر همگان مبرهن است، بماند). جناب مهدیخانی -آنگونه که جناب علیرضا در کامنت فوق فرمودند- مدعی شدند که مکه (و تبعاً جایگاه مذهبی آن) پیش از قرآن در هیچ کتابی نیامده و سابقهای در متون دینی پیش از اسلام ندارد. جناب مهدیخانی! شما که ادعای "خود مشتومالی" دارید، شمایی که مدعی حقجویی هستند، پس چرا بدون فحص و بررسی نظر میدهید؟ میخواهید در نظر چند تن مثل خود، از "خود" چهرهای علمگرا و حقگرا بسازید؟ خوب از "خود" مایه بگذارید؟ چرا یکتنه منابع دینی را نادیده میگیرید؟ چرا جایگاه مذهبی و اجتماعی کعبه را پایین میکشید؟ اگر چند تن برای شما کف و سوت بزنند ارضاء میشوید؟ نصیحت میکنم شما را که دست از این رفتار بردارید. کعبه حتی به روشنی در تورات هم مورد ستایش است. בְּעֵמֶק הַבָּכָא بِمِک ها بَکَـ (بکّهی مکّه که خانه خدا در آن قرار دارد، محراب و چشمه و ... دارد و محل برکات است، به روشنی در تورات (در مزامیر) مورد ستایش است). این اسناد را بنگرید: http://www.adyannet.com/fa/news/22345
saman
1396/01/30 - 08:36
لینک ثابت