از باران گلوله تا نم نمِ باران، معنویتسنجی تطبیقی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی پیش، در یک جلسۀ گفتگو پیرامون تاریخ هخامنشیان، یکی از عزیزان که مدافع سیاستهای شاهان هخامنشی بود، در پایان جلسه نکتهای قابل توجه بیان فرمودند، و آن اینکه: «در تاریخ ایران هیچ دین و آیینی نتوانست به اندازه اسلام و آن هم اسلامِ شیعی معنویت به جامعه ایرانی تزریق کند. تشیع در زمینه اعطای برکت معنوی به مردم ایران کارنامهای بس درخشان دارد». این سخن برای ما جالب آمد. لذا از ایشان خواستیم که بیشتر پیرامون این سخن برای ما توضیح دهند.
ایشان افزودند: «وقتی به تاریخ ایران نگاه میکنیم، بیشترین تجمعات که یقیناً میتواند سبب وحدت قلبها شود، مربوط به مراسم عزاداری امام حسین است. درست است که برخی تلاش کرده اند تا عزاداری امام حسین را نمونۀ اسلامی شدۀ سوگ سیاوشان (در ایران باستان) معرفی کنند. اما وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، سوگ سیاوشان جز در منابع اسطورهای و قصهها اثری بر اجتماع مردمان ایرانی نگذاشت. در واقع این اسطوره هیچ گاه منشأ مستقیم معنویت و حرکات اجتماعی نبود. اما امام حسین چرا... ایشان در بسیاری از جاها الهامبخش جامعه بود. نمونهاش در نهضت سربداران و برخی نهضتهای مربوط به آل بویه و...».
در ادامه ایشان مصداقی روشنتر بیان کردند. فرمودند: «وقتی به تاریخ جنگ تحمیلی -هشت سال دفاع مقدس- نگاه میکنیم، و من خود از چندین نفر از جانبازان و ازادگان شنیدم و میبینیم که روضۀ امام حسین و دعای توسل و امثال اینها از رسمهای اصلی و مهم شبهای عملیات بود. باید بپذیریم که اگر معنویت حاصل از این روضهها نبود و اگر زیبایی خیرهکننده نام امام حسین و پرچم حسین نبود، هیچ گاه نمیتوانستیم در جنگ، این آب و خاک را نگه داریم. وقتی رزمندهها برای سربند "یا حسین" و "یا علی" و "یا زهرا" از هم سبقت میگرفتند، این یعنی از کدام منبع معنویت میگرفتند. در جنگ تحمیلی ما از جهت تسلیحات تحت فشار بودیم. کشور با بحران مواجه بود. اما صدام از کشورهای اروپایی و امریکا و شوروی حمایت میشد. روی کاغذ ما بازنده بودیم، اما در عمل حتی یک وجب از خاک ما دست دشمن نیفتاد. چون رزمندههای ما ایمان و معنویت خالص داشتند. معنویت کمر مادیات را میشکند. این معنویت از قرآن بود. از دعای توسل بود. از برکت نام حضرت محمد و اهل بیت بود. یک نوجوان همۀ آرزوهای خودش را کنار میگذارد و به خودش نارنجک میبنند و میرود زیر تانک، تا آب و خاک و ناموس به دست دشمن نیفتد. این نوجوان وقتی به سمت تانک دشمن حرکت کرد چه بر زبان آورد؟ گفت: یاحسین! یعنی وقتی میگوید "یا حسین" از خودش و از همه لذتها میگذرد. این معنویت است. این ایمان است. کدام مکتب میتواند هم دعوت به عقل کند و هم اینگونه معنویت تزریق کند؟ اینها عجایب است. غرب هنوزهم بهتزده به مکتب امام حسیبن نگاه میکند».
در ادامه گفتند: «امروز کسانی هستند که برای دفاع از حرم امامان شیعه در ایران و عراق و سوریه حاضرند خود را فدا کنند. کسانی هستند که حاضرند از همه چیز خود بگذرند. اینان امروز در عراق و سوریه خود را نشان میدهند. سینۀ خود را سپر گلولهها میکنند. در جنگ تحمیلی هم وقتی منطقه گلوله باران میشد، جوانان و عاشقان مکتب کار خود را رها نمیکردند. زیر باران گلوله و خمپاره به راه خود ادامه میدادند. امروزه در پاکستان بمبگذاری میشود. تکفیریها تهدید میکنند که ما بمب میگذاریم. شیعیان را خواهیم کشت. اما شیعیان باز هم به خیابانها میآیند و عزاداری میکنند و هر سال تعداد زیادی از اینها کشته میشوند. در عراق همین. در سوریه جوانان شیعه برای دفاع از حرم حضرت زینب، همه وجود خود را فدا میکنند. در لحظهی آخر زندگی حرفی جز نام امام حسین و حضرت زینب به زبان نمیآورند. اما...
من نوروز 1393 در سفرم به شیراز، به پاسارگاد و تخت جمشید هم سرزدم. وقتی وارد محوطه پاسارگاد شدم، هوا ابری بود. حدود هزار نفر در محوطه بودند (پاسارگاد در نوروز، از صبح تا غروب بین 10 تا 15 هزار بازدید کننده دارد)، پس از چند دقیقه هوا بارانی شد. نم نم باران هوا را مطبوع کرده بود. دقایقی بعد بارش باران بیشتر شد، اما چندان هم شدید نبود. من در کنار آرامگاه کورش بزرگ ایستاده بودم و به آن مینگریستم. لحظاتی بعد حواسم به اطراف جلب شد. دیدم هیچ کس در کنار آرامگاه کورش بزرگ نیست. نم نم باران سبب شد تا همه آرامگاه را رها کنند. آنجا ناگهان این مسئله برایم تداعی شد که عاشقان مکتب شیعه، حتی زیر بارش گلوله و خمپاره، معشوق و امامِ خود را رها نمیکنند. اما مدعیان عشق به کورش بزرگ، نم نم باران را نیز تحمل نکردند! و این است قدرت معنوی شیعه...»
در پایان گفتند: «هنگام خارج شدن از پاسارگاد، برگشتم و نگاهی به پشت سرم انداختم. دیدم که به تعداد انگشتان دست هم کسی پیرامون آرامگاه نیست. همگان از ترس اینکه مبادا دوباره باران ببارد، در گوشه و کنار و زیر چادرهای غرفهها پناه گرفته بودند. به نظرم آمد که از این صحنه عکسی بگیرم». ایشان لطف کردند و دو عکس از این صحنه برای ما ارسال کردند:
دیدگاهها
دارا
1393/09/17 - 11:29
لینک ثابت
علاوه بر اینا جالبه افرادی که
ثريا
1394/07/23 - 22:14
لینک ثابت
كورش پرستها یه مشت غربزده
انوشیروان
1393/09/21 - 01:16
لینک ثابت
گمشو تخم عرب
saman
1393/09/21 - 01:36
لینک ثابت
سلام انوشیروان گرامی؛ از
saman
1393/09/21 - 01:39
لینک ثابت
به هر صورت اجداد زرتشت هم
ثريا آرانی
1394/07/23 - 22:17
لینک ثابت
انوشيروان فحش میدی چون كم
امیر
1393/09/24 - 12:32
لینک ثابت
با درود وسپاس
لسان صدق
1393/09/24 - 12:52
لینک ثابت
سلام علیکم آقای امیر ! گفتید
امیر
1393/09/25 - 11:44
لینک ثابت
باسپاس دوباره
لسان صدق
1393/09/24 - 12:56
لینک ثابت
شما ببینید در زمان ساسانیان
لسان صدق
1393/09/24 - 13:01
لینک ثابت
ما بر اساس عقیده قضاوت میکنیم
ثریا
1394/07/23 - 22:30
لینک ثابت
آقای امير. به نظرم شما دارید
امیر
1393/09/25 - 11:49
لینک ثابت
اینکه به حمایت از تازیان
امیر
1393/09/25 - 11:59
لینک ثابت
و شما فرمودید بر اساس عقیده
babak
1394/07/23 - 23:00
لینک ثابت
عقاید شیعه چه ربطی به طالبان
ثريا آرانی
1394/07/23 - 22:49
لینک ثابت
آقای امير . اولا بزرگترين
ورمزيار
1394/07/23 - 22:54
لینک ثابت
كورش و كورش ستاها هيچ معنويتی
babak
1394/07/23 - 23:01
لینک ثابت
عالی بود از تحلیل جالبتان لذت
babak
1394/07/23 - 23:32
لینک ثابت
عالی بود از تحلیل جالبتان لذت
افزودن نظر جدید