بررسی ادعای قطبیت محمد اسماعیل صلاحی

  • 1400/01/21 - 21:31
از زمانی که سه نفر بر سر جانشینی رحمت علیشاه ادعای قطبیت کردند دیگر کسی چنین نزاعی را حداقل در سلسله سلطان علیشاهی مشاهده نکرده بود، تا اینکه درحالی‌که جذبی به‌عنوان قطب این فرقه معرفی شده بود، جناب صلاحی به یک باره ادعای قطبیت کرد و مدعی شد از جناب نورعلی تابنده فرمان قطبیت دارد. اما این ادعای صلاحی آنچنان که خودش ادعا می‌کند هم بی عیب و نقص نیست و قرائن و شواهد، خلاف ادعای او را می‌رسانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ همواره و در هر دوره‌ای مدعیان قدرت‌طلبی بوده‌اند که یا با کودتا یا با سندسازی و ... ادعای حقانیت کرده و در پی به قدرت رسیدن بودند. صوفیه نیز از این امر مستثنا نبوده و همواره افرادی در این مسلک، درعین‌حالی که مدعی سیر و سلوک الی الله بودند تشنه قدرت نیز بوده و در طمع و آرزوی رسیدن به قطبیت، با ادعاها و اقدامات خود مسبب ایجاد تفرقه و مشتبه شدن امر بر عده‌ای از صوفیان شدند.
در فرقه‌های نعمت اللهی انشعابات زیادی به علت همین قدرت‌طلبی و ادعاها ایجاد شده است. آخرین گسست و ایجاد انشعاب در سلسله نعمت اللهی بعد از مرگ رحمت علیشاه و ادعای قطبیت سه نفر اتفاق افتاد که یکی از کسانی که ادعای قطبیت و جانشینی رحمت علیشاه را کرد، محمدکاظم اصفهانی با لقب طریقتی سعادت علیشاه بود که بعد از وی ملاسلطان گنابادی به جانشینی او نشست و این فرقه به سلسله سلطان علیشاهی معروف شد. لذا بعد از آن انقطاعی که بعد از مرگ رحمت علیشاه در سلسله نعمت اللهی ایجاد شد، تا به این عصر، کسی دیگر در این سلسله جرئت عرض‌اندام و ادعای قطبیت، خلاف فرمان قطب وقت را نداشته، تا اینکه بعد از به قطبیت رسیدن سید علیرضا جذبی که با فرمان نورعلی تابنده به قدرت رسیده بود، به‌ یک‌باره درویشی دیگر از این فرقه، خبرساز شد و ادعای قطبیت کرد.
محمد اسماعیل صلاحی درویشی بود که با ادعای قطبیت خود باعث ایجاد گسست و انقطاعی دیگر در فرقه‌های نعمت اللهی شد و نام خود را در تاریخ تصوف و فرقه‌های نعمت اللهی ثبت کرد. صلاحی اگرچه به خاطر داشتن دست خطی منسوب به نورعلی تابنده مبنی بر فرمان قطبیت محمد اسماعیل صلاحی ادعای قطبیت خود را بی‌عیب و نقص می‌داند، ولی آن‌چنان‌که او ادعا می‌کند هم نیست و قرائن و شواهد مختلفی برخلاف نظر او است، که ادعای قطبیت او را تحت‌الشعاع قرار داده است.
ازجمله اینکه صلاحی که ادعای نزدیکی به نورعلی تابنده داشت و در سال‌های آخر عمر نورعلی تابنده اخباری را از زبان ایشان منتشر می‌کرد در یکی از خبرها در تیرماه سال 97 به این اشاره کرد که جناب نورعلی تابنده در سخنان خود به بنده و جناب محمد تابنده گفته‌اند که ضمن اینکه قصد ندارم قطبیت را به خانواده خودم بسپارم تا از بار مسئولیت راحت باشند، جناب جذبی را تا به امروز به‌عنوان قطب این سلسله معرفی کردند.
صلاحی حتی بعد از مرگ نورعلی تابنده و قرائت فرمان جانشینی جناب جذبی در همان روز خاک‌سپاری، در پیامی ضمن عرض تسلیت به جناب جذبی، جانشینی ایشان را نیز تبریک گفتند، ولی بعد از چند روز ادعا کردند که نامه‌ای از نورعلی تابنده مبنی بر فرمان جانشینی محمد اسماعیل صلاحی که در تاریخ اول فروردین سال 95 نوشته شده است به دستش رسیده است، لذا ادعای قطبیت خود را مطرح کردند و آن نامه را منتشر کردند. این سخن جناب صلاحی به معنی این است که ایشان تا آن روزی که نامه نورعلی تابنده به دستش رسیده است از قطبیت خود خبر نداشته و نمی‌دانسته که قطب است!!!
نکته دیگر اینکه اگر نورعلی تابنده فرمان قطبیت صلاحی را در اول فروردین سال 95 صادر کرده است، پس چرا بعد از آن تاریخ در هیچ جلسه و هیچ جمعی به جانشینی صلاحی و نام ایشان اشاره نکرده ولی در عوض، دو بار در تیرماه و دی‌ماه سال 97 و دو بار هم در تیرماه و مهرماه سال 98 به جانشینی جناب جذبی اشاره کرده است. چنانچه نورعلی تابنده در تاریخ شنبه اول دی‌ماه 97 بود که صراحتاً درباره جانشین خودشان گفتند: «من ازنظر اینکه اتصال این سلسله و همبستگی فقرا تا روز قیامت تعطیل نشود و آن روز زنده بودم نوشتم معین کردم که جناب ثابت علیشاه در صورت رحلت من همین وظایف را انجام بدهد و درواقع ارتباط با خلوص نیت در مقابل ایشان، مثل خلوص نیت در برابر من است. هرکسی که با ایشان بد باشد، دهانش و قلمش با محبت و احترام نباشد، در درویشی‌اش خدشه است و لنگ هست».
البته فرمان قطبیت جناب جذبی هم با شک و شبهه‌هایی همراه است که در جای خود به آن خواهیم پرداخت، ولی آنچه در اینجا روشن شد این است که ادعای قطبیت صلاحی آن‌چنان‌که خودش ادعا می‌کند بی‌عیب و نقص نیست و با امر و اگرهای زیادی همراه است که مجال پرداختن به همه آن‌ها نیست.

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

اینا خودشون ویک مشت آبله بیسواد را با این مسلک بازی وفرقه داری سرکار گذاشتن آند وگرنه وقتی از سرچشمه وحی میتوان تناول کرد چرا باید سراغ گندابه رفت؟

سلام بله متاسفانه اینها برای ارضاء شهوت ریاست و قدرت طلبی خودشون، دین و ایمان مردم ساده دلی که به دنبال معنویت هستند رو بازیچه مطامع دنیوی خودشون قرار دادند و باعث گمراهی عده زیادی شدند.

اینگونه هم نیست ، برادر تصوف قدمتی بیش از تشیع دارد

تصوف چند سال قدمت دارد؟ چطور ادعا میکنید که تصوف قدمتی بیش از تشیع دارد؟

تصوف قبل از حضرت آدم بوده. با نام های دیگر. تصوف همان تشیع واقعی هستش

دوستداران تصوف، اغلب اهل دروغ و نزویر و ریا هستند. دم از صلح کل و انسانیت میزنند، خود را مردان خدا میخوانند اما در حقیقت، بسیاری از آنان، نامردان شیطان هستند. در همین سایت، همین شخص با نام "سعید" زشت ترین تهمتها و توهین‌ها را به علمای شیعه داشت و هر چه خواست بی ادبی و جسارت کرد و در عین حال، دم از دینداری میزند. الآن هم که ادعا کرده تصوف، قبل از حضرت آدم بوده! به راستی که فقط یک بی‌خرد بی‌سواد که در اثر بی‌ادبی به لعنت خداوند گرفتار شده می‌تواند چنین زشت و غیر منطقی رفتار کند.

بی ادبی. بی نزاکتی می آورد. مگر در امامیه اختلاف نبوده ، مگر تشیع گری و امامیه با این داستان ها غریب اند ، امام اسماعیل و اسماعیله چه کسانی اند

امام اسماعیل نداریم بعد از امام صادق فرقه ی بوجود آمد و به جای امام محمد باقر اسماعیل رو امام دانستند و هنوز هم امام دارند امام 49 ام الان دارن و زنده هست

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.