برخورد دوگانه صلاحی با مشایخ فرقه سلطان علیشاهی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر امروزه و بعد از مرگ نورعلی تابنده بروز اختلاف در فرقه سلطان علیشاهی به امری آشکار و هر روزه تبدیل شده است، باید گفت که قبل از مرگ نورعلی تابنده نیز این اختلافات حتی بین مشایخ این فرقه وجود داشته است و هر کسی که آشنایی کمی با فرقه سلطان علیشاهی داشت میدانست که با مرگ نورعلی تابنده بر اختلافات درونی فرقه افزوده خواهد شد. چنانچه بعد از مرگ نورعلی تابنده بعضی از مشایخ و ماذونین از دستور نورعلی تابنده مبنی بر تجدید بیعت با جذبی تمکین کردند و با ایشان تجدید بیعت کردند و بعضی دیگر همچون مصطفی آزمایش با توجیهاتی همچون اجباری نبودن تجدید بیعت و یا اینکه تجدید بیعت، باید از روی صفای باطن و یقین قلبی باشد، از دستور قطب پیشین خودسر باز زدند و باعث بروز اختلافاتی در این فرقه شد.
ادعای قطبیت صلاحی نیز در این میان، بر آتش اختلافات افزود و ایشان نیز به مخالفان قطبیت جذبی پیوست. اگرچه مصطفی آزمایش و همسرش و دراویشی که موافق دیدگاه ایشان بودند، کاری با ادعای قطبیت او نداشتند و از صلاحی حمایت نمیکردند، ولی صلاحی چون جریان به راه افتاده توسط مصطفی آزمایش را در راستای منافع خود میدید بهطور رسمی در بیانیهای ایشان را مورد تأیید و اعلام حمایت کرد و حتی سخنان و توجیهات مصطفی آزمایش و همسرش در رد بیعت با جذبی را در صفحه شخصی خودش در فضای مجازی منتشر کرد.
اما صلاحی به سخنرانی مسعود وحدت، شیخ مأذون فرقه سلطان علیشاهی مبنی بر دعوت از مریدان فرقه سلطان علیشاهی برای تجدید بیعت با سید علیرضا جذبی واکنش نشان داد و ایشان را شخصی لوده، خودرأی، مستبد و مغرور خواند، که لودگی را با فروتنی اشتباه گرفته است و ایشان را از این خصوصیات، بر حذر داشت. صلاحی در حالی به مسعود وحدت اینچنین توهین میکند که ایشان یکی از مشایخ مأذون فرقه سلطان علیشاهی است که توسط نورعلی تابنده به این درجه و مقام رسیده است و هرگز اختلاف و یا مشکلی با نورعلی تابنده نداشته است ولی از آنطرف، مصطفی آزمایش که صلاحی او را مورد تأیید و حمایت خود خوانده است، شخصیتی است که تقریباً با همه اقطابی که آنها را درک کرده، اختلاف و مشکل داشته است.
او در اواخر عمر سلطان حسین تابنده خودسرانه و بدون اجازه از قطب فرقه، شروع به تفسیر قرآن در مجالس درویشی در منزل خود در پاریس کرد. خودسریهای مصطفی آزمایش در دوران علی تابنده نیز ادامه داشت، اما علی تابنده از خودسریهای او ناراحت شده و او را توبیخ میکند، که همین امر باعث قهر آزمایش از فرقه و بازگشت به پاریس میگردد. مصطفی آزمایش میانه خوبی نیز با نورعلی تابنده نداشت و با یکدیگر اختلافاتی داشتند. چنانچه این اختلافات از نامه نورعلی تابنده به مصطفی آزمایش کاملاً پیداست. در قسمتی از این نامه، نورعلی تابنده مینویسد: «متأسفانه فرمان من که برایتان صادر شد، درواقع حداکثر امکانات و اختیارات را به شما دادم ولی خوب متأسفانه شما در مجالس شرکت نکردید و خیلی کم از شما اثری دیدم و حال آنکه من معتقد بودم که وجود خود شما و صحبتهایی که در مجلس بکنید، برای فهم و درک فقرا خیلی مفید خواهد بود. بنابراین از الآن هم این تقاضا را میکنم که فرمان من را بیارزش نکنید و نسبت بهفرمان من انجام بدهید. اقلاً یکی از روزها یا دوتا از روزهای هفته را آن را انجام بدهید.» [1]
درواقع توهین صلاحی به مسعود وحدت شیخ مأذون فرقه و همچنین همراهی و حمایت او از مصطفی آزمایش، همگی در راستای منافع و مقاصد شخصی جناب صلاحی است و اگر خلاف و عکس این قضیه اتفاق افتاده بود، تعریف و تمجیدها به سمت مسعود وحدت میچرخید و توهین و تهمتها به سمت مصطفی آزمایش. صلاحی باید مشخص کند که آیا با معتمدین و کسانی است که نورعلی تابنده به آنها اعتماد داشته یا با کسانی است که با نورعلی تابنده دچار اختلاف بودند.
پینوشت:
[1]. نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه)، 2 / 8/ 1397
دیدگاهها
ناشناس
1401/06/28 - 21:25
لینک ثابت
خاکبرسر همشون خاکبر سر
ناشناس
1401/06/29 - 13:32
لینک ثابت
لعنت بردروغ گویان ویل الا
ناشناس
1401/06/29 - 13:52
لینک ثابت
انسان خردمند با بداند وبفهمد
افزودن نظر جدید