ستم در حق مسجد مادرسلیمان، به بهانه پاسداشتِ کوروش

  • 1400/08/02 - 18:53
بنایی که امروز به عنوان مقبره کوروش شناخته می‌شود، در قرن 6 هجری توسط اتابکان فارس، به عنوان مسجد قرار داده شده؛ حول آن حائلی نصب شد. درون این بنا هم کتیبه‌های قرآنی و محرابی قرار دارد. متأسفانه امروز، بُعد اسلامیِ این بنا، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر اینکه افراد جُنُب و حائض، به راحتی به حریم مسجد وارد می‌شوند. بر وزارت میراث فرهنگی لازم است که در حفظ حریم مسجد کوشش بیشتری کند.
مسجد مادر سلیمان

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روستایِ «مادر سلیمان» در 80 کیلومتری مَرودَشت، یک محوطه‌ی باستانی وجود دارد که امروز به عنوان مقبره و کاخ‌های کوروش دوم (مشهور به کوروش کبیر) و همچنین به اسم «پاسارگاد» معرفی می‌شود. لیکن این مقبره‌ تا پیش از قرن 20 میلادی، هیچ گاه در حافظه‌ی تاریخیِ ایرانیان به نام کوروش شناخته نمی‌شد. در تمامی اسناد تاریخیِ مکتوبِ به جا مانده از تاریخ ایران، به ویژه متون پارسی میانه، ابداً از این بنا به عنوانِ مقبره کوروش یاد نشده است. در دورانِ اسلامی اما این بنا با نام مقبره‌ی مادر سلیمان (مشهد مادر سلیمان) خوانده شد.[1] جورج ناتانيل كُرزُن‏ می‌نویسد: «ايرانيان اين بنا را قبر مادر سليمان مى‌‏نامند و اين عقيده در سراسر دوره اسلامى شايع بود.»[2] اسناد متعدد از جهانگردان و خاورشناسان اروپایی از جمله جان استرویس[3] جهانگرد هلندی در 1672، سر رابرت كرپورتر[4] دیپلمات انگلیسی در سال‌ 1706، جیمز موریه[5] انگلیسی در سال 1809، جوزفه باربارو جهانگرد ونیزی در قرن 15 میلادی، کورنلیس دوبروین[6] جهانگرد هلندی در قرن 18 میلادی،  اوژن‌ فلاندن‌[7] فرانسوی در قرن 19 میلادی، مادام‌ ديولافوآ در سال 1881 و... وجود دارد که همگی تصریح کرده‌اند ایرانیان این بنا را مقبره‌ی یک زن می‌دانند و به زیارت آن می‌روند.[8] این قضیه ادامه داشت تا اینکه به دستور سعد بن زنگی (که یک حاکم تُرک اُغوز از خاندان سَلغوری، مشهور به اتابکانِ فارس بود)، در سال 620 یا 621 هجری قمری، از کاخ‌های باستانیِ نزدیکِ این بنا، چند ستون آورده؛ آن‌ها را دور مقبره نصب کردند. سپس بر این بنا، صیغه‌ی مسجد جاری و بر سنگ‌های درون آرامگاه، کتیبه‌های قرآنی و یک محراب حک کردند. [9] اما در سال ۱۳۵۰ خورشیدی، پیش از جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی، حکومت پهلوی، ستون‌ها را به نواحی اطراف منتقل کرد. چه اینکه علی سامی (مسئول بازسازی و مرمت محوطه‌ی باستانی) معتقد بود که مسجد از جهت معماری و تاریخی، اهمیتی ندارد.[10] لذا از آن روز «مسجد بودن» این محوطه، از سوی عوام و خواص مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. این قضیه از دو جهت، ستم در حق این محوطه‌ی باستانی است.

از دید علمی – باستان‌شناسی

این محوطه، یک محوطه‌ی باستانی هخامنشی – اسلامی[11] است. اما شوربختانه امروز به عنوان یک محوطه‌ی هخامنشی شناخته می‌شود. چه اینکه سامی با چراغ سبز دربار پهلوی، یک لایه‌ی تاریخیِ این محوطه‌ی باستانی را نابود کرد. توضیح اینکه بسیاری از آثار باستانی در ایران و سایر نقاط جهان، چند لایه اند. مثلاً یک بنای باستانی را در نظر بگیریم که مربوط به قرن 2 پیش از میلاد (دوران اشکانی) است. هزار سال بعد، در دوران صفاریان، یک بنای دیگر در کنار آن ساخته می‌شود. مثلاً هشتصد سال بعد، در دوران قاجاریه، بخش‌هایی از آن محوطه، بازسازی و به عنوان تفرّج‌گاه شاهان قاجار استفاده می‌شود. خوب این محوطه‌ی مثالی از جهت تاریخی، 3 لایه دارد: اشکانی، صفاری، قاجار. هر یک ارزش خاص خود را دارند. حال ممکن است کسی از سلسله قاجار خوشش نیاید. چنین شخصی حق ندارد آثار تاریخی مربوط به دوران قاجار را از این محوطه حذف کند. چنان که منشور جهانی ونیز برای حفاظت از آثار تاریخی (۱۹۶۴) [12] می‌گوید: «هیچ لایه یا چهره تاریخی نباید به نفع چهره دیگر حذف شود و حفظ وحدت سَبک، به هیچ وجه هدف مرمت نیست.» [13] علی سامی و دربار پهلوی، بر اساس خوشایندها، یک لایه‌ی هفتصد ساله‌ی تاریخی (یعنی حصار مسجد) را محو کردند و این، تصمیم و رفتاری خلاف کنوانسیون‌های بین‌المللی بود.

از جهت دینی

بنا بر فقه مسلمانی، تبدیل مسجد به غیرمسجد، جایز نیست.[14] و اگر زمینی با رعایت امور شرعی به عنوان مسجد خوانده شد، الی الابد مسجد خواهد بود و هیچ گاه از این عنوان، ساقط نمی‌شود.[15] از سویی دیگر، می‌دانیم که در فقه اسلام، هرگونه نجس کردن مسجد، ماندنِ جُنُب و حائض در آن و داخل شدن کفار و مشرکین به آن جایز نیست. بلکه حرام است.[16] منظورمان از این دو سخن این است که محوطه‌ی باستانی مادرسلیمان (اصطلاحاً مقبره کوروش) که امروز به عنوان یک مکان توریستی شناخته می‌شود، شرعاً حُکم مسجد دارد. هرچند سال‌هاست که مسجد بودن آن مورد غفلت واقع شده، لیکن غفلت ما، این مکان شریف را از عنوان مسجد ساقط نمی‌کند. سازمان میراث فرهنگی، به جهت حفظ سنگ‌های باستانی این مقبره از شرّ یادگاری ‌‌نویسی و... گرد آن دیواری کوتاه و شیشه‌ای نصب کرده است. اما این حفاظ، حافظِ مسجد از هتک حرمت نیست. متأسفانه بسیاری از گردشگران، بدون توجه به شرعیات و غافل از موضوع، در حالت جنابت، حیض و نفاس وارد حریم مسجد می‌شوند. برخی از کفار و مشرکین و مرتدین هم به بهانه‌ی پاسبانی از شعائر باستانی و گرامیداشت نمادهای هخامنشی، وارد حریم مسجد می‌شوند. البته حل این قضیه و حفظ این حَرَم بسیار ساده است:
- نخست اینکه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، این حفاظ شیشه‌ای را دقیقاً گِرد حریم مسجد قرار بدهد تا افرادی که نباید داخل شوند، داخل نشوند.
- دوم اینکه رسانه‌ها و اصحاب قلم، در تولیدات رسانه‌ای به این نکته بپردازند و از قلم نیاندازند. مسجد، تجلی‌گاه و محل تلاقی هویت ایرانی و اسلامی است. هیچ کس از حفظ حرمت مسجد و اعتلای نام آن دچار خُسران نشده است. در گذشته، سازمان میراث فرهنگی، بنرهایی در این محوطه‌ی باستانی نصب و انواع اکاذیب، از جمله ترجمه جعلی منشور کوروش را در آن به گردشگران ارائه می‌کردند. اما دریغ از چند کلمه توضیح که این محوطه، قرن‌هاست مسجد است. صد البته این از مظلومیت اسلام است.

پی‌نوشت:

[1]. اینکه این سلیمان، کدام سلیمان است، سلیمانِ نبی g یا یک سلیمانِ دیگر؟ فعلا از بحث ما خارج است. لیکن همین نکته خود نشان می‌دهد که این بنا، در حافظه تاریخی ایرانیان، نه آرامگاه یک مرد، بلکه یک اثر تاریخی مربوط به یک زن (مادرِ سلیمان) تلقی می‌شد.
[2]. جورج ناتانيل كرزن، ايران و قضيه ايران‏، ترجمه غلام‌على وحيد مازندرانى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ۱۳۸۰، ج‏ ۲، ص 96.
[3]. که یان استرایس هم خوانده می‌شود، John Struys جهانگرد هلندی.
[4]. Sir Robert Ker Porter
[5]. James Justinian Morier
[6]. Cornelis de Bruijn
[7]. Jean-Baptiste Eugène Flandin
[8]. جورج ناتانيل كرزن، همان، ج 2، ص 96-97. سفرنامه‌ پورتر، دفتر اول‌، ص‌ 502 گفتاری از زنده‌یاد جمشيد صداقت‌‌كيش‌ به‌ نقل‌ از: Ancient Persian Sculpturs, P 16.
[9]. علیرضا شاپور شهبازی، راهنمای جامع پاسارگاد، ص ۱۲۱.
Antigoni Zournatzi, CYRUS v. The Tomb of Cyrus. Encyclopædia Iranica, November 10, 2011, Vol. VI, Fasc. 5, pp. 522-524
A. S. Melikian-Chirvani, “Le royaume de Salomon,” Le monde iranien et l’Islam 1, 1971, pp. 3-4.
[10]. «مسجد پاسارگاد»، رادیو زمانه. دسامبر ۲۰۱۴.
[11]. البته دلایلی روشن وجود دارد که نشان می‌دهد این محوطه، اساساً ربطی به کوروش و هخامنشیان ندارد. بلکه یک محوطه سِلوکی – اسلامی است.
[12]. با نام کامل «منشور ونیز برای حفاظت و مرمت آثار تاریخی و اماکن»:
The Venice Charter for the Conservation and Restoration of Monuments and Sites
[13]. Article 11. The valid contributions of all periods to the building of a monument must be respected, since unity of style is not the aim of a restoration. When a building includes the superimposed work of different periods, the revealing of the underlying state can only be justified in exceptional circumstances and when what is removed is of little interest and the material which is brought to light is of great historical, archaeological or aesthetic value, and its state of preservation good enough to justify the action. Evaluation of the importance of the elements involved and the decision as to what may be destroyed cannot rest solely on the individual in charge of the work
[14]. امام سید روح الله موسوى خمینى، استفتاءات، قم: دفتر انتشارات اسلامى  وابسته  به  جامعه  مدرسین  حوزه  علمیه  قم، 1422 ه ق، ج 2، ص 366.
[15]. امام سید روح الله موسوى خمینى، توضیح المسائل (محشی)، تحقیق و تصحیح سید محمد حسین بنى هاشمى خمینى، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، 1424 ه ق، ج 1، ص 507. امام روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیلة، قم: مؤسسه مطبوعات دار العلم،  ج 2، صص 75-76.
[16]. محمد  بن  یعقوب کلینى، الکافی،  محقق  و  مصحح علی اکبر  غفارى و محمد  آخوندى، تهران:  دار الکتب الإسلامیه، 1407 ه ق، ج 3، صص 50-51. محمد بن حسن طوسى، المبسوط فی فقه الإمامیه، تهران: مرتضوى، 1387 ه ق، ج 2، صص 46-47. سید محمد کاظم طباطبایى یزدى، العروه الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1422 ه ق، صص 46-47 و ص 141. امام روح الله موسوی خمینی، تحریر الوسیلة، قم: مؤسسه مطبوعات دار العلم، ج 1، ص 120.

نگارنده: مهدی رستمی

برگرفته از حلقه‌ی وصل، با اندکی دخل و تصرف

بازنشر

دیدگاه‌ها

سلام توضیحات خیلی عالی بود متاسفانه در مملکتی که به اسم جمهوری اسلامی شناخته میشه، همه چیز به هر صورتی هست الا اسلامی که این یه نمونه اشه حال همین کوروش پرستان ادعاهای صد من یه غاز هم میکنند

نویسنده در قسمت منابع نوشته دلایلی هست که بنای مشهور به مقبره کورش بنایی سلوکی است. اولا ایشان به این دلایل اشاره نکرده است. دوما دلایلی دیگری بر قدمت پیشا هخامنشی آن دلالت دارد به عنوان مثال می توان به شباخت آن به بنای پله کانی تپه سیلک، کنار صندل جیرفت، معبد چغازنبیل در شوش و بنای مشابه دیگری دذ جهرم معروف به گور دخنر اشاره کرد.سوما حکومت سلیمان در فلسطین بوده و ربطی به ایران ندارد، مادر سلیمان هم از مردم کنعان بوده نه حتی از قوم یهود، مقبره آن در ایران چه معنی دارد؟ طبق سنت یهودیان کسی از قوم یهود محسوب می شود که از مادر یهودی (حالا چرا مادر؟) متولد شده باشد. در صورتی که مادرسلیمان یهودی نیست و یهودیان او را پیامبر هم نمی دانند بلکه به زعم آنان سلیمان شاه و حتی شاهی بت پرست بوده است. چهارما این بنا از لحاظ جهات جغرافیایی در جهت مکه بنا شده در حالیکه قبله یهودیان اورشلیم یا ایلیاست نه مکه. ( مکه در دین مجوس مورد توجه بوده و حتی پادشاهان ساسانی به زیارت آن می رفته اند).

سلام بر شما. عرض ادب. بله در این کلیپ اسناد سلوکی بودن این بنا را آوردیم: https://www.adyannet.com/fa/news/35780 و اشاره کردیم که با معماری عیلامی ترکیب شده. فرمایش شما هم صحیح هست. درباره مادر حضرت سلیمان، احتمالا او حِتی بوده (شوهر قبلی اش هم اوریای حِتّی نام داشته) و این حِتّی ها قومی ایرانی بودند و در کتیبه ها به قومی به نام هیتی اشاره شده که در ایران زندگی میکردند.

با سلام من خواستم چند نکته خدمتتون عرض کنم این که نام مقبره مادر سلیمان رو ابن بلخی ذکر کرده و دیگران از او حالا این که در اوایل اسلام یا دوره قبل تر در زمان ساسانی آیا همین نام رو داشته مشخص نیست همان طور که ساسانیان از صد ستون نام بردن و اشاره ای به پارسه که در زمان هخامنشی مورد استفاده بوده نکردن مقبره منتسب به کوروش نمونه هایی در آناتولی داره که https://www.livius.org/articles/misc/lycian-tombs/ مثالهایی رو نشون میده و نهایتا قوم های hattians و hittites با هم متفاوتند اولی ریشه نامشخصی دارن و دومی قومی هندو اروپایی و در آناتولی زندگی میکردن

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.