بدور از گفتار نیک...

  • 1392/11/02 - 11:22
میان برخوردهای زرتشیان و ملی گرایان با زبان و فرهنگ های گوناگون وارد شده به ایران، حساسیتی را بیشتر از آنچه درباره زبان عربی می‌بینیم، مشاهده نخواهیم کرد. ‌

بدور از گفتار نیک...
تاخت و تازش و جنگ و خونریزی در ایام قدیم و در دوران امپراطوری ایران باستان و روم بسیار فراوان صورت می‌گرفت. این مسئله برای بسیاری از ما ایرانیان امری طبیعی و بدون واکنش خاص و از طرفی دارای پذیرش سهل و آسان بود. اما از زمانی که حمله اعراب به ایران عزیز آغاز شد مسئله جنگ و تازش بسیار دهشتناک و عجیب و ناجوانمردانه قلمداد شد و انگار قبل از آن نه ما و نه رومیان اهل هیچ برخورد و جنگی نبوده ایم و در کمال صلح طلبی و آرامش گذران عمر می‌کرده ایم.
جدای از کنکاش درباره چرایی این برخورد دوگانه و چرایی حساسیت فراوان درباره حمله عرب ها به سرزمینمان در تمام جوانب، قصد دارم فقط به یک مورد از این برخورد دوگانه و از سر تعصب و لجاجت بی پایه اشاره کنم.
در میان برخوردهای زرتشیان و ملی گرایان با زبان و فرهنگ های گوناگون وارد شده به ایران، ما هیچ حساسیتی را بیشتر از آنچه درباره زبان عربی می بینیم، مشاهده نخواهیم کرد.
چرا ؟
 از انواع برخوردهای زننده و آکنده از تندی و خشونت تا انکار اهمیت و بلندی دیرینه زبان عربی در سالیان و قرن های حاکم بر ایران که از قضا دوران شکوفایی و رشد و پویایی علمی هم در همان ایام رقم می خورد.
حال شگفتی ندارد که حامیان گفتار نیک در مقابل این تخطئه کلی و از بن و اساس انداختن یک زبان بین اللملی( البته برای ما بسیار مهم )چه برای گفتن دارند و آیا بجاست بخاطر یک حمله (که کار دائم اقوام مختلف و ایرانیان در آن زمان بوده است) اینگونه همه چیز یک فرهنگ را به باد تهمت و انتقاد بگیرند؟!
بهتر نیست گفتار نیک را اساتید شعر و ادب فارسی که خود سر دمداران زبان فارسی اند، همانند مولوی و دیگر شاعران و بزرگان بیاموزید! که بدور از تعصب و جهل از هر دو زبان شعر می سرایند و  وقتی که قرار است در کنار فارسی از عربی هم سخن بگوید اینگونه بیان می دارد که :
بگذر از گفت ترکی و رومی                           که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و تازی                                که در این دو همی خوش تازی
یا : پارسی گو، گرچه تازی خوشتر است        عشق را خود صد زبان دیگر است
و لسان الغیب حافظ شیرازی که سرآمد تمام شاعران و نقطه اوج و تکامل یافته‌ی شاعران ایرانی است جدای از این که در ابتدای دیوانش " الا یا ایها الساقی"  را به عربی می‌سراید و در بسیاری ابیات به زبان عربی سخن آغاز یا ختم می‌کند، در بیتی می فرماید: اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبیست، لیکن زبان خموش و دهان پر از عربیست
و سعدی که درباره اشعار او به عربی سخن را نیاز نیست...
اما این نکات از آن جهت بیان نشد که چه زبانی در راس است یا بهتر، از این باب که بزرگان ما این گونه به زبان نگاه کرده‌اند و استفاده‌ها برده‌اند و نه مانند کوته فکران ازگفتار نیک دم بزنند و انکار نیکی کنند...
در مقابل بجا و زیباست اگر اشارتی داشته باشم بر اینکه بزرگ مسلمان قرن و بزرگ پرچمدار اسلام و تشیع در جهان به حق تیزبین ترین دیده‌بان زبان فارسی و بزرگترین رصد کننده این زبان هم هست که  اگر بنا به سنت ملی گرایان و زردشتیان باشد باید بسیار تلاش برای نهادینه کردن زبان و فرهنگ عربی در ایران بنا می کرد و راه پر خطای آنها را طی می‌نمود.
مقام معظم رهبری در نشست های تخصصی و به مناسبت‌های مختلف و در سخنرانی ها و دیدارهای گوناگون به ایراد سخن درباره زبان شیرین پارسی نموده‌اند و در اینجا فقط گوشه ای از این مثنوی هفتاد من را به نگارش در می‌آورم.
ایشان در جمع مردم شهرستان اسفراین فرمودند: «من چندى قبل به جوان هاى دانشجو و نخبه اين نكته را گفتم، بايد همت شما اين باشد كه در دنيا به وضعى برسيم كه اگر كسى بخواهد به تازه‌هاى علمى دست پيدا كند، مجبور باشد زبان فارسى ياد بگيرد».[1]

 

در دیدار اخیر خود با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در این باره فرمودند: «من خيلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خيلى نگرانم ... ما در كانون زبان فارسى، داريم زبان فارسى را فراموش مي‌كنيم؛ براى تحكيم آن، براى تعميق آن، براى گسترش آن، براى جلوگيرى از دخيل هاى خارجى هيچ اقدامى نمي‌كنيم.»
«هر كس به معارف بشرى علاقه‌مند باشد، بايد براى زبان فارسى ارج و مرتبه‌اى خاص قائل باشد؛ زيرا اين زبان پرظرفيت، شيرين، رسا و زيبا توانسته است بخش عظيمى از مناطق جغرافيايى جهان را تحت تسلط و سيطره معنوى خود درآورد، با نفوذ معنوى، كارآيى، شيوايى و قدرت بلاغت خود در دل ملتها جا باز كند و براى آنان فرهنگ، دين، معرفت و تمدن به ارمغان آورد».
«به عنوان يك وظيفه بايد زبان فارسى را پويا كنيم زيرا اگر فارسى‌زبانان فاضل، دانشور، آگاه، دلسوز و پيگير نتوانند اين زبان را با نيازهاى امروز خود همراه و هم ساز كنند، بدون ترديد دچار ضعف و مغلوبيت خواهد شد».[2]
 رهبر انقلاب اسلامی زبان فارسی را به جهت تركيب پذيری آن يك زبان استثنايی توصيف كردند و ضمن تأكيد بر لزوم حذف تركيب های نادرست از زبان فارسی فرمودند: «امروز برای پالايش زبان فارسی و زدودن آلودگي ها از آن بايد ضابطه ی صحيحی در استفاده از اين زبان بوجود ‌آيد و راه بر زبان اصيل فارسی در محيط های علمی باز شود».[3]
با باز خوانی و رصد خط و نقشه دشمنان در این زمینه فرمودند: «در گذشته، اين‌طور فكر نمى‌كردند. در زمان قاجار، آن مسؤولان دولتى اصلاً كمتر از اين بودند كه به اين موارد فكر كنند؛ مگر افراد خاصشان. در زمان رژيم گذشته هم عده‌يى از همان ادبياتي‌هاى سنتى بودند؛ والّا بدنه‌ى نظام اصلاً و ابداً اعتقادى به زبان فارسى نداشتند. اگر گفته مى‌شد كه مثلاً بناست اين‌جا زبان انگليسى، زبان رسمى بشود، ككشان نمى‌گزيد! كما اين‌كه ديديم عدّه‌اى از اينها آزادانه مسأله‌ى خط لاتين و زبان اسپرانتو را بارها مطرح كردند! من در عمر خودم، دو، سه مرتبه در دو، سه مقطع، همين مسأله‌ى خط لاتين و زبان اسپرانتو را در مطبوعات زمان طاغوت خوانده بودم؛ اما حالا كسى جرأت نمى‌كند اين حرف ها را بزند. الان هيچ‌كس در ايران جرأت تفوّه به اين حرفها را ندارد؛ اما آن زمان نه، راحت مى‌نوشتند و به دنبال آن، شايعه مى‌شد و جنجال به پا مى‌گرديد. اين به خاطر آن بود كه زبان فارسى برايشان اهميتى نداشت؛ اما امروز اين‌طور نيست. امروز ما مى‌توانيم در اين فضا ان‌شاءاللَّه خدمت بزرگى به زبان فارسى بكنيم».
« نمى‌دانم از هند و پاكستان و مصر و تركيه خبر داريد، يا نه. اين كشورها جاهايى است كه زبان فارسى، سابقه و سلسله نسب و ريشه دارد؛ ولى متأسفانه مهجور شده است. ما بايستى تلاش وسيعى را شروع كنيم؛ و اين نمى‌شود، مگر آن وقتى كه در اين خانه و در اين مركز اصلى، چشمه‌ى زبان فارسى بجوشد.
و نیز فرمودند: «زبان فارسى مثل همه‌ى زبانهاى ديگر، محتاج نوسازى روزبه‌روز است. وقتى اين ريشه سالم است، بايد روزبه‌روز شاخ و برگ هايش زياد بشود و اتساع پيدا كند».[4]
«زبان‌ فارسی‌ كلمه‌ طيبه‌ای‌ است‌ و اصل‌ ثابتی‌ دارد و انتظار می‌رود كه‌ روز به‌ روز پيشرفت‌ كند و جهانيان‌ بتوانند از اين‌ زبان‌ استفاده‌های‌ فراوانی‌ را به‌ عمل‌ آورند».[5]
حال گفتار نیک، این بیانات منصفانه و حکیمانه و سخنان سبز است یا آنچه عده ای از تراوشات تاریک خانه ی ذهنشان مشق سیاه می کنند...

پی نوشت ها

[1]. بيانات در اجتماع مردم اسفراين‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۲.
[2]. ديدار اعضاى دومين مجمع بين‌‌المللى زبان فارسى با رهبر انقلاب 77/12/12.
[3]. همان70/11/27.
[4]. ۱۳۷۰/۰۹/۱۸ بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى ويرايش زبان فارسى در صدا و سيما.
[5]. ۱۳۷۴/۱۰/۱۶ ديدار اعضای‌ مجمع‌ بين‌المللی‌ استادان‌ زبان‌ فارسی‌ با رهبر انقلاب.

تولیدی

دیدگاه‌ها

درود بر رهبر بصير

حرف مولوی خیلی جالبه : پارسی گو، گرچه تازی خوشتر است ! البته باستان پرسها از یه طرف میگن مولوی افتخار ماست ! ولی اگه این حرف مولوی رو بشنون شروغ میکنن به ترور شخصیتش . حالا ببینید این بی مغزها چطوری مولوی رو به باد فحش میگیرن !! اینم بگم که من عرب نیستم ولی زبان فارسی واقعاً در برابر عربی حرفی برای گفتن نداره ! حافظ و سعدی هم هر وقت فرصت گیرآوردن عربی شعر میگفتن !

جالبه بدونیم که خود فردوسی هم تو دستگاه شعر عربی شعر می گفت ! یعنی تو ایران باستان شعرها به صورت هجایی بود. مثل شعرهای امروز هند . اما عربها تو دستگاه هایی شعر می گفتن که یکیش اینه : فـَعـولـُن فـَعـولـُن فـَعـولـُن فَعَل ! و اشعار شاهنامه فردوسی دقیقاً بر همین وزن هست ! یعنی اشعار شاهنامه هم وزن عربی داره و یک اقتباس از دستگاه های عروض شعر عرب هست !

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.