حکم خداوند آسانتر از حکم برخی عالمان اهل سنت
خلاصه مقاله
خداوند گنهکاران را به سوی حق دعوت میکند و نوید زندگی خوب، سوای اعمال گذشتهای که داشتند، به آنها میدهد؛ نمونه تاریخی آن، اسلام آوردن جنایتکار معروف، «وحشی»، قاتل حمزه سیدالشهداء، است که میترسید توبهاش پذیرفته نشود، اینجا بود که آیهای نازل شد و درهای رحمت الهی به روی او گشوده شد، و نیز در برخی از جنگهای صدر اسلام پیامبر اکرم برخی که خونشان هدر بود، بخشید.
اما برخی علمای اهل سنت، نسبت به شیعه، چنین روشی ندارند؛ حال بر فرض که مذهب شیعه متخلف باشد، آیا نباید ایشان را طبق کتاب قرآن و روایات پیامبر بخشید و آنها را توبه داد؟ مثلاً ابن نجیم حنفی میگوید: «رافضی (شیعه امامیه) اگر به شیخین دشنام دهند و یا به آن دو طعنه وارد کنند، کافرند و باید کشته شوند؛ حال اگر توبه کنند و دوباره اسلام بیاورند، آیا توبه آنها قبول است یا خیر؟ سمرقندی، دبوسی و... گفتهاند توبه و اسلام اینان قبول نیست و باید کشته شوند، ما نیز همین فتوا را میدهیم.»
متن مقاله
خداوند در قرآن با بیان لطیف و در موارد گوناگون، گنهکاران را به سوی خود دعوت میکند و نوید یک زندگی خوب را، سوای اعمال گذشتهای که داشتند، به آنها میدهد و راه بازگشت را به روی همه باز میگذارد و با دستور به توبه واقعی، از جمیع اعمال گذشته چشمپوشی میکند و این یعنی رحمت الهی به روی تمام بندگان. لذا در قرآن خداوند میفرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.[زمر/53] ای بندگان من که بر خود ظلم و ستم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید که خدا همه را میآمرزد، بهراستی که او آمرزنده و مهربان است.»
همچنین نمونه تاریخی آن جنایتکاران معروف تاریخ اسلام مانند «وحشی» قاتل حمزه سیدالشهداء، آن هنگامیکه میخواست مسلمان شود، از این میترسید که توبهاش پذیرفته نشود، چرا که گناه او بسیار سنگین بود، و اینجا بود که این آیه شریفه نازل شد و درهای رحمت الهی به روی او گشوده شد.[1] بر این اساس، در اسلام یأس و ناامیدی از رحمت الهی مردود اعلام شد.
در جایی دیگر به نقل از لقمان حکیم آمده است که به فرزندش میگوید: به خدا چنان امیدوار باش که اگر گناه جن و انس را بیاوری، به تو رحم کند،[2] و نیز در برخی از جنگهای صدر اسلام پیامبر اکرم هم کفار قریش را بخشید با آنکه خونشان هدر بود، مثل فتح مکه که اکثر مشرکین را بخشید و آن روز را روز مرحمت نامید.[3]
اما علمای بزرگ اهل سنت، نسبت به دیگر مذاهب بزرگ اسلامی مثل مذهب تشیع (شیعه امامیه)، آن زمانی که در برابر استدلالات منطقی و محکم ایشان در مسائل دینی و عقیدتی قرار میگیرند و حرفی برای گفتن ندارند، بلافاصله برچسب کفر و ارتداد میزنند و سعی میکنند با هوچیگری و بلوا احکامی را صادر کنند و مذهب امامیه که برخاسته از بطن اهل بیت پیامبر است را منزوی کنند که جای تعجب است، چرا که خدا و رسولش این مقدار سختگیری از مخالفین قریش نکردهاند، که اینان نسبت به این مذهب میکنند. حال فرض بر این بگیریم که مذهب شیعه امامیه متخلف باشد، (در جمیع جهات)، آیا نباید ایشان را طبق کتاب قرآن و روایات پیامبر بخشید و آنها را توبه داد تا مثلاً از نظر ایشان مسلمان واقعی گردند؟ اما وقتی به نظرات ایشان برخورد میکنیم، علاوه بر اینکه میبینیم توبه را از ایشان نمیپذیرند، بلافاصله قتل و کشتن آنان را بدون هیچ دلیل شرعی و محکمه پسند ابراز میدارند، و این نیست جز حقد و کینهای که از گذشتهی دور، نسل به نسل در سینههای ایشان قرار گرفته است؛ بدون اینکه برهان و دلیل منطقی و عقلی بیاورند، با تهمت و نسبتهای ناروا، احکام بدون سند و مدرکی را صادر میکنند که منجر به ریخته شدن خون هزاران مسلمانی میشوند که خدا و رسولش و همچنین دین اسلام را با تمام اصول و فروعش معتقدند.
مثلاً برخی از بزرگان اهل سنت در مورد صحابه متخلف که در کتب معتبرشان تخلفاتشان نگاشته شده است، معتقدند که نباید مورد طعنه و لعن و نفرین قرار گیرند، فلذا بلافاصله فتوا داده و حکم قتل و عدم پذیرش توبه را میدهند.
ابن نجیم حنفی از بزرگان ایشان میگوید: «انّ الرافضی اذا سبّ الشیخین و طعن فیهما کفر... و یجب قتله ثمّ ان رجع و تاب و جدّد الاسلام هل تقبل توبته ام لا؟ قال... لاتقبل توبته و اسلامه...[4] ...رافضی (شیعه امامیه) اگر به شیخین دشنام دهند و یا به آن دو طعنه وارد کنند، کافرند و باید کشته شوند؛ حال اگر توبه کنند و دوباره اسلام بیاورند، آیا توبهاش قبول است یا خیر؟ صدر شهید، سمرقندی، دبوسی و... گفتهاند توبه و اسلام اینان قبول نیست و باید کشته شوند، ما نیز همین فتوا را میدهیم.»
در نتیجه میبینیم که احکام خدا و رسولش نسبت به متخلفین، آسانتر از بزرگان جاهل ایشان است. یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج19 ص502.
[2]. اصول کافی، شیخ کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج3 ص109.
[3]. کتاب مغازی، واقدی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج2 ص822.
[4]. البحر الرائق شرح كنز الدقائق، ابن نجیم حنفی، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج5 ص136.
دیدگاهها
احمد
1397/11/25 - 17:47
لینک ثابت
وای خدا اینا دیگه کیند؟؟
عبدالرحمن
1399/08/27 - 06:51
لینک ثابت
غلاة چه در میان شیعیان جعفری
افزودن نظر جدید