ابوعلی سینا و ستایش اسکندر به عنوان ذوالقرنین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مشهور به «شیخ الرئیس بوعلی سینا» از دانشمندان نامدار ایرانی در عرصه جهانی است که در قرن 4-5 هجری میزیست و هنوز بسیاری از آثار او مورد توجه جهانیان است. جالب اینکه او دستی بر آتش ادبیات فارسی و عربی نیز داشت و در یکی از اشعار خود به ستایش اسکندر مقدونی پرداخته؛ او را ذوالقرنین میخواند: «و هذِه الآلَةُ عِلمُ المَنطِقِ، مِنهُ اِلَى جُلِّ العُلومِ يَرتَقي، ميراثُ ذي القرنين لمّا سَألا، وزيره العالم حتى يعملا» یعنی علم منطق میراث ذوالقرنین و وزیرش است. در توضیح این عبارت نیز آمده است: «يريد الإسكندر المكدوني بن فليبس و وزيره أرسطو.»[1] یعنی منظور اسکندر مقدونی و وزیرش ارسطو است (میدانیم که دانش منطق به دست ارسطو تدوین و میراث او شمرده میشود).
در این میان هرچند غالباً شاهد تلاش باستانگرایان در جهت بایکوت این قضیه هستیم، اما مدتی پیش یکی از پایگاههای حقیقتستیز (که در دروغبافی و تناقضگویی دستی دراز دارد) مطلبی درباره بوعلی سینا نوشت با این عنوان که "پورسینا دانشمندی که فیلسوف به دنیا آمد و فیلسوف از دنیا رفت" و درآن تصریح کرد که بوعلی سینا اهل «تحجر» و «تقلید» نبود! گویا مدتی بعد، از نگارنده آن نوشتار (ادمین دروغپرداز آن پایگاه باستانگرا) پرسیده شود که چرا بوعلی سینا، اسکندر مقدونی را «ذوالقرنین» نامید؟ او نیز در پاسخ و طبق معمول در یک تناقضگویی آشکار گفت که ابن سینا اگر از این عبارت استفاده کرده آن را به عنوان یک اصطلاح به کار برد و درباره آن بررسی تاریخی نکرد!!! سپس مدعی شد که اسکندر و بعداً عربها بسیاری از منابع را از بین بردند و لذا افسانهها داستان اسکندر را در بر گرفتند...! و خلاصه اینکه طبق باور آن پایگاه دروغپرداز باستانگرا، بوعلی سینا تحت تأثیر افسانههای آن دوران و بدون اینکه بررسی تاریخی کند اصطلاح "اسکندر ذوالقرنین" را به کار برد!!! جالب است... قبلاً ادعا کرده بود که ابن سینا مخالف هرنوع تحجر و تقلید بوده و سند درستی هر امری را عقل و تجربه میدانست! اما اینجا که ابن سینا رشتهی توهمات و دروغهای جماعت باستانگرای حقیقتستیز را دریده، ناگهان ابن سینا را به "پیروی از افسانهها" و "سخن گفتن بدون بررسی تاریخی" متهم میکنند! به راستی که برای پیروان مکتب کورش هخامنشی، حقیقت هیچ ارزشی ندارد. بلکه آنان هر چیز را با معیار منافع خود میسنجند... اگر به سودشان باشد میپذیرند و اگر به ضررشان باشد در تخریب آن میکوشند.
پینوشت:
[1]. ابوعلی سینا، القصیدة المزدوجة فی علم المنطق، قم: انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، 1405 ه ق، ص 3.
دیدگاهها
saman
1397/02/07 - 20:53
لینک ثابت
کانال تاریخ حقیقی ایران (نقد
نگاه
1397/04/01 - 16:02
لینک ثابت
عالی
افزودن نظر جدید