زرتشت و اوستا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسم «اوستا» (Avesta) مانند کلمه «زردشت» در زبان پارسی اشکال و صور گوناگون دارد چون: استا [1]، اویستا [2]، بستاق [3]، ایساق [4] و...
در معنی این کلمه نیز دانشمندان توافق ندارند [5] بعضیها آن را به معنی «پناه» و برخی به مفهوم «دانش و معرفت» عده ای به معنی «متن» و دیگران عقایدی دیگر، ابراز کردهاند; اما امروزه آنچه طرفدار زیادی دارد این است که کلمه «اوستا» به معنای اساس و متن اصلی است [6].
در «اوستا» مجموعه متون مذهبی زردشتیان، تمام اختلافات و اشکالات و تضادهای فراوانی که درباره افسانه «زردشت» موجود است. بعلاوه، اشکالات دیگری درباره «اوستا» نیز به چشم میخورد. یکی از موارد مبهم، تاریخ نگارش «اوستا» است که بستگی به تعیین زمان «زردشت» دارد اما از آنجا که هنوز هیچ یک از مورخان و دانشمندان و مستشرقان نتوانستهاند زمان زردشت را با دلایل تاریخی و قطعی ثابت کنند، لذا تاریخ و قدمت اوستا نیز نامعلوم مانده است; به قول ابراهیم پور داود: اگر بر فرض تاریخ سنتی ۶۶۰ق.م درست باشد؛ آن وقت اوستا بعد از «ریک دید» برهمنان و «تورات » یهودیان، کهنترین کتاب دنیاست. [7] دست کم تا ده سده پیش از مسیح میرسد. [8]
و حتی از حیث تحقیقات لغوی: تمام قسمتهای این کتاب در یک زمان و به دست یک تن نوشته نشده و لااقل در سه مرحله متوالی گرد آمده است. «گاتها» کهنترین بخش اوستا به شمار میآید، دیگر بخشهای «اوستا» در زمانهای دیگر و به دست کسان دیگر نگاشته و بسا چیزها که در آغاز با آیین «زردشت» ناسازگار بوده بعدها در آن راه یافته است [9].
بسیاری از دانشمندان و محققان اروپایی از قبیل «آبه فرامسواز» Adde Framcais معتقدند که اوستا تا سده ششم و یا هفتم میلادی تا زمان ساسانیان همچنان سینه به سینه حفظ شده و در آن زمان به کتابت درآمده و با خط اوستایی که اختراع همان زمان است کتابت یافته [10].
گویند: اوستا را گشتاسب یا دارا پسر دارا در دو نسخه بر 120 هزار پوست گاو با مرکبی از طلا نویسانده، یکی در گنج شایگان و دیگری را در خزانه استخر گذارد و چون اسکندر قصر شاهان را آتش زد، نسخه آخری بسوخت و نسخه اولی را هم از گنج شایگان بیرون آورده امر کرد آنچه که راجع به طب و نجوم بود به یونانی ترجمه شود و پس از آن، آن را بسوخت و اوستای زمان ساسانیان در قرون بعد، از سینهها جمع آوری شد. بعد در زمان شاپور دوم ساسانی آذر بد پسر مهر سپند ثابت کرد که این آوستا صحیح است و از این به بعد به حکم شاپور مزبور این آوستا قبول عامه یافت (صحت کتاب را مؤبد مزبور بدین وسیله ثابت کرد که فلز گداخته روی قلب او ریختند او زنده ماند و نمرد)[11].
از این روایت برمی آید که آوستایی که در زمان گشتاسب یا دارا - معاصر اسکندر - جمع آوری شده بود و در زمان اسکندر از میان رفته و بعد، که خواستهاند جمع آوری کنند از سینهها جمع آوری کردهاند[12]. در نامه «تن سر» (هیربدان هربد) شاه طبرستان (مازندران) نیز بدان اشاره شده، آنجا مینویسد: «میدانی که اسکندر کتاب دین ما، دوازده هزار پوست گاو به استخر به سوخت [13]» بدین جهت در روایات اصلی زردشتی از اسکندر به عنوان «اسکندر ملعون رومی» یادشده است که به خواهش یک زن پلید سبب کشتار و باعث از بین رفتن کتب مقدس زردشتی و ویرانی تخت جمشید گردید.
بدین ترتیب طبق تصریح خود زردشتیان و مورخان در سال 330 قبل از میلاد متن اصلی کتاب زردشت از بین رفته و در سال 226 بعد از میلاد اردشیر بابکان امر به تدوین آن نموده است. به این معنی زردشتیان بیش از 550 سال کتابی نداشتند مگر اینکه به قول پورداود در سینه فناپذیر پیروان زردشت محفوظ مانده بود!؟[14] پورداود در این باره میگوید: «آنچه در سنت زردشتیان و آنچه عموماً در کتب پهلوی مسطور است این است که اوستای هخامنشیان را اسکندر بسوخت به خصوص مندرجات «دینکرد» راجع به اوستا بسیار مهم است از حیث مطالب سرآمد کتب پهلوی است، صراحتاً میگوید: اوستایی که در دست داریم آن کتاب مقدس قدیم نیست تا به آن اندازه ای که مؤبدان عهد ساسانی کلام مقدس را در حافظه داشتند همان اندازه جمع آوری شد»[15]. «جان ناس» مؤلف «تاریخ جامع ادیان» مینویسد: کتاب زردشتیان اوستاست و آن مجموعه ای میباشد که کم و بیش از مطالب مختلف بدون ارتباط و التصاق با هم آمیخته شده و در حقیقت باقی مانده از مجموعه بزرگتری از یک ادبیات باستانی و کهنسال است که قسمت عمده آن از میان رفته و نابوده شده است [16]
کوتاه سخن آن که کسانی که «زردشت » را پیغمبر میدانند حتی یک برگ از اوستا که سلسله سند آن به زردشت برسد در نزد آنان یافت نمیشود. می گویند اوستا رقعه رقعه و سطر سطر از کلمات منسوب به زردشت جمع آوری شده است و نمیدانند که اینها چگونه با یکدیگر مربوط میباشند؛ حتی بهجز «گاتها» بقیه را نمیتوان به زردشت نسبت داد.
چنان که پورداود تصریح کرده است «اوستا که در سینه فنا پذیر پیروان آیین مزدیسنا و یا روی چرم ستوران و کاغذ سست بنیان نقش بسته بود از آسیب روزگار محفوظ نماند از نامه باستان با آن همه بزرگی که داشت امروز فقط 83 هزار کلمه در اوستای کنونی به یادگار مانده و نه به خط اصلی و نه به ترکیب و ترتیب دیرین [17].
آن چه در اینجا معلوم است این است، «اوستا» که خود قرارگاهی ندارد با این وصف زیربنای تمامی معتقدات و مبانی زردشتی قرار گرفته است به قول معروف: «خانه از پای بست ویران است.»
پینوشت:
[1] برهان قاطع در همین واژه.
[2] بیان الأدیان، ص.17
[3] مجمل التواریخ و القصص، ص.12
[4] برهان در واژه ایستا.
[5] گوهرهای نهفته، مراد اورنگ، تهران.1344
[6] ادیان بزرگ جهان، ص 135، هاشم رضی، تهران.1344
[7] گاتها، پورداود، ص.45
[8]. اوستا، نامه مینوی آیین زردشت، نوشته جلیل دوستخواه، ص.4
[9]. اوستا، پیشگفتار، جلیل دوستخواه، ص.4
[10]. ادیان بزرگ جهان، هاشم رضی، ص.137
[11] و [12]. ایران باستان: 2/1517.1516
[13]. مجله هنر و مردم شماره 72، ص;62 سبک شناسی بهار: 1/.9
[14]. گاتها ص.44
[15]. گاتها، ص.51
[16]. تاریخ ادیان، جان ناس، علی اصغر حکمت، ص.300
[17]. گاتها، ص.44
دیدگاهها
ساسان
1394/12/11 - 08:47
لینک ثابت
یک مشکل بزرگ در این مقاله
مسلمان
1396/05/21 - 10:46
لینک ثابت
سلام علیکم
saman
1396/05/22 - 09:16
لینک ثابت
سلام. این تناقض در منابع
افزودن نظر جدید