اعتقاد به رجعت از منظر شیعه
یکی از اعتقادات مهم شیعه نسبت به مذاهب دیگر اسلامی بحث رجعت است که به آن معتقد هستند. فلذا به خاطر همین اعتقاد از طرف مخالفین خود مورد هجمه قرار میگیرند و بر چسب خرافیگری و بدعت آمیز بودن را به مذهب تشیع وارد می کنند اما شیعه با استناد به آیات قرآن و روایات این اتهام را از خود دفع میکنند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد به رجعت در طول تاریخ تشیع، یکی از مشخصههای خاص این مذهب بهشمار میرود و همیشه بهخاطر اینگونه اعتقاد و تفکر از سوی مخالفین، مورد طعن قرار گرفته است. مخالفان تشیع بدون آنکه به دلایل ارائه شده از سوی شیعیان برای رجعت، توجه کنند، آن را بهعنوان یک عقیده خرافی و بدعتآمیز مطرح نموده و آن را صراحتاً ردّ میکنند، و بعضاً در برخی از کتب خودشان با دیدهی تمسخر و استهزاء مینگرند، و این در حالی است که هم در آیات قرآن و هم در روایات از پیامبر اکرم و امامان معصوم (علیهم السلام) به این موضوع اشاره شده است. ما در اینجا سعی داریم، بهصورت فشرده جایگاه رجعت از منظر شیعه را روشن کرده و نمونههای واقعی آن را از آیات و روایات بیان کنیم، تا اتهامات وارده بر مذهب تشیع را با استناد به ادله و براهین آشکار، ردّ کنیم.
رجعت در لغت بهمعنای بازگشت میباشد.[1] و در اصطلاح روایات، عبارت است از بازگشت برخی از افراد خاص از مردگان به این دنیا بعد از ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) قبل از روز قیامت.[2] این تعریف را تنها مذهب تشیع قبول دارد و فرقههای دیگر از مذاهب مسلمین با اختلاف در اصل موضوع آن، این تعریف را نمیپذیرند.
در مذهب تشیع عالمان بزرگی مانند علامه مجلسی در کتاب معروف خود «بحارالانوار» بیش از 180 حدیث از ائمه معصومین (علیهم السلام) در اثبات رجعت نقل میکند و خود او تعداد آن را به بیش از 200 حدیث نقل میکند.[3] او در ادامه همین مبحث نام برخی از بزرگان تشیع را مانند علامه حلّی، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ صدوق، شیخ کلینی و ... را بیان میکند و متذکر میشود که افرادی مانند آنها و دیگران به موضوع رجعت اعتقاد دارند و در کتب خود مفصلاً به آن پرداختهاند.
و شیخ حرّ عاملی در کتاب «الایقاظ» خود بیش از 600 حدیث و آیه را بهعنوان دلیل بر این موضوع رجعت بیان میکند،[4] که در جای خود بسی قابل تامل است.
پس با تمام این مطالب وارده نتیجه میگیریم که رجعت در میان شیعه با تواتر معنوی ثابت شده است، یعنی از تمام این احادیث و روایات وارده اجمالاً اینطور بهدست میآید که رجعت از نظر امامان معصوم (علیهم السلام) بهصورت یک امر ثابت است، هر چند در نوع و کیفیت و... تفاوتهایی به چشم میخورد و مهمتر از آن، اینکه در زمان خود حضرات معصومین (علیهم السلام) هم این مباحث کلامی مطرح بوده است، به طوریکه برخی از اصحاب کبار امامان شیعه، مثل هشام بن حکم و فضل بن شاذان و ابی حمزه بطائنی و دیگران ناچار شدند، دست به تالیفاتی بزنند و از حریم مکتب تشیع دفاع کنند.[5]
و کوتاه سخن اینکه هر چند رجعت از اعتقادات اساسی شیعه میباشد، اما از اصول دین و اصول مذهب تشیع بهشمار نمیرود، چرا که اصول دین در نزد تشیع مانند اهل سنت از سه اصل توحید، نبوت، معاد بیشتر نیست، و اصول مذهب تشیع فقط عدل و امامت است.[6] که جمعاً به پنج اصل مهم وارد گردیده است و شیعه به آن معتقد است.
نهایت سخن اینکه رجعت از مسلمات اعتقادی تشیع است که به پیروی از آیات و روایات فراوان از ائمه معصومین به آن معتقدند، یعنی قبل از آنکه از راه نقل ثابت کند، از راه برهان عقل اثبات میکند که آن هم کمی مشکل دارد، اما در نهایت به اصل آن صحه گذاشته میشود.
مرحوم آیت الله مظفر در کتاب «عقائد الامامیه» توضیح میدهد که مسئله رجعت از اصولی نمیباشد که حتماً اعتقاد به آن و نظر و دقت در آن واجب باشد، بلکه اعتقاد ما به این مسئله به جهت پیروی از آثار و روایات صحیحی است که از اهل بیت پیامبر به ما رسیده است. ما معتقدیم که اهل بیت هیچگاه دروغ نمیگویند؛ چرا که معصوم هستند و این مسئله رجعت از امور غیبی است که وقوع آن را به ما اطلاع دادهاند و البته برامتناع وقوع آن دلیل نداریم.[7]
پس نتیجه اینکه شیعه با این نگرش از آیات قرآن مانند: [نمل/83]، [بقره/55/72/243/259]، [کهف/47]، [مومنون/11/55] و روایات وارده از ائمه معصومین (علیهم السلام) به این مسئله معتقد هستند و امامان شیعه هم بر آن صحه گذاشتهاند و مخالفین عقیدهی خود را با دلایل عقلی و نقلی مجاب میکنند.
پینوشت:
[1]. لسان العرب، ابن منظور، دارصادر، بیروت، لبنان، ج8 ص114.
[2]. الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، آیت الله سبحانی، به قلم حسن محمد مکی عاملی، مرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، چاپ دوم، قم، ایران، (1411ق)، ج2 ص287.
[3]. بحارالانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، (1303ق)، ج53 ص122- 144.
[4]. الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، شیخ حرّ عاملی، نشر نوید، تهران، ایران، (1362ش)، مصحح رسولی، ص156.
[5]. بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، (1403ق)، ج53 ص123.
[6]. عقائد الامامیه، مرحوم آیت الله مظفر، دار المکتبه الحیدریه، نجف، عراق، ص58-63.
[7]. همان، ص63.
دیدگاهها
379
1395/11/26 - 15:25
لینک ثابت
اللهم عجل لولیک الفرج
افزودن نظر جدید