آیا کورش هخامنشی، نماد هویت ایرانی است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ ایرانزمین، همانند دیگر سرزمینها، نقاط روشن بسیار و نقاط تاریک فراوانی دارد. این حقیقتی است که باید قدردان روشناییها بود و از تاریکیها، زشتیها و خطاها، عبرت گرفت. مطالعه تاریخ با این رویکرد، بس مفید و سازنده است. در نقطه مقابل، جریانی قرار دارد، که با تمام تلاش، نقاط تاریک را سانسور کرده و در نقاط روشن نیز به ورطه اغراق و تکبر میافتند. متأسفانه این جریان -با این رویکرد زشت و وقیحانه- خود را وطنپرست نیز مینامند و هر که بخواهد حقیقت را بیان کند را «وطنفروش» مینامند! پیشتر در این باره سخن گفتیم، استدلال و استناد کردیم که نقد تاریخ ایران (اعم از تاریخ پیش از اسلام و تاریخ عصر اسلامی) بسیار هم امر مفید و درستی است. چون باعث روشن شدن حق و باطل میشود.[1] این بسیار خوب است که انسان، بنشیند و «خود» را نقد کند. آثار و برکات بسیاری در پی دارد. گذشته از همه این سخنان، نکتهای در این بین خودنمایی میکند و آن اینکه آیا «نقد زندگانی کورش هخامنشی، به معنی خیانت به ایران است؟» و به تعبیری دیگر... «آیا کورش هخامنشی نماد هویت ایرانی است؟»
- اگر کورش نماد محضِ هویت ایرانی است، پس چرا در شاهنامه فردوسی (که دربردارنده زندگانی شاهان ایرانی است) هیچ نامی از او -کورش- وجود ندارد؟ چرا در کل متون فارسی میانه از کورش هیچ اسمی نیست؟ اگر او نماد هویت ماست، پس باید فرهیختگان ایرانی در طول تاریخ از او به عنوان شاه ایران و شخصیتی باصلابت و «نماد هویت ایرانزمین» نام میبردند![2]
- امروزه روشن است که ایرانزمین، بیش از 7000 سال قدمت دارد. تاریخی پر از افتخار... این در حالی است که کورش هخامنشی، در بهترین حالت حدود 30 سال (بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد) حکومت کرد. این عجیب است که عدهای تاریخ هفتهزار ساله را رها کرده و تنها همان دوره 30 ساله حکومت کورش را میبینند. جالب اینجاست که اگر کسی بخواهد کمترین نقدی بر حاکمیت کورش وارد کند، او را به خیانت متهم میکنند! عجیب است... این در حالی است که ما میدانیم کورش (در بهترین حالت) جزئی کوچک از تاریخ ایران است، یعنی 30 سال از 7000 سال! یعنی حدود 0/4 درصد ! حتی کمتر از 1 درصد ! عدهای 99 درصد تاریخ ایران را رها کردند، و به جای کشف حقایقی که در پس تاریخ نهفته است، به آن 1 درصد پرداخته و همه وجود خود را صَرف ترویج و تقدیسِ کورش میکنند؟ چرا آن 99 درصد را رها کردند و در مقابل، آن 1 درصد را نمادِ تامّ و تمامِ هویت ایرانی گرفته اند؟
- امروزه اسناد متعددی وجود دارد که نشان میدهد کورش یک بتپرست بود. چه خوشمان بیاید، چه نیاید، این اسناد وجود دارند. حتی منشور کورش، و حتی سنگنگارههای کاخ پاسارگاد گویای همین امر هستند که او بت پرست بود.[3] حال، مردم ایران که در تاریخ به خداپرستی شُهره بودند، لیکن دستهای پشت پرده را دریابید که یک بتپرست را نماد هویتِ ایرانیان معرفی میکنند. نماد هر چیز باید از جنس همان باشد. غیر از این است؟ آیا ایرانیان بتپرست بودند که اکنون کورش را نماد ایران میخوانند؟ مردم ایران در طول تاریخ، مردمانی گریزان از خونخواری و خونریزی بودند (به جز عدهای معدود که در هر ملت و هر سرزمینی امثال آنان وجود دارد). حال آیا میتوان کورش را نماد هویت ایرانی نامید؟ در حالیکه امروز همه تاریخشناسان دنیا -به جز عدهای سرخورده- بر این عقیده اند که کورش هخامنشی، در اوپیس دست به جنایتی بیسابقه زد، قتل عامی عجیب صورت داد که به قول مورخین، حمام خون به راه افتاد.[4] آیا این توهین به ملت ایران نیست که چنین شخصی را نماد هویت ایرانی بنامند؟
- آیا تا بحال از خود پرسیدهاید که چرا بحث کورش (و اینکه او نماد هویت ایرانی است) از دوره قاجار بین برخی از اقشار جامعه مطرح شده است؟ آیا از خود پرسیدهاید که چه جریان یا جریاناتی پشت این ماجرا قرار دارند؟ درست از زمانی که پای باستانشناسان غربی به ایران باز شد، معادلات تغییر کرد. آنان تلاش کردند که مؤلفههای هویت ایرانی را تغییر دهند. حال آیا ما باید باور کنیم که این غربیها خیرخواه ما هستند و چون ما را دوست دارند در پی دگرگونیِ پارامترهای هویتی ما هستند؟! یا طبق معمول، بر اساس طرحی از پیش تعیین شده، در پی تخلیه هویتی ایرانیان هستند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که استکبار جهانی امروزه به صراحت از نقشه خود سخن میگوید. به عبارتی، کار از «پشتِ پرده» گذشته و همه چیز روی صحنه آمده است. شیمون پرز (رئیس سابق رژیم صهیونیستی) به صراحت از لزوم ترویج کورش و کورشگرایی سخن میگوید و با وقاحت تمام اعلام میکند که کورش نخستین صهیونیست جهان بود (The great king of Iran was the first Zionist in the world.). حتی ساواک در عصر حکومت پهلوی دوم، با اسنادی که در اختیار اسماعیل رائین (از مقامات این سازمان) قرار میدهد به توصیف و تبیین لژهای فراماسونری در ایران و جهان پرداخته و کورش هخامنشی را ماسون اعظم (بالاترین درجه فراماسونری در ایران باستان) مینامد.[5] آثار گرایش کورش هخامنشی به شیاطین بعل و مردوک علناً در کاخهای پاسارگاد و همچنین در منشور کورش موجود است. حتی در منابع تاریخی، کورش شخصیتی معرفی شده است که دروغ و قتل و غارت را برای رسیدن به اهداف خود جایز میدانست.[6] حال چرا باید چنین شخصی (که صهیونیسم با شدّت و حِدَّت در پی ترویج او است) را نماد هویت خود بدانیم؟
- صهیونیستها برای تحمیل کورش به عنوان نماد هویت ایرانی چه طرحی دارند؟ درباره این سؤال فکر کنیم. اگر خوب به تاریخ تحولات ایران از عصر قاجار تا امروز نگاه کنیم و روندِ ناسیونالیسم ایرانی را مد نظر قرار دهیم، متوجه یک دومینو خواهیم شد. یک طرح هوشمندانه از سوی جریان فراماسونری، برای تخلیه هویتیِ ایرانیان... اگر بخواهیم به ترتیب و مرحله به مرحله این طرح را تشریح کنیم باید چنین بگوییم:
+ گام اول: کمرنگ شدن هویت مذهبی (هویت اسلامی و شیعیِ ایرانیان). توضیح: تا پیش از عصر قاجاریه، هویت ملی و مذهبی ایرانیان کاملاً در هم آمیخته بود. در متن جامعه نیز این آمیختگی کاملاً مشهود بود. نقّالها و پردهخوانان، در حکایت رستم و سهراب، گریزی به جوانمردی مولا علی (ع) میزدند. در زورخانهها -و در ورزش باستانی ایرانیان- هنگام نرمش و جسمپروری، مدح مولا علی (ع) خوانده میشد تا روح نیز پرورش یابد و مصادیقی از این دست... لیکن استعمارگران کوشیدند که این هویت، کمرنگ و کمرنگتر شود.
+ گام دوم: جایگزین کردن هویتِ مذهبیِ زرتشتی، به جای هویت اسلامی. توضیح: هویت اسلامیِ شیعی یکی از قدرتمندترین مؤلفههای هویتی در تاریخ بشریت است. با همین تئوری، اعتقاد و ایمان است که یک شیعه (و کسی که در مکتب حسین -علیه السلام- تربیت شده است) حاضر میشود که سَر بدهد، ولی ذرهای از حق عقبنشینی نکند. در همین مکتب است که انسان مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح میدهد. هنری کیسینجر (Henry A. Kissinger)، وزیر خارجه اسبق آمریکا و نظریه پرداز مطرح روابط بینالملل در همین باب، رسماً اعلام کرد که ایران با برچسب شیعه در حال تشکیل یک امپراتوری است و آنچه سبب شده ایران در این مسیر پیشروی کند، اعتقادات و ایمان به مذهب شیعه است.[7] ایران امروز رسماً در خاورمیانه به یک رقیب جدّی برای امریکا و اسرائیل تبدیل شده است. در حالیکه پیشتر (قبل از انقلاب اسلامی) ایران مطیع محض سیاستهای امریکا بود. این سخن را ما امروز میدانیم، ولی استعمارگران، از 200 سال پیش (بلکه قبلتر) متوجه این پتانسیل عظیم در مذهب شیعه شده بودند. از همین روی، آرام آرام کوشیدند که آیین زرتشتی (که یک آیین خنثی و ناکارامد است) را جایگزین اسلامِ شیعی کنند.
+ گام سوم: ارائه یک هویتِ ملّی جعلی: در این گام، هویت ملی (آن هم یک نسخه جعلی و بیاساس) جایگزین هویت ملی-مذهبی ایرانیان شود. کورش در این موقعیت قرار دارد. هخامنشیان (و به ویژه کورش) که هیچ جایگاه درخشانی در تاریخ ایران نداشتند را به عنوان نماد هویت ایرانی جا زدند و با تعریف و تمجیدهای فریبنده، عدهای ساده لوح را با خود همراه ساختند. هویت ملی ایرانیان -که چند هزار سال قدمت داشته و از عصر پیشدادیان آغاز و تا امروز نیز امتداد دارد- را اسطوره و خرافات نامیدند و در مقابل، کورش هخامنشی را عَلَم کردند، از او یک بت ساختند تا به وقتش...
+ گام چهارم: کورش هخامنشی را عَلَم کردند، از او یک بت ساختند تا به وقتش او را بِشکنَند! استعمارگران در 3 گام نخست، هویت راستین ایرانیان را از آنان گرفتند. اکنون (در گام چهارم)، ایرانیان هیچ هویتی ندارند، جز یک هویت مذهبیِ زرتشتی (یک هویت خنثی، ناکارآمد، بیاستخوان و پرابهام) و یک هویت ملّیِ ساختگی، جعلی و بیاساس (به نام کورش و هخامنشیان)! اکنون (در گام چهارم) وقت آن است که این فرش قرمز از زیر پای ایرانیان کشیده شود! فراماسونها بدون هیچ زحمتی، کورش (این بتِ تراشیده شده از شیشه) را میشکنند! چگونه؟ به راحتی! چند باستانشناس و تاریخپژوه را جلوی دوربینها آورده و آنان نیز با وقاحت تمام میگویند: «منشور کورش هیچ اصالتی ندارد. کاملاً جعلی است و ما تازه متوجه این حقیقت شدیم!» همچنین میگویند: «ستونهای کاخهای پاسارگاد، همگی چند سال پیش با دستگاه سنگبُری بُرِش خرده اند و جدید هستند! کاخهای تخت جمشید هم آنگونه که از نامش پیداست، مربوط به حکومت پیشدادیان است! نه هخامنشیان! بیستون هم جعلی است! به ظرافتِ نگارهها بنگرید! امکان ندارد پس از گذشتِ 2500 سال این ظرافتها فرسوده و نابود نشده باشند. پس این بدین معناست که این آثار جعلی هستند!» این سخنانی است که قرار است در گام چهارم از زبانِ به اصطلاح باستانشناسان بیرون بیاید. در نتیجه و در پایانِ گام چهارم، ایرانیان به یک ملت فاقدِ هویت تبدیل میشوند. هویت اسلامی و شیعی خود را باخته اند. هویت راستین ملی خود را نیز دو دستی تقدیم اجانب کردند و در مقابل نیز یک هویت ملّی دروغین و جعلی (به اسم کورش) را تحویل گرفتند، که به همراه خود یک اشانتیون (هویتِ پوسیده مذهبیِ زرتشتی) را نیز دارد! به این ترتیب، ملت ایران، از ملتی سر افراز، به ملتی بیهویت مبدّل میشوند. کورش هخامنشی نیز در این طرح، هیچ ارزش و جایگاهی ندارد، الّا اینکه نقشِ یک «آلت» را ایفاء میکند که بازیچه دست دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه شده است.
- نمونه روشن این انحراف هویتی را میتوان در روزهای 7 و 8 آبان دید. در روز 29 اکتبر (مصادف با 7 آبان) که روز آزادی یهودیان از اسارت بابیلون است، عدهای گردآمده و این روز (روز آزادی یهود) را در قالب بزرگداشت کورش جشن گرفتند! و علیه دیگر اقوام (به ویژه عربها) شعارهای نژادپرستانه سر دادند، برخی نیز شعارهای سیاسی در دفاع از مدفوع خشکیده پهلویها سر دادند. کانالها و صفحاتِ بسیاری در شبکههای اجتماعی (از تلگرام و اینستاگرام و واتساپ و گوگلپلاس و...) درباره این روز (و در ترویج بزرگداشت آن) کوشیدند. اما روز بعد (یعنی 8 آبان که سالروز شهادتِ حسین فهمیده بود) هیچ یک از این گروهها و کانالها سخنی نگفتند! آیا حسین فهمیده نماد هویت ایرانیان نیست؟! نوجوان 13 سالهای که در خاک پاک ایران رشد میکند، در مکتب عاشورا تربیت میشود، و برای دفاع از هویت راستینِ یک امّت، با نارنجک خود را زیر تانک میاندازد، تکه تکه میشود ولی اجازه نمیدهد که دشمن به هویت او -هویت واقعی ایرانی اسلامی- تعرّض کند. هویت ایرانیان، جوانان و نوجوانانی مانند حسین فهمیده هستند که سر میدهند، ولی نمیگذارند شرفشان لکه دار شود. هویت ما ایرانیان این است...
پینوشت:
[1]. بنگرید به: «باستانگرایان وطنفروش و منتقدین وطندوست»
[2]. میدانیم که برخی میگویند: نام کورش در تاریخ ایران نیست، چون اعراب همه چیز را از بین بردند!!! لیکن ما به این سخن پاسخ دادیم. با سند و مدرک گفتیم که که آنان نه تنها نام کورش را محو نکردند، بلکه با جعل و دروغ، برای ترویج نام و یاد او هم تلاش کردند، اما ایرانیان حاضر نشدند کورش را به عنوان نماد هویت خود بپذیرند. بنگرید به «کورش هخامنشی و آتش عرب!»
همچنین برخی میگویند که کورش همان کیخسرو است! به این نیز پاسخ دادیم و گفتیم که این ادعا یکی از احمقانهترین ادعاهای تاریخ بشریت است! اینجا را ببینید: «عدم تطبیق تاریخی کورش و کیخسرو»
[3]. بنگرید به «کورش هخامنشی و پرستش مردوک» و «هخامنشیان و بعل!»
[4]. بنگرید به «كورش كبير و اوپيس»
[5]. بنگرید به «كورش هخامنشی در فراموشخانه ماسونی»
[6]. بنگرید به «کورش الگوی ماکیاولیسم، گفتاری از اکونومیست»
[7]. بنگرید به «خشم باستانگرایان افراطی از سخنان هِنری کیسینجر»
دیدگاهها
ناشناس
1395/08/16 - 21:03
لینک ثابت
بسیار عالی...................
سماع
1395/08/18 - 11:56
لینک ثابت
اقبال لاهوری چه خوب حکایت
عهدیه
1395/08/18 - 17:01
لینک ثابت
سپاس از روشنگریهای شما
Vəhid türk oğlan
1395/08/23 - 00:08
لینک ثابت
یهودپرستهای شکافتهسُم حقیقت
پریسا
1395/08/23 - 11:09
لینک ثابت
خوب الان هویت ایرانی کیه ؟
ناشناس
1395/08/23 - 23:35
لینک ثابت
کوروش یکی از نمادهای مهم هویت
میم
1395/09/05 - 12:25
لینک ثابت
جداً ؟ پس چرا تو سرتاسر متون
ناشناس
1395/09/05 - 13:59
لینک ثابت
نام کوروش بیش از 2500 سال است
میلاد نصری
1395/09/05 - 14:14
لینک ثابت
1 - لطفا تصاویر مربوط به 100
امیر
1395/08/26 - 17:51
لینک ثابت
این که مردم مخصوصن جوان ها که
میلاد نصری
1395/08/27 - 07:39
لینک ثابت
1. اکثریت مردم حرفی از کورش
ناشناس
1395/08/28 - 15:01
لینک ثابت
رافضیها خودتان را جمع کنید
ناشناس
1395/08/30 - 11:08
لینک ثابت
وقتی یک عده در حکومت به تاریخ
میلاد نصری
1395/09/05 - 12:23
لینک ثابت
در حکومت به تاریخ و فرهنگ و
ناشناس
1395/09/09 - 23:36
لینک ثابت
پاسارگاد ثبت جهانی نشد بلکه
saman
1395/09/11 - 17:10
لینک ثابت
1. محوطه پارسه در سال 1358
شاهین
1396/01/24 - 19:18
لینک ثابت
تبریک ویژه به دست اندرکاران
saman
1396/01/25 - 11:35
لینک ثابت
تتلو هم آگاه شد. ولی امثال
شاهین
1396/01/27 - 19:54
لینک ثابت
تتلو بیشتر میفهمه یا توماس
saman
1396/01/27 - 22:17
لینک ثابت
مطمئناً تتلو 500 هزار نفر در
کورش
1398/08/07 - 20:10
لینک ثابت
عربهای مسلمان که اومدن
امیر
1399/11/12 - 14:38
لینک ثابت
این شهربانو هم یک دروغ دیگر
افزودن نظر جدید