معاویه از دیدگاه پیامبر(ص) و شجرنامه نحس او از کتب اهل سنت

  • 1395/01/24 - 22:09
مسلم است که معاویه و پدرش ابوسفیان سالیان زیادی به عنوان سرکرده و فرمان دهنده کفار و مشرکین و منافقین بر علیه پیامبر و مسلمین بودند، و با آن‌ها جنگیدند، مصیبت‌های فراوانی را بر اسلام تحمیل کردند؛ با تحریک این دو نفر، مشرکین و منافقین قریش، و قوم یهود، خون بسیاری از مسلمانان ریختند و اختلافات بی‌شماری در بین مسلمانان صورت پذیرفت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آن‌چه مسلم است این است که ابوسفیان سالیان زیادی به عنوان سرکرده و فرمان دهنده کفار و مشرکین و منافقین بر علیه پیامبر و مسلمین بود، و با آن‌ها جنگید. ظلم و ستم‌ها و مصیبت‌های فراوانی را بر اسلام تحمیل کرد، و با تحریک او، مشرکین و منافقین قریش، حتی دشمن اصلی دین اسلام که قوم یهود بود، باعث گردید که خون بسیاری از مسلمانان ریخته شود و اختلافات بی‌شماری در بین مسلمانان صورت پذیرد، چرا که بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و نفوذ افراد پست به دستگاه خلافت، دشمنی‌ها علنی گردید، به‌طوری که مدعیان به حق از خلافت کنار گذاشته شدند و غاصبینی بر خلافت سوار شدند که هیچ جایگاهی در بین مسلمین نداشتند و با زور و تهدید خود را محقّ به این خلافت قلمداد کردند و به‌صورت علنی و همه جانبه بر اسلام و حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) هجوم آورند و مسیر خلافت را منحرف کردند. این تراژدی غمبار تا آن‌جا ادامه یافت که با شهادت امام علی (علیه السلام) و تحمیل صلح بر امام حسن و شهادت امام حسین (علیهما السلام)، مسیر خلافت الهی به سلطنت جاهلی تغییر یافت و دشمن شماره یک دین اسلام «یهود» از این وقایع در مدت زمان کوتاهی خرسند شدند، چرا که دستان این قوم کینه‌توز در این همه مصائبی که بر اسلام وارد گردید، از آستین افرادی به مانند معاویه و دیگران که از خودشان بودند کافی بود که اسلام اصیل از محور اصلی خود منحرف شود، لذا در این مختصر نوشته کوتاه تنها به چند نکته مهم از کتب اهل سنت اشاره می‌کنیم.
اگر کمی در کتب روایی و تاریخی اهل سنت دقت و مطالعه کنیم، خواهیم دید که جای جای کتب تفسیری، تاریخی، روایی، و متون دیگر آن‌ها، دیدگاه پیامبر اسلام، نفرین، لعن و مخالفت‌های او نسبت به معاویه به بهترین وجه ممکن تبیین شده است.[1] مثلاً در کتاب تذکره الخواص سبط بن جوزی نوشته شده است که: روزی ابوسفیان بر مرکبی سوار بود و دو پسرش -یزید و معاویه- همراه او بودند، یکی افسار چهارپا به‌دست داشت و دیگری آن را می‌راند، وقتی پیامبر این حال را مشاهده کرد فرمود: خدایا لعنت خود را بر سواره و راننده و جلودار این مرکب نازل فرما و آن‌ها را از رحمت خویش دور ساز.[2] و یا ماجرای عجیب رویای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و داستان شجره ملعونه در قرآن سوره اسراء آیه 60، که رسول خدا پس از آن فرمودند: وقتی معاویه را دیدید که بر منبر من خطبه می‌خواند، گردنش را بزنید.[3] علاوه بر این احادیث موارد متعددی در کتب اهل سنت وجود دارد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نفرت و انزجار خود را از بنی‌امیه به‌ویژه معاویه ابراز داشته است. معاویه‌ای که او و پدرش از روی ناچاری به ظاهر اسلام آوردند و گرنه اینان اصلاً عرب نبودند، چرا که در نسب خانوادگی و شجره‌نامه این اشخاص پست و کینه‌توز در کتب اهل سنت چیز دیگری غیر از آن‌چه در میان امت اسلامی مشهور است، گفته شده است.
معاویة بن ابوسفیان فرزند حرب بن امیه و او فرزند خوانده عبدالشمس است. معاویه از نسل بنی‌امیه است، امیه خود یک غلام یهودی و از بلاد روم بود که عبدالشمس در مسافرت شام او را خریداری کرد و پس از مدت طولانی او را آزاد کرده و فرزند خوانده خویش نمود. به‌همین علت امیه، عرب اصیل و از نسل بنی‌هاشم نبود و در سخنی از حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه وارد شده است که حضرت فرمودند: «...لیس امیه کهاشم ولاحرب کعبدالمطلب ولاابوسفیان کابی‌طالب ولا مهاجر کالطلیق ولاالصریح کاللصیق و...[4] هرگز جدّ شما امیه مانند جدّ ما هاشم و حرب همانند عبدالمطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نخواهد بود، هرگز ارزش مهاجران هم‌چون اسیران آزاد شده نیست و حلال‌زاده مانند حرام‌زاده نیست و...».
در سخن این امام همام (علیه السلام) نکات قابل تاملی به چشم می‌خورد، خصوصاً این نکته که فرمودند: «لیس امیه کهاشم» امیه مانند هاشم نیست، چرا که امیه برده و غلام رومی بوده ولی هاشم از بزرگان و معتمدین و از رجال و شخصیت‌های برجسته تاریخی مکه و شبه جزیره عربستان بود، و نکته بعدی که حضرت فرمودند: «ولاالصّریح کاللصیق» حلال‌زاده مانند حرام‌زاده نیست، اشاره به حرام‌زاده بودن معاویه و برخوردار نبودن از شرافت والای خانوادگی و نسب وی دارد، بزرگان اهل سنت هم به این موارد اعتراف دارند، مانند زمخشری در کتاب ربیع الابرار پس از بیان مشروح و مفصّل جریانات نامشروع هند مادر معاویه و ارتباط این زن با افراد مختلف و کسانی را که معاویه به آن‌ها منسوب بود را چنین معرفی می‌کند: 1-مسافربن عمرو، 2-عماره بن ولید، 3-صباح غلام عماره، و... و هم‌چنین عالم دیگر اهل سنت محمد عبده در شرح نهج البلاغه خویش هم ذیل دو کلمه (صریح و لصیق) می‌نویسد: صریح کسی را گویند که صحیح النسب باشد و لصیق به کسی گویند که بیگانه باشد و او را به فامیل و قبیله چسبانده باشند.[5]
پس نتیجه این‌که شجره و نسب خانوادگی معاویه به اصطلاح-خال المومنین- به دور از اصالت و اعتبار است.

پی‌نوشت:

[1]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، داراحیاء الکتب العربی، بیروت، لبنان، ج4 ص195.
کتاب السنن، ابی داود، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، 01421ق)، ص407.
عقدالفرید، ابن عبد ربه، دار صادر، بیروت، لبنان، تحقیق محمد توبخی، ج4 ص345.
[2]. تذکره الخواص، سبط بن جوزی، الشریف الرضی، قم، ایران، (1376ش)، ص115.
تاریخ الامم و الملوک، محمد بن جریر طبری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج11 ص357.
[3]. معاویه امام محکمه الجزاء، قرشی، دارالرسول اکرم، بیروت، لبنان، (1418ق)، ص19.
[4]. نهج البلاغه، سید رضی، چاپ فرهنگ، تهران، (1366ش)، فیض الاسلام، نامه 17.
[5]. شرح نهج البلاغه، محمد عبده، مطبعه الاستقامه، بیروت، لبنان، تحقیق عبدالحمید محبی الدین، ص87. 

تولیدی

دیدگاه‌ها

زنده باد حقیقت-زنده باد علی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.