نورانیترین پیوند به امر الهی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فضیلتی دیگر از ازدواج حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) که در کتب اهل سنت به آن اشاره شده است، ازدواجی که بهدستور خداوند صورت گرفت، همان عقد آسمانی و بابرکت که مورد تایید خداوند قرار گرفت، و ای کاش مهاجر و انصار این فضیلتها را نادیده نمیگرفتند، و پشت نمیکردند و به جای دانستن صِرف، عمل و تبعیت میکردند.
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت زهراء (سلام الله علیها) فرمودند: «ای حبيبه من، آيا نمیدانی كه خداوند بر سراسر عالم نظر افكند و از ميان تمام مخلوقات پدرت را برگزيد و او را برای رسالت انتخاب كرد. سپس نگاه ديگری به عالم انداخت و شوهر تو علی (عليه السلام) را انتخاب كرد. به من وحی كرد كه تو را به عقد و ازدواج علی (عليه السلام) در بياورم. من خاتم انبياء و گرامیترين انبياء و مخلوقين هستم، نزد خدا؛ و وصی من بهترين اوصياء و محبوبترين انسانها نزد خداست، كه همسر تو است.»[1]
عدهای کوتاه فکر و حسود از قریش و مهاجرین، نسبت به این ازدواج و مَهر بسیار کم اعتراض کردند، اما نبی مکرم اسلام خطاب به آنها گفتند: «ازدواج علی و فاطمه به دست من نبود، بلکه امر ازدواج بهدستور خداوند بود.»[2] یعنی وحی الهی بود و عقد این دو آسمانی بود.
از این ازدواج مقدس که فضیلتش در کتب اهل سنت هم تایید شده، چه نتیجهای میتوان گرفت؟ آیا فقط میتوان گفت فضیلتی است، برای هر دو؟ آیا فکر نمیکنید ذکر فضیلت دلیلی بر امر مهمی است؟ چرا این فضیلتها برای دیگران اتفاق نیافتاده؟ از همه مهمتر وقتی خداوند، دو نفر را تایید میکند و در امر ازدواجشان دستور میدهد، دیگر چه دلیلی داریم برای پیروی نکردن؟ چرا باید دیگران را مقدم کرد؟ فقط دانستن فضیلت و بیان کردن چه فایده؟ مهم اعتقاد داشتن و اقتدا کردن به اشخاص بافضیلت است، نه دانستن و عمل نکردن. روز رستاخیز در دادگاه عدل الهی در برابر رسول اکرم چه جوابی باید داد؟ زمانی که میپرسند به کدامین دلیل، علی را خانهنشین کردید و غصب خلافت کردید؟ به کدامین دلیل، پاره تنم و حبیبهام فاطمه زهراء (سلام الله علیها ) را رنجاندید و مورد آزار و اذیت و ضرب و شتم قرار دادید؟ چرا؟ چرا؟
پینوشت:
[1]. الطبراني، المعجم الکبیر، تحقيق: تحقيق وتخريج: حمدي عبد المجيد السلفي، دار إحياء التراث العربي، 1404ق، ج3، ص57 «فقال يا حبيبتي أما علمت أن الله عز وجل اطلع إلى الأرض اطلاعة فاختار منها أباك عروبة برسالته ثم اطلع اطلاعة فاختار منه بعلك ك وأوحى إلي أن أنكحك إياه يا فاطمة ونحن أهل بيت قد أعطانا الله سبع خصال لم يعط أحد قبلنا ولا يعطى أحد بعدنا أنا خاتم النبيين وأكرم النبيين على الله وأحب المخلوقين إلى الله عز وجل وأنا أبوك ووصيي خير الأوصياء وأحبهم إلى الله وهو بعلك وشهيدنا خيرالشهداء»
الهيثمي، مجمع الزوائد، دار الكتب العلمية - بيروت – لبنان، 1408ق، ج9، ص165
الطبراني، المعجم الأوسط، تحقيق : قسم التحقيق بدار الحرمين، دار الحرمين للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج6، ص32
ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، از مصادر مهم رجال سنى، تحقيق : علي شيري، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان،1415ق،ج42،ص130
[2]. ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، از مصادر مهم رجال سنى، تحقيق: علي شيري، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، 1415ق، ج42، ص127 «قال لما زوج رسول الله (صلى الله عليه وسلم) فاطمة من علي أتاه الناس من قريش فقالوا إنك زوجت عليا بمهر خسيس فقال ما أنا زوجت عليا ولكن الله زوجه ليلة أسري بي عند سدرة المنتهى أوحى الله إلى السدرة أن انثري»
اليعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ناشر: دار صادر - بيروت – لبنان، ج2، ص41 «وقد كان جماعة من المهاجرين خطبوها إلى رسول الله، فلما زوجها عليا قالوا في ذلك، فقال رسول الله: ما أنا زوجته ولكن الله زوجه»
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/08/16 - 16:40
لینک ثابت
سلام و خسته نباشید خدمت
پورصدوقی
1395/08/16 - 19:59
لینک ثابت
سلام خدمت خواننده عزیز خدا
افزودن نظر جدید