حکایتی تلخ و شیرین از شیعه شدن عالم سنی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عالم سنی ملا محمد شریف زاهدی اهل سیستان و بلوچستان، شهرستان نیکشهر، که پس از تحقیق، مذهب شیعه را انتخاب کرده است، از رنجها و تهدیدها و مشکلات شیعهشدنش گفت:[1]
اين مشكلات، طبيعی است. بنده از خانوادهای هستم، كه اكثراً جزء مذهبیها و ملّاهای اهل سنت هستند. عموی من از علماء و مشاهير اهل سنت است و اكثر مولویهای زاهدان، او را میشناسند و در فقه اهل سنت، آشنایی زيادی دارد و دل خوشی از مكتب اهل بيت (عليهم السلام) ندارد. بعد از تشيّع من، خيلی توهينآميز با من حرف زدند و حرفهایی زدند كه نمیتوان در اينجا گفت. نكته مهمی كه برای بنده رنجآور بود و عموی من باعث آن شد، اين بود كه من با دختر عموی خودم، ازدواج كرده بودم و بهخاطر شيعه شدنم، طلاق اين دختر را از من گرفتند. اولش گفتند كه شما مرتدّ شدهای و همسرت طلاق داده شده است. گفتند: چون شما از مذهب حقه حنفيه به مذهب اهل بيت (عليهم السلام) رفتهايد، پس مرتدّ شدهايد. قبول كردم و گفتم: من الآن چيزی را بهدست آوردم كه قرآن و حديث هم آن را قبول دارند.
من خودم زنم را طلاق ندادم، تا اينكه اواخر سال 1384، خودشان به منزل اقوام در منطقه هرمزگان آمدند و عموی من هم گفت: میدانم كه شما شيعيان هم مسلمان هستيد، ولی تو را به خدا، بيا او را طلاق خلع بده،[2] او خسته شده است. من اولش قبول نكردم. خانم من هم گفت من با شوهر شيعه زندگی نمیكنم. طلاقش را از من گرفتند.
در زاهدان كه بودم، خيلی از جمعيت آنجا كه حاضر بودند، ديدند كه عموی من میخواست، با چاقو مرا بكشد و مردم مانع شدند. ولی عنايت اهل بيت (عليهم السلام) موجب شد خودم را از دست آنها برهانم. تهديدات زيادی كردند. حتی به هرمزگان آمدند، به چندين نفر از اهل سنت گفتند: كه ما به شما فلان قدر پول میدهيم و شما فلان بلا يا مشكل را برای فلانی درست كنيد و او نبايد در اينجا برای تبليغ بيايد.
حتی چند بار، بنده را تلفنی تهديد كردند و گفتند كه فلانی بهدنبال شماست، تا شما را بكشد. گفتم: چه عزّت و شرفی بالاتر از اينكه، بنده در راه اهل بيت (عليهم السلام) شهيد شوم؛ گرچه لياقت اين را ندارم.
يك سری تهديدات هم از طرف بعضی ملّاها شده است. نبايد اينگونه برخوردها باشد. قرآن میفرمايد: «أدْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ.[نحل/125] با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مىداند، چه كسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدايتيافتگان داناتر است.»
حتی اگر طرف مقابل، يهودی يا مشرك باشد، بايد با او نيكو سخن گفت. يكی از اساتيد خودم در تلفن به من گفت: تو سگ هستی و نبايد با ما حرف بزنی، من هم گفتم اشكالی ندارد. ولی تا زمانی كه برای من، مدارك و منابع صحيح نياوريد، مطمئن باشيد كه از مكتب اهل بيت (عليهم السلام) دست برنمیدارم. الآن هم مشغول بحث و تحقيق هستم و إنشاءالله از تهديدات آنها هم هيچ هراسی ندارم و نخواهم داشت.
خواننده عزیز نتیجهگیری و قضاوت، بهعهده خود شما.
پینوشت:
[1]. موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(سایت جدید)، 17فروردین 1386
نشریه صراط، صاحب امتیاز موسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی، ایران ، قم، شماره نهم، زمستان 1391، ص117-118
[2]. طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او میبخشد که طلاقش دهد، «خلع» گویند. به بیانی روشن تر؛ طلاق خلع آن است که زن به هر علّتى نخواهد با شوهرش به زندگى ادامه دهد و شوهر هم مایل به طلاق دادن او نباشد، ولى زن براى راضى کردن او به طلاق، مقدارى مال به او بدهد تا راضى شود او را طلاق دهد. در طلاق خلع باید آزردگی و بی میلی فقط از طرف زن باشد.
خلع اسم مصدر از خلع به معنای کندن و بیرون آوردن و جدا کردن گرفته شده است و به جهت آنکه در قرآن کریم هر یک از زوجین مادام که رابطه زوجیت برقرار است، لباس دیگری قلمداد شده اند، جدایی آنها از یکدیگر گویی به منزله در آوردن لباس و کندن آن است که در بیان روایات و کلام فقیهان و مسلمانان این جدایی با شرایط خاصی خلع نامیده شده است.
دیدگاهها
مهاجر
1395/03/15 - 21:55
لینک ثابت
تعصب باطل حس تشخیص را از
پورصدوقی
1395/03/16 - 16:53
لینک ثابت
کاملا درسته .راه وچاه مشخص
مسعود
1395/03/20 - 11:45
لینک ثابت
اهل بیت که استاد فقهای اهل
پورصدوقی
1395/03/24 - 17:14
لینک ثابت
سلام خدمت دوست عزیز. تشکر از
مریم
1395/10/20 - 15:49
لینک ثابت
خدارا هزار مرتبه شکر ک شیه
پورصدوقی
1395/10/21 - 14:51
لینک ثابت
خداراشکر. الحمدلله . وجود اهل
افزودن نظر جدید