بزرگنمایی در ارزش خط اوستایی

  • 1392/03/21 - 10:57
خلاصه اینکه اولاً وسپ دبیره (خطی که ادعا می‌شود کامل‌ترین خط جهان بوده) هیچ گاه عمومیت نداشت و به هیچ روی مقبول و مورد استعمال نبود. بلکه وجود خارجی آن اثبات نشده است، و در ثانی خطی ایرانی نبوده، بلکه از بازماندگان خط سومری و ... بوده است. و ثالثاً ادعاهایی که پیرامون ارزش آن مطرح می‌شود، به گفته استاد بهار نامعقول است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ادعای برخی چنین است که «خط اوستایی کامل‌ترین خط جهان است. آن چنان که می‌توان هر سخنی از هر زبانی و حتی آواز پرندگان را با این آواز نوشت.» متأسفانه این ادعای بی اساس در بسیاری از وبلاگ‌ها و سایت‌ها منتشر شده است. در بررسی این گفتار، ابتدا باید بدانیم که ملاک و معیار کامل یا ناقص بودن یک خط باستانی چیست؟ اگر ملاک را تعداد حروف و آوانگاری‌ها در نظر بگیریم، در این صورت باید دانست که خط اوستایی نسبت به بسیاری از خط‌های دیگر در جهان باستان تعداد حروف کمتری دارد. مثلاً خط‌های آسیای شرقی از جمله هانتسو، کانکجی، هانتو، هانجا و ... [1] که هم از لحاظ قدمت و هم از حیث غنای در هجا به مراتب برتر و کامل‌تر از خط اوستایی هستند. اما اگر ملاک را در توان پاسخگویی به نیازهای زبانی در فرهنگ‌های گوناگون بدانیم، بازهم خط اوستایی کامل‌ترین خط جهان نخواهد بود. چه اینکه در هر زبان و فرهنگی، خط متناسب با نیازهای آن زبان طراحی و ابداع می‌شود. پس برای مثال خط ژاپنی پاسخگوی نیازهای گفتاری و نوشتاری فرانسوی زبانان نبوده و نیست. همچنین خط انگلیسی پاسخگوی نیاز ملل افریقایی نخواهد بود. از همین طریق است که خط اوستایی پاسخ گوی نیازهای نوشتاری بسیاری از زبان‌ها و گویش‌ها نیست و این موضوعی است روشن. چه اینکه خط اوستایی یا همان دین دبیره حتی در زبان پارسی امروزی نیز ناکارآمد و دارای نواقص و زوائد فراوانی است، چه برسد به اینکه کامل‌ترین خط نوشتاری در جهان باشد. در این خط، حرف «ل» وجود ندارد. [2] حال‌آنکه این آوا در اکثر قریب به اتفاق زبان‌ها کاربرد بسیار فراوانی دارد. همچنین در این خط، بسیاری از آوانگارها وجود دارد که در بسیاری از زبان‌های دیگر کاربردی ندارد. در خط اوستایی هجایی همچون «خ» یا «ش» و ... بر اساس نوع تلفظ و ادا به گونه‌های مختلفی نوشته می‌شود که در اکثر زبان‌ها زائد و بیهوده شمرده می‌شود. در نتیجه خط اوستایی در درجه اول پاسخگوی نیازهای گفتاری و نوشتاری جامعه انسانی نیست چه برسد که نگارش و ثبت آواز پرندگان!
در این هنگام ممکن است برخی نام «ویسپ دبیره» یا همان «ویش دبیره» را بر زبان آورند و مدعی شوند که این خط کامل‌ترین خط جهان است و می‌توان آواز پرندگان و حتی صدای جریان آب را نیز با آن نوشت. در پاسخ به این ادعا نیاز است تا مقدمه ای بیان گردد. 
آنچه از خطوط مورد استفاده در ایران باقی مانده، تنها «دین دبیره» یا همان خط اوستایی، مختص ایرانیان بود. مابقی خطوط از سرزمین‌های دیگر به ایران آورده شدند. مرتضی راوندی در «تاریخ اجتماعی ایران» می‌گوید: «الفبای دین دبیره که برای کتاب اوستا به کار رفته، عبارت از چهل و چهار علامت است که از راست به چپ نوشته می‌شود ... پس از خط دین دبیره، ایرانیان خط سومری و بابلی را تهذیب و تلخیص و به صورت خط ساده حرفی درآوردند و آن را برای کتابت زبان فارسی قدیم و نقش در سنگ نبشته‌ها و غیره به کار بردند.»[3] پس آنچه روشن است این که دیگر خطوط ( غیر از دین دبیره، یا همان خط اوستایی) از فرهنگ‌ها و تمدن‌های دیگر وارد ایران شدند. حال می‌رسیم به ویسپ دبیره، یا همان ویش دبیره.
ابن ندیم از گفته‌ی ابن مقفع هفت‌گونه خط فارسی را چنین نام برده است: یکم؛ دین دبیره یا همان خط اوستایی. دوم؛ گشته دبیره و آن خطی است دارای بیست و هشت حرف و با آن عهدها و فرمان‌ها را می‌نویسند و نقش مهرهای پادشاهان ایران و طراز جامه‌ها و فرش‌ها و سکه‌های دینار و درهمشان هم با این خط بوده است. سوم؛ نیم گشته که آن را نیم کستج نوشته و گوید این خط دارای بیست و هشت حرف است و طب و فلسفه را با آن می‌نویسند. چهارم؛ نامه دبیره و هام دبیره که به عربی آن را «کتابة الرسائل» نوشته و گوید که آن دارای سی و سه حرف است و آن برای نوشتن عموم و همه اصناف مملکت است به جز پادشاهان؛ و گوید که این خط دارای نقطه نیست و برخی از کلمات آن به زبان قدیم سریانی نوشته می‌شود که اهل بابل به آن تکلم می‌کنند، ولی به فارسی خوانده می‌شود. پنجم، رازدبیره که پادشاهان نامه‌های محرمانه خود را به ملت‌های دیگر با این خط می‌نوشته‌اند. این خط دارای چهل حرف و صوت است و هریک از حرف‌ها و صوت‌های آن شکل شناخته شده ای دارد و در آن هیچ کلمه نبطی (سریانی) وجود ندارد. و اما دو خط دیگری که در روایت ابن مقفع بوده، ولی ابن ندیم آنها را ندیده، یکی خطی است که آن را ویش دبیره نوشته و گوید که با آن اصطلاحات پیشگویی و شرشر آب و طنین گوش و اشاره چشم و ایماء و غمز و مانند این‌ها را بیان می‌کرده‌اند. ابن ندیم گوید نمونه این خط را کسی ندیده و امروز در میان ایرانیان هم کسی نیست که این خط را بنویسد. من از آماد مؤبد درباره این خط پرسیدم. او گفت این خط مانند ترجمه عربی است. و دیگری خطی است که آن را شاه دبیره می‌خوانده‌اند و به گفته ابن ندیم تنها پادشاهان ایران در بین خود با آن گفتگو (مکاتبه) می‌کرده‌اند. [4]
همانگونه که ابن ندیم هم تصریح نموده است، نمونه‌ی این خط را هیچ کس ندیده است و در میان ایرانیان هم کسی از این خط آگاهی ندارد و حتی ابن مقفّع نیز که این خط را روایت کرده است نتوانست نمونه ای از آن ارائه کند. امروزه می‌بینیم که در میان پارسیان هندوستان، که بازماندگان ساسانیان و زرتشتیان آن عصر هستند نیز اثری از این خط وجود ندارد. حمزه اصفهانی نیز در کتاب «التنبیه علی حروف التصحیف» در روایتی از محمد المؤبد معروف به ابی‌جعفر متوکلی این هفت‌گونه خط را نام می‌برد، لیکن استاد ملک الشعرای بهار در توضیح گفتار مربوط به «وسف دفیره» یا همان ویسپ دبیره (ویش دبیره)، در حاشیه نوشته است «وسف و هروسف به زبان پهلوی یعنی همه و هر؛ و وسف دبیری به معنی دبیری همگانیست، و شرحی که بعد از آن از اشتمال لغات امم می‌دهد معقول نیست».[5]
پس خلاصه اینکه اولاً وسپ دبیره هیچ گاه عمومیت نداشت و به هیچ روی مقبول و مورد استعمال نبود. بلکه وجود خارجی آن اثبات نشده است، و در ثانی (به فرض که وجود داشته) خطی ایرانی نبوده، بلکه از بازماندگان خط سومری و ... بوده است. و ثالثاً ادعاهایی که پیرامون ارزش آن مطرح می‌شود، به گفته استاد بهار نامعقول است.

پی‌نوشت :

[1] دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا، مدخل خط چینی
[2] نگاه کنید به : ساسانفر آبتین، گاتها سروده‌های زرتشت، انتشارات بهجت، تهران، 1390، صفحه 1129 و همچنین بنگرید به : پورداود، ابراهیم، گاتها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران، صفحه 38-40. که با بررسی حروف نوشتاری دبیره اوستایی در می‌یابیم که هجای «ل» در این دبیره وجود ندارد.
[3]. مرتضى راوندى‏، تاريخ اجتماعى ايران، انتشارات نگاه، تهران‏، چاپ دوم‏، ج 1 ص 481    
[4]. محمد مهدى ملايرى‏، تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى‏، انتشارات توس‏، تهران، چاپ اول، 1379، ج 4 ص 44 - 45
[5]. همان، ج 5 ص 46.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام خیلی ممنووووون

تشکر آفرین خوب نوشتی

خلاصه اینکه اولاً وسپ دبیره هیچ گاه عمومیت نداشت و به هیچ روی مقبول و مورد استعمال نبود. بلکه وجود خارجی آن اثبات نشده است، و در ثانی خطی ایرانی نبوده، بلکه از بازماندگان خط سومری و ... بوده است. و ثالثاً ادعاهایی که پیرامون ارزش آن مطرح می‌شود، به گفته استاد بهار نامعقول است.

خوبه جواب دادید ولی توهمات اون جماعت بنگی باستانگرای افراطی که فقط بلد واسه خودشون کف و سوت و هورا بکشن پایانی نداره . اینها بدجوری از عقده حقارت رنج می برن واسه همین هر روز یه چیز جدید در میارن به خورد کورش میدن

تشکرا از نویسندگان سایت

کورش پرستهای عبری شکافته سم بخوانند و یاد بگیرند

ادیان نت عزیز مثل همیشه عالی بود. سپاس از روشنگری‌های شما

متاسفم که ایران توسط عده ای بیگانه اشغال شده. هدف شما تحقیر تاریخ این کشوره؟ یا می خواهید چی را ثابت کنید؟ همان موقعی که ایرانیان همین دبیره ها را داشتند پدران شما در عربستان چه خطی داشتند؟؟؟

ایران در اشغال بیگانه نیست. ایران اکنون در اختیار صاحب اصلی آن است. اقلیتی محض از جیره خواران صهیونیسم مدعی مالکیت بر تاریخ این سرزمین هستند که البته سال‌هاست هرچه دست و پا می‌زنند به جایی نمی‌رسند و به زودی هم به زادگاه خود (یعنی افغانستان و تاجیکستان و قزاقستان و..) بیرون رانده خواهند شد. ضمناً سعی در تخریب عرب‌ها نکنید. چون جنوب و جنوب غرب ایران از دیرباز سرزمین اجدادی عرب‌های بسیاری (از جمله عرب‌های لخمی و...) بوده است. عرب‌ها نیز دارای تمدن و فرهنگ و هنر بودند. امروز یکی از عجایب 7 گانه نوین جهان مربوط به عرب‌هاست. پترا... شهر پترا که یک شهر عربی و مربوط به عرب‌های نبطی بوده یکی از شگفت‌انگیزترین عجایب 7 گانه نوین جهان است. در حالیکه از آریایی‌ها هیچ چیزی به عنوان عجایب جهان وجود ندارد.

پس خود نیز اعتراف می کنید که عرب هستید در ضمن ایران از ابتدا نزد ایرانیان بوده و قوم عرب ساکن ایران نیز ایرانی با ریشه عرب هستند و نه عرب. اگر مخالفتی با من دارید می توانید که نقشه ایران را از ابتدا بخوانید و یا نشانه تمدن های کهن مانند شهر پارسه ، شهر سوخته و ... ببینید

پس اعتراف میکنید که نژاد پرست هستید. اما بعد... 1. عرب بودن عیب نیست. ولی نژادپرست آریاگرا بودن عیب است. 2. این سرزمین در ابتدا مِلک عیلامیان و کاسیان و اورارتوها و گوتی‌ها بوده که هیچ کدام آریایی نبودند. بعدها آریایی‌ها آمدند و به زور و اجبار، زمین‌ها را غصب کردند.

عرب ایرانی هم هموطن ماست و ما با آنها دشمنی نداریم دشمنی ما با اعرابی هست که تلاش در نابودی فرهنگ ما دارند

امروز تقریباً همه اقوام غیر آریایی ساکن در ایران، از آریایی‌‌بازی نفرت دارند چون جماعت آریاگرا، افرادی به شدت بی‌ادب، بی‌منطق و خودخواه هستند. همیشه گفتیم، کوروش پرستان خودشان بزرگترین دشمنان خودشان هستند و هر جا پا میگذارن آبروریزی و رسوایی به بار میارن. کافیه در آذربایجان و خوزستان و بلوچستان و..، اسم کوروش رو بیارید، خشم و نفرت از چشمان اکثر مردم می‌باره. چرا؟ از بس کوروش پرست‌ها، غیر منطقی و خودخواهانه رفتار کردند. از بس دیگران رو تحقیر میکنند در حالیکه هیچ چیز واقعی برای افتخار ندارند جز فخرفروشی به یک سری نمادهای تخیلی.

عزیز دل خطی که به عنوان کامل ترین خط باستانی شناخته شده خط اوستایی(دین دبیره) نیست بلکه اون خط، خط ویسپ دبیره هست و گویا نشانی ازش باقی نمونده. و مسئله تعداد حرف ها نیست مسئله اینه که گفته میشه با خط ویسپ دبیره میشده تمامی صداهای مردمی و نا مردمی رو به نگارش دراورد. از جمله صدای شرشر آب و پرندگان. و همه ی این صداها در 365 وات خلاصه میشده. خط اوستایی خط کشف شده و دیده شده است و مشخصا خط افسانه ای که به ویسپ دبیره معروفه نیست اما از از کجا معلوم که واقعا خط ویسپ دبیره وجود نداشته باشه

بحث علمی و منطقی که جای خود ولی یه جوری صحبت می کنی که آدم یاد بغض و کینه هرودوت می افته

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.