ایمان به کتب آسمانی شرط اسلام است.

  • 1394/02/17 - 14:46
مقصود از ایمان به کتب آسمانی که در قرآن کریم از شروط ایمان است، کتاب‌های قبل از تحریف است نه کتب حاضر که حتی از نسبت دادن گناهان کبیره را به انبیاء الهی نیز دریغ نکرده است. مقصود خداوند، تورات و انجیلی است که در زمان حضرت موسی و عیسی (علیهما السلام) بر آن‌ها نازل شده است نه کتبی که با فاصله زمانی زیاد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که صاحبان دین مسیحیت از مسلمین دارند از این قرار است: یکی از شروط ایمان نزد مسلمین ایمان به کتب آسمانی قبل از قرآن، مانند تورات و انجیل است. پس چگونه کتاب‌های تورات و انجیل و زبور را آسمانی و الهی نمی‌دانند؟ و آن کتب آسمانی که قبل از قرآن، ایمان به آن‌ها لازم شمرده شده است کدام‌اند؟
پاسخ: خداوند در ابتدای سوره مبارکه آل‌عمران چنین می‌فرماید: «نَزَّلَ عَلَیْکَ الک تاب به الحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینْ‌َ یَدَیْهِ وَ أَنزَلَ التَّوْرَئةَ وَ الْانجِیلَ- مِن قَبْلُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَ أَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کف روا بَِایَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ [آل‌عمران/۳ و ۴] این کتاب را درحالی‌که مؤیّد آنچه از کتاب‌های آسمانی پیش از خود است، به‌حق و به‌تدریج بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را ... پیش از آن برای رهنمود مردم فرو فرستاد و جداکننده حق از باطل را نازل کرد. کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، بی‌تردید عذابی سخت خواهند داشت و خداوند، شکست‌ناپذیر و صاحب انتقام است». طبق این آیات، قرآن به این مطلب تأکید دارد که کتب سماوی گذشته مِن عندالله بوده‌اند، اما سؤال اساسی این است که آیا این کتبی که هم‌اکنون در دست مسیحیان و یهودیان است همان کتب مِن عندالله و الهی است یا خیر؟
 خداوند سبحان علم را دفعةً به انسان عطا نکرده و تورات و انجیل نیز در زمان حضرت آدم نازل نشده‌اند و تعلم انسان در ابتدا از امور بدیهی و ابتدائی آغاز می‌شود و سپس گام‌به‌گام به مسائل پیچیده پرداخته خواهد شد. در زمان حضرت آدم تعالیم به‌صورت شفاهی بوده و حتی کتابت تورات در زمان حضرت موسی (علیه‌السلام) به‌صورت نقش حجری بود و علم تدوینی که برای حفظ کتب کفایت کند در آن زمان وجود نداشته است و این مسئله در زمان حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز بوده است چون کتب اول انجیل به‌صورت شفاهی به حواریون گفته شد و انجیل مرقس اولین کتاب نگاشته شده از انجیل، تقریباً هفتادسال بعد از عروج حضرت عیسی (علیه‌السلام) است و حضرت عیسی هم در زمان حیاتش اقدام به نوشتن کتاب نکرده بود. در این مدت طولانی چه کسی آن را حفظ کرده است؟ خداوند شرایع و مواعظ را بر انبیاء نازل کرد اما مردم به‌درستی توان حفظ آن شرایع را نداشتند و این کتب برای تکمیل کردن شرایع قبلی نازل می‌شده‌اند همچنان‌که حضرت عیسی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «من برای نقض شرایع انبیاء سلف نیامده‌ام بلکه برای تکمیل کردن آن شرایع آمده‌ام»[۱]، پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نیز فرموده‌­اند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق [۲]؛ من مبعوث شدم تا زیبایی‌های اخلاق را کامل کنم».
مؤیدات تحریف در کتاب مقدس:
- این کلام داوود (علیه‌السلام) که فرمود: «در خدا کلام او را خواهم ستود. بر خدا توکّل کرده، نخواهم ترسید. انسان به من چه می‌تواند کرد؟ هر روزه سخنان مرا منحرف می‌سازند. همه فکرهای ایشان درباره من بر شرارت است»[۳]. آیا این اعتراف به تحریف از زبان داوود (علیه‌السلام) و در زمان حیات ایشان نیست؟!
- عیسی در پاسخ ایشان فرمود: ای آدم‌های دورو! اشعیای پیامبر در وصف شما خوب گفته است که: این مردم با چه زبان شیرینی درباره خدا سخن می‌گویند اما در قلبشان محبتی برای او ندارند. عبادتشان ظاهرسازی است، چون مردم را وادار می‌کنند بجای احکام خدا، به مقررات پوچ ایشان گوش دهند. بلی، اشعیا درست گفته است. چون شما دستورات مهم خدا را کنار گذاشته‌اید و آداب‌ورسوم خود را جانشین آن ساخته‌اید [۴]. این توبیخ حضرت عیسی (علیه‌السلام) به عبادت باطل نشانه تحریف شرایع و تعالیم آن حضرت است. از سوی دیگر قرآن کریم در عهدی نازل شده است که فن کتابت و حفظ وجود داشته و به همین علت مجالی برای این نبوده که مانند کتاب مقدس بر اساس اجتهاد و به اشکال مختلف و متفاوت نگاشته شود؛ اما تورات در مدت هزار و پنجاه سال عمر حضرت موسی (علیه‌السلام) توسط ایشان و یا توسط هیچ‌یک از انبیاء بنی‌اسرائیل در آن مدت طولانی توسط خود آن‌ها نگاشته نشده است. اناجیل نیز هیچ‌کدام در زمان حضرت عیسی (علیه‌السلام) و یا توسط ایشان نوشته نشده است بلکه چهار انجیل متفاوت توسط مرقس، متی، لوقا و یوحنا در زمان‌های مختلف تدوین شده‌اند. جناب لوقا در ابتدای کتاب خود هدف از نوشتن انجیل را چنین بیان می‌کند: ازآن‌جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به‌سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به اتمام رسید، -چنانچه آنانی که از ابتدا نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند- من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایة به تدقیق در پی رفته، به ترتیب به تو بنویسم ای تیوفلس عزیز تا صحت آن کلامی را که در آن تعلیم‌یافته‌ای دریابی [۵].
کلمه حکایت و قصه در کلام لوقا نشان‌دهنده این است که کلام او وحی نیست بلکه مانند دیگران کلامی از نزد خود و به‌صورت سماع از دیگران بوده و مستقیماً از حضرت موسی و عیسی (علیهماالسلام) شنیده نشده است. خداوند نیز این امر را چنین بیان می­‌نماید: «فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِیَشْترَُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ [ بقره/ ۷۹]؛ هیچ بشری را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبری بدهد سپس او به مردم بگوید: «به‌جای خدا، بندگان من باشید»، بلکه باید بگوید: «به سبب آن­که کتاب آسمانی تعلیم می‌دادید و ازآن‌رو که درس می‌خواندید، علمای دین باشید». مؤید ما نیز در این مورد سیاقی است که در کتاب مقدس فراوان یافت می‌شود، نظیر این مطالب که موسی به پروردگار چنین گفت، عیسی به شاگردان خود چنین فرمود و یا شخصی به حضرت عیسی عرض کرد... همه این‌ها نشان‌دهنده وجود اشخاصی ثالث است که کتاب مقدس را به‌صورت داستان بیان کرده‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَا ءَاتَیْنَاهُم مِّن کُتُبٍ یَدْرُسُونهَا وَ مَا أَرْسَلْنَا إِلَیهِْمْ قَبْلَکَ مِن نَّذِيرٍ [ سبا/ ۴۴]؛ و ما کتاب‌هایی به آنان نداده بودیم که آن را بخوانند و پیش از تو هشداردهنده‌ای به سویشان نفرستاده بودیم». اما در قرآن کریم آیاتی هست که نشان می‌دهد قرآن به­ صورت مستقیم از سوی خداوند بر قلب پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) نازل شده است، نظیر: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ [اخلاص/۱]؛ بگو: خداوند، یکتا و یگانه است»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‌ِ النَّاسِ [ الناس/۱]؛ بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم»، «قُلْ یَأَیهَُّا الْكَفِرُونَ [کافرون/۱]؛ بگو: ای کافران» و... این ادب قرآنی که به حضرت پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) و همه مسلمین فرمان داده است که: «قُولُواْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلیَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسمَْاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتیِ‌َ مُوسیَ وَ عِیسیَ وَ مَا أُوتیِ‌َ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَینْ‌َ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نحَْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [ بقره/۱۳۶]؛ بگویید: ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل آمده و به آنچه به موسی و عیسی داده شده و به آنچه به همه پیامبران از سوی پروردگارشان داده‌شده، ایمان آورده‌ایم میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و در برابر او تسلیم هستیم». مقصود خداوند، تورات و انجیلی است که در زمان حضرت موسی و عیسی (علیهما السلام) بر آن‌ها نازل شده است نه کتبی که با فاصله زمانی زیاد بعد از وفات انبیاء وبر اساس محفوظات ذهنی افراد دیگر ثبت شده باشد. تکمیل شریعت که هدف اصلی خداوند حکیم است، همه آن شرایع را به شکل کامل و جامع در کتاب واحدی به نام قرآن کریم بر قلب پاک پیامبر خاتم (صلی‌الله علیه وآله) نازل کرده است تا تمام امت‌ها از آن بهره‌مند گردند.[۶]

پی‌نوشت:

[۱]. انجیل متی ۱۷: ۵
[۲]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۶۸، ص: ۳۸۳
[۳]. مزامیر ۵۶: ۴ - ۵
[۴]. مرقس ۷: ۷
[۵]. لوقا ۱: ۱ - ۵  
[۶]. ابوالوفاء، محمد، حوار مع اهل الکتاب، جلد اول، ناشر: دارالنفائس، اردن، سال ۱۴۲۰ ه.ق.

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام.. بسیار عالی بود، سپاسگزارم

سلام -با ارئه انتقاد یا سوال مربوط به متن، حقیر را یاری فرمایید

سلام - با ارائه انتقاد یا سوال مربوط به متن حقیر را یار ییفرمایید

بسیار عالی احسنت

بسیار عالی بود

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.