جریان های افراطی
برقعی که بسیاری از عقاید شیعه را منکر شده، از جمله مسائلی که برقعی انکار کرده و از مصادیق شرک قلمداد میکند، مسئله توسل است؛ در حالیکه توسل به انبياء، ائمه و صالحان (ع) يكي از باورهايي است كه تمام مسلمانان در طول تاريخ بر آن اجماع و اتفاق داشته و عملاً نيز بر اين باور پايبند بودهاند؛ برقعی با تأثیرپذیری از آراء محمد بن عبدالوهاب، فرياد سر داده كه هر نوع توسل به اموات شرك است.
جناب قلمداران از قرآنیون شیعه معاصر که برای احادیث، اهمیتی قائل نیست و قرآن را برای فهم اسلام کافی میداند، در نقد اعتقاد شیعه به امامت، امام را بی میل به خلافت دانست؛ در حالیکه حضرت بارها به غصب خلافت اشاره کرده است و در کتب فریقین اعتراض امام و عدم بیعت حضرت تا مدتی گزارش شده است.
ازجمله مسائلی که برقعی آن را انکار کرده، مسئله مهدویت است؛ این در حالی است که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر (ص) است، مورد اتّفاق همه فرق و مذاهب اسلامی است.
برقعی از روی تعصب یا جهل، با عمومیت دادن به یک قاعده اصولی شیعه، ادعا میکند که قاعده «خذ ما خالف العامه» سبب اختلاف شیعه با اهل سنت است؛ در پاسخ میگوییم: اگر این قاعده، باعث اختلاف شیعه با اهل سنت است، پس چگونه ممکن است که شیعه و اهل سنت در بیش از ۸۰ درصد مسائل با هم مشترک هستند.
یکی از اشکالاتی که برقعی به شیعه نسبت داده، این است که میگوید شیعه هیچ دلیلی برای اثبات تقیه ندارد؛ در پاسخ میگوییم تقیه مبنایی است که دلایل قرآنی و روایی برای اثبات آن وجود دارد و عملکرد صحابه و تأیید آنان نیز گزارش شده است.
سید ابوافضل برقعی یکی از سران جریان قرآن بسندگی مطلبی را در مقدمه کتاب شاهراه اتحاد حیدرعلی قلمداران بیان کرده و مدعی است که هیچ دلیل واضحی در قرآن وجود ندارد که به صراحت، دلالت بر امامت داشته باشد که با ذکر آیاتی، باطل بودن این ادعای برقعی اشاره شده است.
صالح سیبویه، رئیس «مجلس اسلامی جهانی علمای دین» سفرهای بین المللی و دیدارهایی با نمایندگان ادیان دیگر با محوریت تأکید بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز داشته است؛ این مجلس در سالهای اخیر و در اوج حرکتهای سیاسی برای پروژه عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی و با حمایت افرادی که مرتبط با جریان شیرازیها هستند، تأسیس شده است.
ساخت فیلم سینمایی «بانوی بهشت» و سریال «ابولؤلؤ شجاع» از سوی جریان تشیع لندنی و تولید سریالهای «عمر فاروق» و «معاویة بن ابوسفیان» با حمایت جریان اسلام آمریکایی (وهابیت)، بخشی از تلاشهای دو لبه قیچی استعمار، علیه مصالح اسلام و مسلمین است.
سید ابوالفضل برقعی یکی از بزرگان جریان قرآنیون برای توجیه حمله خلیفه دوم به ایران و جهاد خواندن آن، سخن امیرمؤمنان علی (ع) را شاهدی بر مدعای خویش میداند؛ در پاسخ باید گفت که هر استنادی از متن خطبه به مطلبی خارج از آن، نیازمند قرینه است که به آن مستند شود که نه برقعی و نه دیگرانی که در شرح خود به آیهای اشاره کردهاند، قرینهای بر کلام خود اقامه نکرده و کلام خود را متقن نساختهاند.
برقعی که قرآن را بی نیاز از تفسیر میداند و در مسیر تفسیر آیات و نقادی روایات، گاه به صراحت و گاه تلویحاً بارها این مسئله را متذکر شده است؛در صورتیکه این مبنای برقعی علاوه بر اینکه مخالف با مبنای بسیاری از مفسران است، همچنین پیامدهایی ناگواری دارد.
شریعت سنگلجی که در دوره رضاخان، مجاز به فعالیت فرهنگی بود، با تأثیرپذیری از آموزههای وهابیت، بسیاری از اعتقادات شیعه را انکار کرد؛ حاکمان آن دوره، علاوه بر پخش این عقاید باطل، مانع نقد آن نیز میشدند.
جریان شیعه لندنی برخلاف گذشته، رهبری فکری و سازماندهی خاصی دارد و برنامههای مشخصی را نیز پی میگیرد. به طورکلی در این مسیر میکوشند تا جاذبههای تشیع را به دافعه تبدیل کنند و با ارائه چهره متفاوت و زشت از تشیع در منظر جهانیان، مانعی در برابر گسترش آموزههای ناب شیعی پدید آورند.
دشمنان اسلام به وسیله ابزارهایی، جنگ نرم را دنبال میکنند؛ این ابزارها عبارتند از شبه روشنفکران لیبرال، اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی و دیگر فرقههای انحرافی و نیز گروههای تفرقه افکن که به نام تشیع و دفاع از ولایت، به مبارزه با نظام اسلامی میپردازند که نوعاً این گروهها دارای نگاه انحرافی، منطقهای و تک بعدی به دین و خصوصاً اسلام و آموزههای اسلامی هستند.
ابوالفضل برقعی از روحانیون معاصر شیعه بود که در یک تغییر نگرش، در برخی آثار متأخرش به عقیده وهابیت متمایل شده است. مطالعه آثار وی، که در قالب کتابها، تألیفات و یا فایلهای صوتی و تصویری از وی است، حکایتگر این تغییر در اندیشههای او است که به مذاق وهابیت خوش آمده است.