اهل حق
یکی از بدعتهای سلطان اسحاق در فرقه اهل حق برقراری مراسمی بنام "جم" است که به صورت هفتگی انجام میگیرد ودرآن کلامهای منظوم بزرگان این فرقه خوانده میشود. بنا بر باور اهل حق انجام این مراسم از عبادات روزانه کافی است که نشانگر بدعت بیسابقه در دین اسلام میباشد.
پیراوان فرقه اهل حق معتقدند که ذات الهی در افرادی تجلی پیدا میکند. این تجلی به دو صورت است؛ صورتی که افرادی مثل سلطان اسحاق از بدو تولد محل تجلی ذات الهی است و صورتی که افرادی در مقطعی از زندگی بر اثر انجام اعمال صالحه وتزکیه نفس به مرحلهای رسیدهاند که برای مدتی محل تجلی ذات الهی هستند.
اهل حق علیرغم اعتقاد به توحید ویگانگی خداوند متعال معتقدند که ذات الهی در هر دوره وعصری در افراد خاصی تجلی پیدا خواهد کرد واین تجلی در هر عصری بوده است و در عصر اسلام این تجلی در علی (علیه السلام) وبعد از ایشان در افراد دیگر بوده است تا اینکه در قرن هفتم هجری قمری ذات الهی در سلطان اسحاق تجلی پیدا نموده است.
روزه مرنو یکی از اقدامات وبدعت های سلطان اسحاق است که به شکرانه نجات خود وتعدادی از یارانش بر پیروان فرقه اهل حق توسط او واجب شده است. این روزه معمولاً در اوسط آبان ماه تا اواسط آزماه قرار دارد وبعد از آن جشن عید خاوندکار در بین اهل حق مرسوم است.
نورعلیالهی بنیانگذار "جریانمکتب" در فرقه اهلحق، علیرغم ادعای پیروی از دین مبین اسلام و مذهب تشیع، مدعی آوردن دینی است ابداعی، که حاصل وجوهره تمام ادیان است. او اعتقاد دارد که دین، آن چیزی است که او میگوید و بقیه همه حاشیه و فروعات است.
بزرگان جریان مکتب در فرقه اهلحق همواره سعی داشته اند افکار و اندیشههای خود را مطابق قرآن و تفکر شیعه معرفی نمایند اما قائل به تحذیف قرآن کریم هستند که خلاف مسلم اندیشه شیعه است. نور علی الهی بنیانگذار جریان "مکتب" کتاب سرانجام که حاوی اندیشههای ذهنی یاران سلطان اسحاق است را عین قرآن می داند.
برخی از خاندانهای اهل حق علیرغم اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال، طبق عقیده باطل حلول قائل به رؤیت خداوند متعال هستند. نورعلی الهی بنیانگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق با وجود تلاش بر معرفی اهل حق به عنوان شیعه اثنی عشری درباره رؤیت خداوند مطالبی بیان می کند که با مبانی شیعه سازگار نیست.
علیرغم اعتقاد اهل حق به توحید و یگانگی خداوند متعال داستانها وافسانهسازیهایی درباره وجود خداوند سبحان بیان میکنند. در برخی منابع اهل حق آمده است که خداوند پیش ازآفرینش درونِ جامه ی " یا" استقراریافته است و"یا " نخستین پیکره خداوند درروزهای پیش ازآفرینش بوده است.
اهل حق علیرغم اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال تفاسیر خاصی از خداشناسی مطرح می کنند. اهل حق معتقد هستند که خداوند در روز ازل که چیزی وجود نداشت، درون "دُر"(مروارید) سربسته ای بنام "دُرة البیضاء" بود وآن "دُر" هم در"دریا" بود که با شکافتن آن دُر جهان پیرامون ساخته شد.
از بدعتهای مهم سلطان اسحاق در فرقه اهل حق مراسم "جم" است که برای انعقاد آن افرادي بايد حضور داشته باشند که به آنها" گردانندگان جم" میگويند و بدون حضور ايشان جم منعقد نمیشود.این افراد عبارتند از:سید، نایب سید، خلیفه، کلام خوان و خادم و هر کدام از ایشان دارای وظایف خاص به خود است.
یکی از دستورات، بدعت ها و اقدامات سلطان اسحاق در فرقه اهل حق، دستور به برگزاری مراسمی بنام "سرسپاری" یا "جَوز* سر شکستن" است.این مراسم برای همه افراد اهل حق اعم از"چکیده" و"چسپده" واجب است واگر کسی آن را انجام ندهد از مسلک اهل حق خارج است.
یکی از اقدامات وبدعتهای سلطان اسحاق تاسیس مکانی بنام "جمخانه" است که برای اهل حق بسیار مقدس است. جمخانه شبیه منازل مسکونی با وسعت بیشترهستند و بنابر باور اهل حق این مکان جایگاه مسجد را دارد که به صورت هفتگی در آن مراسمات خود را برگزار میکنند.
یکی ازآداب و رسوم در فرقه اهل حق داشتن سبیل برای مردان است که درباره علت گذاشتن سبیل در اهل حق داستان های خرافی وبی اساس در این افرقه آمده است اما در سال های اخیر چونکه این دلایل خرافی نتوانسته است جواب گوی نسل جوان این فرقه باشد نویسندگان اهل حق فقط دستور سلطان اسحاق را دلیل گذاشتن سبیل در اهل حق دانسته اند.
یکی از دستورات سلطان اسحاق به اهل حق گذاشتن سبیل"مُور" یا"مُهر" برای مردان است. گذاشتن سبیل در بین اهل حق دارای اهمیت فوق العاده است به گونه ای که آن را از ارکان اساسی این فرقه می دانند ودر باره سبیل داستان سرائی های زیادی کرده اند وکفاره زدن سبیل را یک گاو می دانند.