تاریخچه
روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی، بهائیت و اسرائیل را حلقههای یک زنجیر به هم پیوسته میداند و قائل است که سرنوشت آنها به هم گره خورده است و شوقی افندی قائل است که: تأسیس حکومت اسرائیل از فهم مطهر شارع امراللهی (بهاءالله) و مرکز میثاق (عبدالبهاء) صادر و حاکی از پیدایش ملت مستقل در ارض اقدس پس از طی دو هزار سال پدیدار شد.
یکی از معجزات حسینعلیبهاء، پیشبینی «قدرت و عظمت دولت روستزاري» بود. بهائیان تا قبل از سرنگونی تزار در روسیه، از این پیشبینی به عنوان معجزهی رهبرشان یاد میکردند، اما بعد از فروپاشی امپراطوری تزار، کلام رؤسای بهائی با کمال وقاحت، از روس مؤید به روس منحوس تغییر یافت؛ این پیشبینی پیامبر دورغین بهائیان نیز به سرانجام نرسید.
شوقیافندی، سومین رهبر بهائیت، در سال 1921 میلادی به رهبری فرقهی بهائیت رسید. وی تلاشهای بسیاری در جهت ترویج و توسعهی بهائیت انجام داد، از جمله: ساخت معابد قارهای بهائی، تشکیل نهادی به نام جنین بیتالعدل (به دلیل عقیم بودن خودش و عملی نشدن وصیت پدرش)، تدوین نقشهای 10 ساله به نام نقشهی جهاد روحانی جامعهی بهائی و...
شوقیافندی، سومین رهبر بهائیت، در سال 1314 قمري در شهر عکّا به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در مدرسهی کاتولیک آمریکایی بیروت و سپس دانشگاه آکسفورد انگلستان پیگیری نمود. پس از مرگ عبدالبهاء، شوقی به رهبری بهائیان رسید. شوقی در زمان ریاست خود با کارهای اشتباه بسیار، بداخلاقی و توهین، باعث روی گردانی مبلغین بزرگی از بهائیت شد.
حمایتهای شوقی افندی از اسرائیل، کامل کنندهی خدمات عبدالبهاء به استعمار است. لذا چون بهائیت با تمام توان برای تشکیل اسرائیل تلاش کرد، اسرائیل نیز وظیفه خود میداند که از آنها حمایت کند. معافیت از پرداخت مالیات و به رسمیت شناختن آنان، کمترین کاری است که اسرائیل میتواند برای قدردانی از تلاش بهائیان در ایجاد حکومت خود انجام دهد.
خدمت عبدالبهاء، یکی از سرکردگان فرقهی ضالهی بهائیت، به دولت استعمارگر انگلیس، آن هم در شرایط سخت خشکسالی، میتوان یکی از بزرگترین پشتیبانی و همکاری این فرقهی ضاله در زمینهی تشکیل رژیم غاصب وخونخوار اسرائیل دانست و دریافت لقب «سر» (sir) از طرف دولت انگلیس، نوعی قدردانی از زحمات او به شمار میرود...
فرقههایی چون بابیت و بهائیت، نمونههای بارزی هستند که با دخالت مستقیم استعمار گسترش یافتهاند. استعمارگران برای نفوذ در کشورهای اسلامی سعی کردند که اسلام را از طرق مختلف از سر راه خود بردارند. یکی از این اقدامات، ایجاد فرقهها و مذاهب دروغین است. از این رو در ایران «بابیت و بهائیت» را به وجود آورده و در گسترش آن تلاش کردند.
دلیل و انگیزهی حساسیت و اقداماتی را که از سوی مسلمانان در مقابل بهائیت پیش آمده، میتوان درحمایت بهائیت از اسرائیل پیدا کرد، البته برای اینکه گمراهی بهائیت روشنتر از پیش نمایان شود، میتوان به یکی از گزارشهای ساواک در سال 46 که مبین کمک مالی بهائیان به بیت العدل برای مقابله با اعراب و مسلمین است، اشاره کرد.
پیروان بابیه و بهائیه، برای حفظ موجودیت خود، از احسایی و رشتی حمایت کرده و آنها را مبشر باب و بهاء میدانند. اشراق خاوری، بزرگترین نویسندهی بهائی، احسایی را بسان کوکب درخشندهای میداند که برای بیدار کردن فرقهی شیعه، مبعوث شده است و حاج میرزا جانی کاشانی، احسایی را برگزیدهی موحدین، صفوهی اخیار و برگزیدهی شیعیان دانسته است.
افرادی در تاریخ هستند که پا را فراتر از تقلب روزمره گذاشته و به فکر تقلب کلام الهی و ساخت دین قلابی و مرید پروری بودند، میرزا حسینعلی نوری از جملهی این افراد بوده و در یکی از ادعاهای خود از این قاعده نادرست استفاده نموده و کلام الهی را به طور دیگری برای فریب خوردگان فرقهی ضالهی خود استفاده نموده است.
از ادلّهای که بهائیان بر حقانیت علی محمد شیرازی اقامه میکنند، استقامت او در راه هدف است و معتقدند که این استقامت دلیل بر حقانیت اوست. در پاسخ به این ادعا، تنها به چند گزارش تاریخی از توبههای علی محمد شیرازی اشاره میکنیم. و در پایان میگوییم، آئینی که سرکردگانش خود را تکذیب میکنند و کمترین استقامتی در راه خود ندارند، آیین باطل است!
شکافافکنی و دامنزدن به اختلاف مذهبی و مسلکی، قومی و نژادی، به خصوص جهان اسلام، توسط دولتهای استعمارگر روندی دائمی و بیپایان دارد. از جمله برنامههای شیطانی استعمار در مقابله با مسلمانان، مذهبسازی و مقابله با دین بهوسیله دین بوده است؛ استعمار، در موجودیت و ترویج فرقهی بهائیت نقش داشته است. مجموع این عوامل در ایجاد و پاگیری بهائیت نقش اساسی داشته است.
بنابر آنچه نقل از کتاب بیان گفته شد، من یظهرهالله باید ۲۰۰۱ سال بعد از باب، به عدد مستغاث، یا ۱۵۱۱ سال به عدد غیاث ظهور کند و آیین بیان تا زمان ظهور من یظهرهالله تداوم خواهد داشت، بنابراین، باب کاذب مبشر کسی که به این زودی و بلافاصله بعد از او (حسینعلی نوری و میرزا یحیی) ظهور خواهد کرد، نبوده است. هرچند که ما علیمحمد (که ابتدا ادعای...
فراماسونری جمعیتی کاملا سرّی و دارای تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولتهای جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است. تشکیلات فراماسونری در انگلستان و پس از آن در فرانسه، آلمان و آمریکا در قرن هجدهم و پس از آن رشد كرد، و به سازمانی مخوف، پیچیده و بسیار ذینفوذ مبدل شد که از طریق نفوذهای مخفیانه، خواستها و منافع...