پرسش و پاسخ

08/28/1397 - 22:24

بنابر آمار سازمان های جهانی بیشترین مصرف مواد مخدر و دارو های آرام بخش مربوط به کشور های مسیحی نشین است.

08/28/1397 - 22:17

هم مطابق تعریف دین شناسان مسیحیت یک دین بحساب می آید و هم کتاب مقدس مسیحیت را یک دین و یک مذهب معرفی میکند.

08/28/1397 - 21:49

مطابق تمامی تعارف فوق مسیحیت به عنوان یک دین شناخته میشود زیرا هم یک سری باور ها و اصول و اعتقادات دارد و هم شامل باید ها و دستورات رفتاری است. "هانس کونگ" یهودیت، مسیحیت و اسلام را سه دین با اشتراکات زیاد معرفی می کند

08/27/1397 - 12:13

پیامبرخوانده‌ی فرقه‌ی بهائیت، در حالی ادعای ابداع آموزه‌ی وحدت زبان و خط مردم دنیا را داشته، که هیچ گامی در راستای تحقق آن برنداشته است. از طرفی نهاد رهبری بهائیت (بیت العدل) نیز که مسئول اجرای این طرح بوده، پس از گذشت نزدیک به دو قرن از تشکیل این فرقه، با افتخار از ترجمه‌ی برخی متون بهائی به 800 زبان دنیا سخن می‌گوید!

08/23/1397 - 09:36

پیشوایان بهائیت، بر خلاف شعار وحدت انسان و تربیت یکسان خود، فرزندان بهائی را از سایرین مستثنی کرده و تحصیل آن‌ها در مدارس غیربهائی نهی کرده‌اند. اما جالب است بدانیم که بر خلاف این شعار، شوقی افندی در بهترین مدارس غیربهائی تحصیل کرده و بار دیگر عمل نکردن پیشوایان بهائی به احکام ساختگی‌شان را به رُخ کشیده است!

08/22/1397 - 12:02

پیشوایان بهائی بر خلاف شعار لزوم تعلیم و تربیت یکسان برای تمامی انسان‌ها، فرزندان بهائی را از تحصیل در مدارس غیربهائی منع کرده‌اند. اما به راستی اگر پیش‌نیاز تحقق وحدت عالم انسانی تربیتی یکسان است، پس چرا پیشوایان بهائی فرزندان خود را از آن ممتاز کرده‌اند و در این صورت، شعار وحدت عالم انسانی چه معنا خواهد داشت؟!

08/22/1397 - 11:34

پیشوایان فرقه‌ی بهائیت یکی از تعالیم بدیع خود را لزوم علم آموزی و تعلیم و تربیت اجباری برمی‌شمارند. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه ملاک علم و عالم را ایمان به خود معرفی کرده است. اما به راستی در آیینی که معیار و ملاک جهل و علم، بهائی بودن و نبودن است، دیگر لزوم تعلیم و تربیت به چه کار می‌آید؟!

08/20/1397 - 12:14

پیشوایان بهائیت لزوم علم‌آموزی را از تعالیم ابداعی خود برمی‌شمارند. این در حالیست که وقتی اعتراف آنان به آمدن تمامی پیامبران به جهت تعلیم و تربیت را مرور می‌کنیم، منظور خود را تحصیلات کلاسیک معرفی می‌کنند. حال آن‌که تاریخ نشان داده که تشکیلات بهائیت، حتی مبدع تحصیلات کلاسیک اجباری نیز در دنیا نبوده است.

08/19/1397 - 19:08

پیشوایان بهائی وجه تمایز بهائیت با سایر ادیان را نوآوری پیشوایان بهائی در زمینه‌ی تعالیم و نظامات رهبری این فرقه معرفی کرده‌اند. اما به راستی چگونه اعتراف پیشوایان بهائی به کپی‌برداری نهاد رهبری بهائی (بیت العدل) از مجالس اروپایی، با ادعای ابداعی بودن این نهاد سازگار است؟! آیا این اعتراف به نوعی نشان دهنده‌ی دُمب خروس بهائیت نیست؟!

08/19/1397 - 12:10

بهائیان با استناد به قرآن مدعی شدند که بی‌انتهایی علم خداوند با خاتمیت اسلام سازگاری ندارد. اما در پاسخ به آنان باید گفت، الفاظی از آیات که برای مقدمه‌ی استدلال خود استفاده کردید در معانی ادعایی شما انصراف ندارد. از طرفی امتداد فیض الهی از طریق معصومین (علیهم السلام) صورت گرفته و ادعای خاتمیت بهاء، این اشکال را به شما نیز وارد می‌سازد.

08/19/1397 - 09:00

بهائیان در حالی نهاد بیت العدل را معصوم و مصون از خطا می‌دانند که شوقی افندی با طرح امکان گناه و خطای آنان، وظیفه‌ی اخراج اعضای خاطی و ابطال تصمیمات غلط آنان را با شخص ولی‌امر دانسته است. اما به راستی اگر امکان گناه و خطای دسته‌جمعی اعضای بیت العدل وجود دارد، پس ادعای عصمت آنان و عمل به تصمیم‌هایشان چه معنی خواهد داشت؟!

08/16/1397 - 23:16

مبلّغین بهائی در پاسخ به تعارض ممنوعیت تبلیغشان در ایران و ملزم بودن به رعایت قوانین حکومتی از سوی پیشوایان خود، مدعی می‌شوند، در تعارض میان دستورات بهائی و قوانین حکومتی، دستورات پیشوایانشان مقدم می‌گردد. این در حالیست که پیشوایان بهائی، اجرای احکام بهائی (از جمله تبلیغ) را مشروط به عدم مغایرت با قوانین حکومتی کرده‌اند!

08/16/1397 - 08:51

مبلّغان بهائی مدعی‌اند هدف فرقه‌ی بهائیت، پرورش نسلی ناراضی از دنیای کنونی و پیشگام برای تحول آن می‌باشد. اما لازم است بدانیم که بر خلاف این ادعا، آموزه‌های پیامبرخوانده‌ی بهائیت در اصل، بر تثبیت نظام‌های دیکتاوری استوار بوده است. بنابراین چگونه جامعه‌سازی با بستن دهان اصلاح خواهان و ایجاد تغییرهای سازنده، سازگاری دارد؟!

08/14/1397 - 12:31

برخی در صدد این هستند که ثابت کنند ابوبکر در زمان بعثت جیش اسامة در مدینه مانده و نماز جماعت می خوانده تا او را جانشین پیامبر خطاب کنند. اما با کنکاش در روایات خود اهل سنت ثابت می شود که ابوبکر به همراه مهاجرین و انصار به سپاه اسامة پیوسته بود پس با این دلائل ثابت خواهد شد که ابوبکر به هیچ وجه در آن زمان در مدینه نیوده است.

صفحه‌ها