بهائیت در عصر حاضر
مدعیان دینسازی عصر استعمار که ادعای نسخ اسلام را داشتند، بر خلاف تعالیم ظلمستیز اسلامی که مسلمانان را به جهاد در برابر ستمگران وامیداشت، به ترویج تفکر سلطهپذیری و نسخ حکم دفاع پرداختند. این در حالیست که بهائیت همینک به بهانهی آزادی عناصرش در ایران، با مظلومنمایی از هیچ تلاشی برای محکومیت کشورمان در سازمان ملل فروگذار نمیکند.
پیامبرخواندهی بهائی در کتاب اقدس خود، با کپیبرداری از علیمحمد باب، تقسیمات هفتگانهای را برای ارث تعیین کرده است. اما به راستی، چگونه دینسازان بهائیت که مدعی ابداع شعار تساوی زن و مرد در مسلک خود بودند، علاوه بر تضییع حقوق فرزندان متوفی در تقسیم سهم الإرث، شعار تساوی زن و مرد را نیز نقض کردهاند!
تاریخ به خوبی نشان داده، بهائیتی که همواره ندای مظلومیت سر میدهد، هرگاه که قدرت یافته، از هیچ ظلم و ستمی برعلیه مردم دریغ نکرده است. بهائیتی که مظلومیت را یکی از راهبردهای خود برشمرده و حتی دفاع از خود در برابر ظالمین را ناپسند و مذموم معرفی کرده، در عمل نشان داده که در ظلم و ستم، از جانیان بزرگ تاریخ چیزی کم ندارد.
پیشوایان بهائی در حالی دریافت فیض الهی را تنها از طریق بعثت پیامبران و تجدید ادیان ممکن میدانند که با ادعای خاتمیت خود، عملاً راه فیض ادعاییشان را مسدود کردهاند. اما ممکن است بهائیان اعضای انتخابی نهاد بیت العدل را جایگزین دریافت فیض معرفی کنند که در پاسخ میگوییم این نهاد حتی بر مبنای بهائیت نیز مشروعیت ندارد.
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در سخنرانیهایش آمریکا را صلح طلب معرفی نمود و مدعی شد، هیچ کشوری جز آمریکا نمیتواند صلح را ایجاد کند. آری؛ جهانیان دیدند که چگونه پیشگویی عبدالبهاء غلط از آب درآمد و آمریکا بمبهای اتمی خود را به عنوان پیام صلح و دوستی به مردم جهان هدیه کرد و صدها هزار انسان را به کام مرگ فرستاد!
بدون شک نقش یهود در ایجاد و نفوذ در هستههای نخستین جریان بهائیت، قابل انکار نیست. آنچه امروزه از رفتار خائنانهی تشکیلات بهائیت به چشم خورده و ماهیت آن را به عنوان تشکیلاتی سیاسی و نه دینی الهی به نمایش میگذارد، حمایت بیقید و شرط این تشکیلات از رژیم کودککش صهیونیستی و تلاش برای تطهیر چهرهی منحوس این رژیم میباشد.
بنابر تأکید شوقی افندی، بهائیان موظفند تا از شعار تساوی زن و مرد در این فرقه، به عنوان فرصت تبلیغی مناسب استفاده کنند. اما آیا فرقهای که احکامی نابرابر در ارث بردن زن و مرد وضع کرده و یا حضور در بالاترین نهاد تصمیمگیری خود (بیت العدل) را مختص مردان دانسته و یا اساساً جنس زن را پست برشمرده، میتواند منادی این شعار باشد؟!
مبلّغان بهائی ادعای ارتباط با استعمار را از جمله تهمتهایی معرفی میکنند که اخیراً دشمنان بهائیت به این فرقه وارد کردهاند. این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائیت، به حمایت استعمار روستزار از بهائیت اعتراف کرده و نیت آن را خدایی برشمرده است. اما به راستی کدام عقل سلیمی، ادعای نیّت خدایی اشغالگر و متجاوز را میپذیرد؟!
بر خلاف ادعای علم الهی پیشوایان بهائی، حکم عبدالبهاء در خصوص تعیین جانشینهای ولیامر در بهائیت اشتباه از کار در آمد. بهائیان در جواب آن را تقدیر الهی و بَداء برمیشمارند. این در حالیست که بداء در مورد پیشبینی آینده استفاده میشود نه حکم؛ بعلاوه این توجیه، در حکم تأویلی خواهد بود که عبدالبهاء از آن نهی کرده است.
اروپاییها پس از کشف آمریکا، برای اثبات تسلط خود بر این قاره، دست به جنایات کمنظیری در نسلکشی و آوارهسازی بومیان آمریکا زدند. اما عبدالبهاء، با ممنون دانستن سرخپوستان آمریکایی از اروپاییهای مهاجر، بدون کمترین اشارهای به جنایات اروپاییها، بزرگترین ضرر در کشف آمریکا را غرق شدن کشتی تایتانیک عنوان نموده است.
عبدالبهاء در سفر خود به غرب، از سکوت در برابر نقض حقوق بشر انتقاد کرده و در خطابهای، از برخورد گزینشی غرب با حقوق انسانها انتقاد کرده است. این در حالیست که نهاد رهبری بهائیت در زمان کنونی، بر خلاف این نطق پیشوای خود، برخورد گزینشی با مسئلهی حقوق بشر را در دستور کار خود قرار داده و گویا تنها بهائیان را انسان میداند!
مبلّغین بهائی بهترین منبع برای شناخت بهائیت را تنها مراجعه به آثار پیشوایان این فرقه که مورد تأیید نهاد رهبری بهائیت هستند، معرفی میکنند. اما لازم است بدانیم که بر خلاف این ادعا، منابع بهائی و آثارِ از فیلتر گذشتهی بهائیت، که دستخوش تحریف و تلخیص شدهاند، مأمنی برای شناخت حقایق و باورهای این فرقه نیستند.
پیامبرخواندهی بهائیت مدعیست که هرآنکس مسلک ساختگی او را نپذیرد، حتی اگر به تمامی علوم احاطه داشته باشد، باز هم نادان است. اما عبدالبهاء، در بیان حیلهی تبلیغی، به مبلّغین بهائی توصیه داشته تا این باور بهائی را برای مخاطبینشان بیان نکنند. اما به راستی علّت این دورویی و عوامفریبی از جانب پیشوایان بهائی چه میتواند باشد؟!
اروپاییهای مهاجر برای تسلط خود بر قارهی آمریکا، به روشهای گوناگونی نظیر نسلکشی، بردهداری، نابودی مزارع، گرسنگی، کوچ جمعی، غارت و شیوع بیماریهای واگیر (وبا و طاعون) در میان سرخپوستها متوسل شدند. اینها همه در حالیست که عبدالبهاء، در اظهاراتی سخیف، سرخپوستان را ممنون اروپاییهای جنایتکار دانسته است!