فتح ایران
استاد زرینکوب در کتاب «تاریخ مردم ایران»: حاکمان عرب مسلمان، غالبا با آهستگی و آرامشی ییش از حاکمان ساسانی با شهروندان حوزه حکمرانی خویش سلوک میکردند.
موبدان زرتشتی و اشراف ساسانی، از ابتدا نسبت به مسلمانان کینه به دل داشتند و میگفتند که مسلمانان، متجاوز هستند و رفتارشان با «ما» درست نیست. اما به قول استاد زرینکوب، موبدان و اشراف ساسانی، وقتی قدرت دست خودشان بود همین بلاها را بر سر دیگران میآوردند. به تعبیری دیگر، مسلمانان چوب خدا را در دست داشتند. البته برخلاف ضرب المثل معروف که «چوب خدا صدا ندارد» آن چوب خیلی هم صدا داشت!
باستانگرایان و موبدان زرتشتی کسی را سرزنش نکنند. بلکه باید خود و "خدای خود" را ملامت کنند! این موبدان زرتشتی بودند که دست خود را به گناه آلوده کردند. پس سخن اَوِستا جاری شد. ایزدِ تیر، چاره و درمان را از ایران دور کرد و این چنین -به تعبیر اوستا و به زعم موبدان زرتشتی- سرزمینهای ایران در هم شکسته شدند. آنچه شد محصول زشت کرداری موبدان و نتیجه ارادهی خدای خودشان بود.