پائولو کوئلیو
کوئلیو شبه معنویت سکولار(بی دین) ارایه می دهد. در رمان «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» سرگذشت دختر جوانی را به تصویر می کشد که تصمیم به خودکشی می گیرد و از زبان قهرمان داستان می گوید: دو دلیل کاملا ساده او را در اقدام به خودکشی مصمم می کرد و او اطمینان داشت اگر در یادداشتی همه چیز را توضیح می داد، عده زیادی اقدام او را تأیید می کردند.
افرادی سعی کرده اند با حفظ مکتب اومانیسم معنایی برای زندگی خود ایجاد کنند. یکی از افرادی که معنای زندگی جدیدی را ایجاد و در حال ترویج آن می باشد نویسنده ای به نام «پائولو کوئلیو» می باشد. معنای زندگی که کوئلیو بیان می کند با عنوان«افسانه شخصی» مطرح می شود. افسانه شخصی در پی آن است که به زندگی معنا ببخشد و بر محور تبعیت از هوا و هوس قلبی می باشد.
ين خداشناسي شبه معنويت پائولو با خداشناسي در عرفان اسلامي تضادها و تفاوتهاي عميقي وجود دارد و وَراي ادعاهاي اين شبه معنويت مبني بر رساندن اعضاي فرقه به آرامش، عملاً ايمان به خداي خطاکار، ظالم، بي حکمت، بيبرنامه و... سالک را در اضطراب و ترس رها ميکند.
تعاليم سحر و جادو در انديشه و نوشتههای پائولو موج ميزند. به عنوان نمونه، اولين كتاب پائولو «خاطرات يك مغ» میباشد كه البته نام اصلی آن «خاطرات يك جادوگر» و موضوع آن نيز يكی از سنّتهای جادوگری است.
پائولو کوئلیو در کتاب زهیر خود مجموعهای از اعتقادات خود را به مخاطبینش القاء میکند. وی در بخشی از کتابش رابطهی آزاد بین و زن مرد را توجیه میکند و در جای دیگر به ترویج مواد مخدر و مشروبات الکلی روی میآورد و در بخش دیگری از کتاب به تائید و تبیلیغ علوم غریبه و حرام مانند جادوگری میپردازد.
ابهام گویی موضوعی است که پائولو کوئلیو در داستانهایش از آن استفاده میکند. وی با مطرح کردن «افسانهی شخصی» رضایت خداوند و سعادت را در تحقق آرزوها قلمداد میکند. سؤالی که مطرح است، این است که چه دليلی وجود دارد با تحقق رؤیاهای کودکی، خداوند از انسان راضی شود و وصول به رتبه «شهود و اشراق» حاصل شود؟