علم پیشوایان بهائی
بهائیان مینویسند که در ماجرای سفر علیمحمد باب به مکه، دزد به خورجین شترش زد و آیات الهیاش را با خود برد. پیامبرنمای بهائی هم بخشی از شِبه وحی یا چکنویسهای خود را به آب ریخت و محو شد. اما وقتی کلامی الهی نباشد و بر قلب مدعی پیامبری هم نازل نشده باشد، با دزدیدن خورجین شتر، ریختن به آب و گذر زمان هم از بین خواهد رفت.
عبدالبهاء در حدود سال 1920 مدعی شد که طاعون درمانی ندارد. این در حالیست که در سال 1897 یعنی بیش از بیست سال قبل از آن، اولین واکسن طاعون کشف شد. اما چگونه از عبدالبهائی که ادعای علم الهی دارد و شعار آوردن آموزهی مطابقت دین با علم و عقل سر میدهد، چنین اشتباه بزرگی می کند؟!
مبلّغان بهائی در راستای توجیه ادعای اُمیت پیشوایان خود و تعارض آن با درس خوانده بودنشان، علم آموزی آنان را منحصر به دوران کودکی دانستهاند. این در حالیست که نه تنها پیشوایان بابی بهائی حتی در بزرگسالی درس خوانده بودهاند، بلکه اشکالات فراوان علمی ادبی و اصلاحات صورت داده بر کتبشان، علم الهی آنها هم با تردید مواجه میسازد.