طالبان
«وحدت اسلامی» و اتحاد بین مسلمین، از جمله اصلیترین و بنیادیترین موضوعات در اندیشهی سیاسی و فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
گروهها وفرقههای مختلف از دیرباز همواره در درون جامعه اسلامی خود را منتسب به اسلام کرده و قرائتهای مختلفی را از اسلام ارائه کردهاند؛ با نگاه پارادایمی، اندیشه سیاسی مسلمانان را در سطح کلان میتوان به سه جریان سنت گرایی دینی، نوگرایی دینی و تجدد گرایی دینی، تقسیم کرد.
اندیشه مهدویت باور سترگی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد. جریان خروشان این تفکر در بستر ادیان و مذاهب و فرهنگ بشری انبوهی از آگاهیها، آرمانها و تخیلات را فراهم کرده است. امید به ظهور منجی در باور هر شخص بدون در نظر داشتن عقیده و مذهب وجود دارد؛ در اسلام نیز از این نوع روایات در بین شیعه و اهل سنت وجود دارد.
سعيد بن يسار گفت: «امام صادق (عليهالسّلام) بهمن فرمود: مگر دين بهجز محبت و دوستى است؟» دین اسلام یعنی محبت؛ اسلام محمدی یعنی مهربانی، محبت و رافت، دوری از خشونت. اسلام محمدی یعنی محبت به كودکان، سلام به کودکان و پناه دادن به کفار و صلح کردن؛ بر خلاف اسلام طالبانی، داعشی و وهابی که اعمال آنها را نبايد به پای اسلام گذاشت.
بعضیها به زعم خود گمان میکنند سياستهای جنبشی که از ابتدا به صورت جهادی برای مبارزه با دشمنان اشغالگر افغانستان ایجاد شد، ولی در ادامه به یکی از گروههای تروریستی منطقه تبدیل شده، امروز عوض شده است؛ در حالیکه دیدگاه آنان تنها با وعده وعیدهایی در جلوی دوربین عوض شده و قتل و کشتار در میان شهرها و روستاها، همان روند قبلی را دارد.
سفیر اسبق ایران در کابل گفت: آمریکاییها میدانستند برخورد نظامی با ایران جواب نمیدهد و با توسل به قدرت نرم میخواستند تا در اندیشه اسلامی شکاف ایجاد کنند و ایران در واقع به محور انقلاب شیعی تبدیل شود و بعد بگویند که چون عمده جهان اسلام سنی هستند با محوریت طالبان و در قندهار یک خلافت برای اهل سنت ایجاد کنند و انقلاب اسلامی را با درگیری مذهبی مهار کنند.
شماری از کارشناسان و فعالان سیاسی و مذهبی افغانستان، با اشاره به رفتار خشونت آمیز طالبان با اقلیتها و بهویژه شیعیان، تغییر ماهیت طالبان از گروهی افراطی و خونریز، به معتدل را نوعی فریب و تغییر تاکتیک میدانند.