خلافت بنی امیه و بنی عباس
ابنحجر با تمسک به فراز اخیر روایت دوازده خلیفه یعنی «کلهم یجتمع علیه الناس» بر قول خود پافشاری کرده و مدعی است که بر لیست اسامی خلفای مورد عقیده وی، اجماع صورت گرفته است. این در حالی است که ضمن اعتراف علمای اهلسنت بر ضعف روایت، اجماعی بر اسامی مذکور اقامه نشده است.
به واقع باید چه کسانی را جانشین پس از پیامبر دانست؟ اهلسنت مدعی هستند که با توجه به روایت (یکون بعدی اثنیعشر خلیفه)، خلفا همان امویان هستند که هرج و مرج نیز در پایان حکومت ایشان بوده است. این در حالی است که هرج و مرج و خونریزی در اواسط حکومت آنها بوده است و این روایت بر دوازده امام قابل تطبیق است.
برخی با توجه به گزارش کتاب جامع التواریخ مدعی هستند که خواجه نصیر الدین طوسی، در واقعه دردناک بغداد توسط مغول دست داشته است. این در حالی است که شواهدی همچون گستاخی خلیفه به فرستاده هلاکوخان مغول، دست داشتن دیگر مسلمانان همچون ابنعلقمی و توجه به نقل مذکور در کتاب جامع التواریخ، این ادعا را رد میکند.
آیا خواجه نصیر الدین طوسی در مساله فتح بغداد دست داشته است؟ پاسخ به این پرسش را باید در کتب تاریخی جستجو کرد و به دور از تعصب مذهبی به دنبال حقیقت برای راهگذاران خسته از عناد گشت. بررسی کتب تاریخی پرده از این واقعیت برمیدارد که فتح بغداد به عواملی غیر از دست داشتن خواجه نصیر اشاره دارد.
یوسف مردانی از دراویش فرقه گنابادیه در سخنانی خلفای بنی امیه و بنی عباس را عالم و فاضل و اهل حدیث معرفی کرد. درحالیکه تاریخ گویای ظلم و ستم آنهاست. از به شهادت رساندن ائمه اطهار (علیهم السلام) تا مصادره اموال علویان و پیروان آنها و غصب دوباره فدک از جمله کوچکترین ظلم و جنایت در حق شیعیان در دوران خلافت خلفای بنی امیه و بنی عباس بوده است.