تحريف اوستا
موبد اردشیر خورشیدیان به صراحت اعلام کردند مسلمین، منابع زرتشتیان را نابود نکردند و اصولاً نابودی منابع زرتشتی به دست یک دشمن خارجی غیرممکن بود. مری بویس (Mary Boyce) استاد ایرانشناس دانشگاه لندن، تصریح کرده اند که نابودی (سانسور و حذف) بخش عظیمی از منابع زرتشتی، کار خودِ موبدان بوده است.
در نگاه ایرانشناسان، خط پهلوی (که یک خط نامناسب و پر از اِشکال است) سبب شد که نگارش اوستا نیز در بسیاری موارد، خطا و غلط از آب دربیاید. از جمله اشکالات خط پهلوی این است که در این خط گاهی یک حرف برای چند صدا استفاده میشود که همین امر باعث شده ترجمه بخشهایی از اوستا با مشکل جدی مواجه شود.
در نگاه اوستاشناسان بزرگ جهان، به ویژه ژان کلنز، نه منشأ جغرافیایی اوستا مشخص است، نه ریشه تاریخی آن روشن است، نه حتی هویت راستین سرایندگان آن معیّن است... پس سزاوار است که آن را «بیشناسنامه» بنامیم...
اوستا بنا به اقرار جامعه ی زرتشتی و همه پژوهشگران، در طول تاریخ دستخوش تحریفات، تغییرات و حذف و اضافاتی شده است. رهبران جامعۀ زرتشتی عمداً بخشهای زیادی از اوستا را به دلیل عدم امکان توجیه عقلانی، حذف نموده و تقصیرات را به گردان دیگران انداخته اند. آرتور کریستین سن در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» میگوید...