تاریخ اهل سنت
اینکه شیعیان، اهل سنت را دشمنان علی و در نتیجه ناصبی بدانند، همیشه ادعای دروغین شبکههای استکباریِ وهابی بوده است. اما درقبال این ادعا هم که اهل سنت بیشتر از شیعیان محب علی و اولاد او هستند میتوان موارد عدیده ای را در بازخوانی تاریخ یافت که کارنامهی عملی محبت اهل سنت به اهل بیت را به شدت به چالش میکشاند. اساسا محبت علی (علیه السلام)...
«سبّ و لعن امیرالمومنین (علیهالسلام) در طول دوران حکمرانی بنیامیه و بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر ادامه پیدا کرد و حکم سنت را یافت» و «زمانی که عمر بنعبدالعزیز از این بدعت امویان ممانعت کرد، با اعتراض شدید حاضرین در مسجد مواجه شد و متهم به ترک سنّت شد.»
آشنایان با تاریخ حدیث اهل سنت میدانند که یک قرن دوران منع تدوین حدیث بود و سپس ناعادلانه باقی احادیث، جرح و تعدیل شده و مشکل دیگر کتمان برخی احادیث بهدلیل مخالفت با پیشفرضهای عالمان اهل سنت است تا حدی که یک قاعده، نزد نویسندگان اهل سنت است، از عالمانی که سفارش به کتمان تاریخ میکنند: غزالی، ذهبی و ابن حجر هیثمی را میتوان نام برد.
یکی از اقدامات حکومتی خلیفه دوم این بود که برای اهل مکه چیزی از بیت المال نمیداد و برای آنها ارسال نمیکرد و میگفت که مردم اهل مکه از طلقاء هستند؛ این روایت را قاسم بن سلام در کتاب الاموال آورده است، و آخر روایت را نقل نمیکند و به جای کلمه «طلقاء»، عبارت «کذا وکذا» آورده است و گفته است کلمهای بوده که دوست ندارم نقل کنم.