اغتشاش در تاریخ ایران
امروز برخی تلاش دارند که از سلسله هخامنشیان، به عنوان یک حاکمیت آرمانی یاد کنند. دلیل این خطای شناختی، ناآگاهی از حقایق تاریخی است. هخامنشیان، سلسلهای بودند که نقاط قوت بسیار و نقاط ضعف فراوان داشتند. از جمله آن که آنان با مخالفین و منتقدین خود، به بیرحمانهترین شکل ممکن برخورد میکردند.
یک خانم دانشجوی جوان به نام سحر مهرابی، بدون اینکه هیچ قدرت سیاسی و حزبی داشته باشد، در دیدار آیت الله خامنهای با دانشجویان، در برابر رهبرِ این سرزمین میایستد، و سرتاپای نظام و شخص رهبر را به صریحتربن شکل انذار میدهد و نقد میکند. آیا این چیزی جز اوج آزادی بیان و دموکراسی است؟
داریوش شاه گوید: به این کشور به بخشش اهورامزدا به من داده شد و آنها به فرمان من هستند و خراج میدهند. آنچه آنها را گفتم چه در شب و چه در روز انجامش دادند. داریوش شاه گوید: در این کشورها هر آنکس که وفادار بود او را پاداش دادم و هر آنکس که خیانت کرد او را سخت گوشمال دادم. به یاری اهورامزدا این کشورها قانون مرا پذیرفتند. همانگونه که به آنها گفتم، همانگونه انجام دادند.
2500 سال پیش، وقتی کورش کبیر در بلوچستان با شورش مردم مواجه و از آنان شکست خورد. هرچند از آمار دقیق تلفات خبری در دست نیست، ولیکن ایرانشناسان این فرضیه را مطرح کرده اند که تقریباً همه نیروهای تحت امر کورش به دست شورشیان کشته شدند.
در هگمتانه (همدان) شخصی به نام فرَوَرتیش دست به آشوب و اغتشاش زد. داریوش هم دستور داد او را بازداشت کردند. سپس بینی و زبان او را بریدند. گوشهایش را بریدند و بعد هم یک چشمش را از حدقه درآوردند.
بین سالهای 249-251 میلادی، در ارمنستان که جزوی از قلمرو ایران بود، اعتراضاتی نسبت به حکومتِ زرتشتیِ ساسانی رخ داد که دامنهی آن به اغتشاش و شورش کشیده شد. سپس شاهپور یکم ساسانی، به سوی ارمنستان حرکت کرد و شورش آنجا را سرکوب کرد.
به راستی رفتارِ کورش کبیر در قِبالِ اغتشاشگران و شورشیان چگونه بود؟ پاسخ: قتل عام و به بردگی گرفتنِ کسانی که در شورش نقش داشتند...!
در دوران حکومت اردشیر اول، اغتشاشی علیه حاکمیت هخامنشی در مصر صورت گرفت. سپس اردشیر هخامنشی با اعزام نیرو، موفق شد اغتشاشات را سرکوب و دوباره بر مصر مسلط شود.
خانم مری بویس (Mary Boyce) استاد دانشگاه لندن در رشته مطالعات زرتشتی و ایرانشناسی، در کتاب مشهور خود «زرتشتیان، باورها و آداب دینی آنها» از واکنش داریوش کبیر، به اغتشاشات و شورشها میگوید: سرکوب و کشتار!
انوشیروان، پادشاه ساسانیِ زرتشتی چگونه با معترضین و نیز اغتشاشگران برخورد میکرد؟ پاسخ: قتل عام مردم معترض گیلان به دست انوشیروان، همچنین سرکوب و کشتار مردم معترض بلوچستان، قتل عام مزدکیان، اعدام فرزندان و برادرزادگان و عموزادگان و... مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد.
پروفسور والتر هینتس، طبق اسناد تاریخی نتیجه اعتراض مردم خراسان به حکومت داریوش هخامنشی را چنین برمیشمارد: 6520 نفر به دست ارتش داریوش کشته شده و 4192 نیز به اسارت درآمدند.
داریوش در کتیبه خود میگوید در یک سال، 19 بار اعتراضات وسیع به همراه اغتشاش و درگیری در قلمرو او رخ داد که تمامی این موارد به دست او سرکوب شدند و معترضین و اغتشاشگران هم به بردگی حکومت هخامنشی درآمدند.
مردم ارمنستان، در چند مرحله علیه حکومت داریوش شوریدند، و در هر مرحلهای که سرکوب میشدند، دوباره تجدید قوا کرده و برای آزادی از یوغ هخامنشیان تلاش میکردند. باید توجه کرد که این قیامها، همگی منشأ و ریشه مردمی داشتند. داریوش، خود به مردمی بودن این قیامها اشاره صریحی دارد و در متن کتیبه، صراحتاً این قیامها، مردمی و برخاسته از توده مردم نامیده شده اند.
به این عبارات دقت کنید: «داریوش شاه گوید... آنجا آن سپاه نَدیتَبَئیر را بسیار زدم.» «به خواست اهورا مزدا من سپاه نَدیتَبَئیر را بسیار زدم. بقیه به آب انداخته شدند. آب آنها را برد». «من نَدیتَبَئیر را در بابل کشتم.» آیا داریوش حق داشت که چنین کند؟ آیا مدیریت جامعه علاوه بر منطق، به شمشیر هم نیازمند است؟