احمدالحسن
روایاتی که در مورد «البیعة لله» نوشتهی روی پرچم حضرت مهدی (عج) است یا سند ندارند و یا این روایات همگی به نقل از منابع اهل تسنن و بزرگان ایشان همانند نوف البکالی و اسحاق بن عوف بوده و هیچ یک از این روایات به نقل از معصومین (علیهمالسلام) نیست.
برفرض که این روایت صحیح باشد این قول ابن عربی، از جمله اقوال مورد استدلال علماء شیعه در منکوب نمودن اهلتسنن است؛ چراکه مراد از فقهاء در این سخن، فقهاء غیر شیعی و اهل ظن و قیاس هستند و نه آنانی که پیرو ادله شرعیه هستند. همانطور که مرحوم نمازی بدین سخن تاکید دارد.
یکی از شبهات متداول فرقههای نوظهور، ادعای وجود احادیث گوناگون در مخالفت با تقلید از علماست؛ با نگاهی به این روایات، در مییابیم که پایه محوری روایات، مربوط به نکوهش فقهاء و علمایی است که از دو دیدگاه دچار کاستی و سستی هستند؛1: علمیت 2: عدالت
احمد بنا بر گفتهی خودش نه تنها در علوم و فنون دانشگاهی بی اطلاع بوده و تحصیل کرده است، بلکه نسبت به علوم دینی، بی اطلاع بوده و برای یادگیری به نجف رفته تا تحت تعلیم و تربیت علمای حوزه قرار بگیرد؟! حال سوال از احمد میپرسیم: ادعای امامت و حجت بودنتان چگونه با تحصیل علم سازگار است؟ این تناقض را چگونه حل میکنید؟
وقتی كه شخصی با خواب اصل و نسبدار میشود و ادعای امامت و قائميت و سفارت امام زمان (عليهالسلام) را دارد، بايد هم همدست او بگويد، اثبات نسل امام مهدی قابل اثبات نيست و از مردم مخفی است. با اين دليل قوی! هركس میتواند ادعا كند هم سيد شده هم فرزند امام زمان (عج) و هم فرستادهی امام زمان (عج) است.
احمدالحسن در سال ۱۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغالتحصیل و بعداز آن در حوزه علمیه مشغول تحصیل شده است و این خلاف ادعا و کلام او در مورد معصوم است وی میگوید: «ائمه (علیهمالسلام) علم الهی و لدنی دارند و جایی آموزش ندیدهاند.»
تردیدی در نقش ولی فقیه بر غالب شدن مخالفین تشیع به اذعان دوست و دشمن وجود ندارد و همچنین نقش مهم آیت الله سیستانی نقشی بیبدیل در ترسیم نقشه راه برای ملت عراق بوده است. ولی دجال بصری در کتاب متشابهات خود علمای شیعه به ویژه آیت الله سیستانی را آمریکایی و خائن میداند!
یکی از شیوههای نقد فرقههای نوظهور بیان تضاد کلام آنها با مبانی اسلامی است. در فرقه احمد الحسن از این نوع تضادها کثیرا پیدا میشود. وی دلیل میآورد که خداوند به بسیاری از امتها پیامبری نفرستاده است. و این کلام وی درست مقابل کلام الهی است و قرآن به صراحت بر فرستان پیامبران برای هر امتی خبر میدهد.
یکی از شاخصههای اصلی فرقههای نوظهور، به خدمت گرفتن بعضی آموزهها و تطبیق آن با فرقه خود است. کسانی که با فرقهی یمانی آشنایی دارند، میدانند که اتباع احمد بصری با کوچکترین مناسبت و وجه مشترکی در بین روایات، آن را بر احمد بصری حمل میکنند. اما این استدلالها دارای اشکالات بسیاری است.
مدعیان دروغین همیشه تناقضاتی در کلام و سخنان خود دارند. احمد بصری یکی از مدعیان دروغین مهدویت است که تناقضات زیادی در کلام وی آشکار است. وی در کتابی رجعت دنیایی که یکی از معتقدات شیعه است را زیر سوال میبرد و تحقق آن را در نیای دیگر میداند و حال آنکه در کتابی دیگر به رجعت دنیایی معتقد است.
احمد بصری در کتاب خود ادعا کرده است حضرت آدم دارای پدر و مادر بوده است این در حالی است که این ادعا مخالف کتاب و سنت است. و در کلام الله مجید آیاتی وجود دارد که صراحت در عدم خلقت حضرت آدم(علیهالسلام) از پدر و مادر و حاصل ازدواج و تناسل نبوده است.
اتباع احمد بصری اگر انصاف دارند بگویند، که با وجود اینهمه انتساب مقام برای احمد بصری چه مقامی برای امام مهدی(عج) باقی گذاشتهاند؟ واقعا شما چه نیازی به امام «م ح م د ابن الحسن عسکری(علیهالسلام)» دارند؟ امیدواریم آنها که خود را انصار امام مهدی (عج) ناميدهاند جواب بدهند.
یکی از ادعاهایی که جریان احمدالحسن بصری مطرح کرده، بحث قانون انحصاری برای احمدالحسن است که میگویند: «خداوند با لطف و عنایتش برای مردم قانونی را قرار داد که این قانون تنها منحصر به سید احمدالحسن است. تا مردم بتوانند آنها را از مدعیان دروغین در هر زمان تمیز دهند...»
احمدالحسن بصری مدعی دروغین یمانی با تحریف وقایع کربلا، اکاذیبی بیان کرده و گفته است: «امام حسین(علیهالسلام) در کربلا چه چیزی را تقدیم کرد؟ رؤیای صادقه و مکاشفات اهلبیت و اصحابش را تقدیم نمود، رؤیای وهب نصرانی هنگامیکه حضرت عیسی(علیهالسلام) را در خواب دید»