اعتقاد به مهدویت قطب در تصوف!

  • 1392/09/13 - 17:28
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در بحث مهدویت ایشان اقطاب خود را مظهر امام زمان می دانند و می گویند: اقطاب ظاهریه و اولیاء، مظهریت آن قطب حقیقیه را دارند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه ی گنابادیه خود را شیعه می داند و در همه جا به عنوان امامیه خود را معرفی می کند و می گویند: اصلا تشيع منشا و پيدايش تصوف است و از اين رو براي تطبيق اصول و مسائل تصوف با عقايد شيعه، تلاش مي شود.[1] در بحث قطبیت ایشان اجازه نامه را در صورتی صحیح و معتبر می دانند که یداً به ید به معصوم علیه السلام برسد و اگر خللی در آن باشد، از اعتبار ساقط است. اقطاب گنابادیه سلسله سند خود را به نام (سلسله الاولیاء) از معروف کرخی به امام رضا علیه اسلام می رسانند و خود را مجاز به دستگیری از امام رضا می دانند.[2]

فارق از تمام اشکالاتی که در این سلسله است و هر کدام خدشه ای بر شجره بوده و شرط آن را زائل می کند، باید به ایشان گفت که اگر شما خود را امامیه می دانید و شیعه ی اثنی عشریه می خوانید، و از امام هشتم علیه السلام اذن دارید، پس تکلیف سایر معصومین چه می شود؟

پس از امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام عسکری و ولی عصر علیهم السلام به امامت رسیده اند، پس چرا حرفی از اجازه و دستور ایشان مبنی بر اطاعت و ولایت شما نیست؟! آیا جز این است که این تشکیلات یک بازی است برای به انحراف کشیدن شیعیان از صراط حق و مسیر اهل بیت علیهم السلام؟! بله، چرا باید صوفیه خود را مجاز از جانب امام هادی علیه السلام بداند، وقتی آن حضرت در مورد این گمراهان فرموده اند: الصوفية كلّهم مخلفونا و طريغتهم مغايرة لطريقتنا م إن هم إلاّ نصاري او مجوس هذه الامّة[3] صوفيان، همه مخالف ما و راه رسم آنان متفاوت با شيوة ماست. اينان، نصارا و يا مجوسيان اين امت به شمار مي آيند.

احادیث فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سایر معصومین علیهم السلام در مذمت و رد این طایفه است که به علاوه ی بدعت ها و انحرافات ایشان، ادعای ایشان را مبنی بر شیعه گری به کلی نابود می کند.

با این حال، در بحث مهدویت ایشان اقطاب خود را مظهر امام زمان می دانند و می گویند: اقطاب ظاهریه و اولیاء، مظهریت آن قطب حقیقیه را دارند.[4] حماقت ایشان تا اندازه ای است که اقطاب سابق خود را که غالباً از مخالفین و بعضاً از معاندین به اهل بیت علیهم السلام و از اهل سنت هستند را مظهر امام زمان معرفی می کنند![5] با این حساب علاوه بر مهدویت خاصه که مختص امام زمان ارواحنا فداه است، ایشان مهدویتی نوعیه ای برای اقطاب خود قائلند!

سلطان حسین تابنده در رفع شبهات می نویسد: مهدي در لغت به معناي هدايت شده و از القاب و اوصاف همه ائمه اثناعشر (ع) است كه هر كدام در زمان خودشان هادي و مهدي و خلف و حجت و صاحب السيف بوده‌اند كه فرمود: كلنا هاد وكلنا مهدي و هر كدام لقب خاصي نيز داشته‌اند؛ مانند: باقر و صادق و تقي و هادي و زكي...... و مهدي منتظر حضرت حجت‌بن‌الحسن‌العسكري دوازدهمين وصي پيامبر(ص) مي‌باشد كه لقب خاص آن حضرت نيز همان مهدي است.... مهدويت نوعي نيز اگر بعضي اظهار داشته‌اند، به اين معنا است كه ذكر شد.... يعني همه نمايندگان الاهي هادي و مهدي مي‌باشند و آن همان حديث منقول از معصوم گرفته شده كه همه آن بزرگواران هادي مهدي هستند...... و نمايندگان ائمه هدي فقط از جنبه نيابت كه از آن بزرگواران دارند، مهدي ظلي و تبعي و هدايت يافته توسط آن بزرگواران مي‌باشند.[6]

ایشان برای توجیه ادعای خود مثل همیشه به لفاظی پرداخته و اصطلاحات هدایت ظلی و تبعی را ابداع کرده اند که باز از دل این توجیهات به هیچ وجه دلالتی بر هادی بودن اقطاب صوفیه به دست نمی آید.[7]

1- دکتر کامل مصطفی الشیبی، همبستگی میان تصوف و تشیع، ترجمه دکتر علی اکبر شبابی؛ تشیع و تصوف تا آغاز سده ی دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی
2- پیران طریقت، تألیف دکتر جواد نوربخش، انتشارات یلدا قلم، ۱۳۸۳
3- الاثنی عشریه، ص 172
4- صالحیه ملا علی گنابادی ص 172
5- طبقات‌الشافعیه‌، ج‌۱، ص‌۱۶۳ / خوانساری‌، ج‌۲، ص۲۴۸
6- رساله ی رفع شبهات، سلطان حسین تابنده، ص 13- 14
7- عنکبوت های دنیادار ص 102

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.