علت عزاداری در کلام علامه امینی!!
مواضع معاندانه وهابیت در برابر عزاداریهای شیعیان برای حضرت سید الشهدا بر کسی پوشیده نیست و همگان آگاهند که این فرقه ضاله ناصبی چگونه نسبت به یزید بن معاویه ملعون تولی و از جنایت او ابراز خرسندی دارند و از امام حسین (علیهالسلام) و شیعیانشان تبری میجویند! این رویکردی است که البته برادران اهل سنت از آن مبرا هستند.
اما به هر حال گاهی عدهای که از برخی نوشتهجات و رویکردهای وهابیت تاثیر میپذیرند نسبت به این عزاداریها حساسیت غیر قابل توجیهی دارند، در حالیکه شاید متوجه این معنا نیز باشند که واقعه کربلا، واقعه عظیم و دردناکی است که لکه ننگی است بر تارک تاریخ اسلام که دائم باید از آن عبرت گرفت، امیرالمومنین میفرمایند: چه بسیارند عبرتها و چه کمند عبرت گیرندگان.[1]
این عده باید فراموش نکنند که ابتدا قضیه عظیمی چون غدیر تحریف میگردد و اندکی بعد خاندان پیامبر، علی و اولادش، کسانیکه نواده رسول الله محسوب میگردند، چنان محجور میشوند که احمد حنبل باید بیاید و از مسئله تربیع[2] دفاع کند و چنان میشود که حسینی که همه مردم محبت شدید رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به او را دیده و شنیده بودند، آن وضع فجیع به شهادت برسد و هشت فرزند حسین (علیهالسلام) که تاریخ به بزرگی و شرافت ایشان اعتراف دارد، یکی پس از دیگری مسموم و مقتول گردند. به عبارت دیگر ظلمی که در سیری قهقرایی از تحریف غدیر آغاز شد امروزه با علمداری وهابیت ادامه دارد.
نقل شده است، یکی از همین علمای اهل سنت که حساسیتهای نابجایی نسبت به عزاداری شیعیان برای امام حسین (علیهالسلام) داشته است، به علامه امینی چنین اعتراض کرد که چرا شیعیان بعد از این همه سال، این همه روز و گاهی چند دهه در سال برای آن حضرت عزاداری میکنند، این همه هیاهو و غوغا برای چیست؟
علامه امینی پاسخی با این مضمون فرمودند که ما برای واقعه غدیر این همه هیاهو و غوغا بر پا نکردیم، جشن نگرفتیم، احسان و اطعام نکردیم، عیدی ندادیم و تعظیم شعائر نکردیم؛ حاصل این شد که بگویند منظور رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) از جمله من کنت مولاه فعلی مولاه، در آن هوای گرم با آن مقدمات و موخرّات، محبت ورزیدن به علی بوده است! نه سرپرستی و جانشینی، امروز نیز اگر این عزاداریها برای شهادت پسر علی در آن فاجعه عظیم نداشته باشیم، خواهیم دید که میگویند حسین بن علی شب عاشورا تب کرد و ظهر عاشورا از دنیا رفت!!!
هر چند در نگاه نخست، مایههایی از اغراق و طنز در این سخن به نظر میآید، اما خواننده گرامی باید نظرش به این نکته جلب شود که چنین تحریفاتی از سوی خباثت وهابیت دور از انتظار نیست و تازگی ندارد.
وقتی ابن تیمیه هجوم به خانه زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) را جستجو برای یافتن اموال الهی و تقسیم آن به مستمندان! مینامد،[3] در حالیکه خود ابوبکر آرزو میکند ای کاش سه عمل را مرتکب نمیشد که یکی از آنها همین هجوم است.[4] و یا وقتی این جماعت میگویند اصلاً مگر علی (علیهالسلام) در غدیر بوده است؟!، با این اوصاف اگر فردا بگویند حضرت سید الشهداء به مرگ طبیعی از دنیا رفته، هیچ جای تعجب نیست.
پینوشت:
[1]. نهج البلاغة: خطبة ١٠٦، وحكمت ٢٩٧ ما أکثر العبر و اقل الاعتبار!
[2]. تربیع در اصطلاح سیاسی اهل سنت به معنای به رسمیت شناختن خلافت علی علیه السلام است که مدتها تا زمان احمد بن حنبل از ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنت این چنین نبود و خلافت حضرت به رسمیت شناخته نمیشد و در واقعه این ترجمه عملی تحریف من کنت مولاه و علی مولاه به محبت و مودت بود و در ادامه امروزه امیرالمومنین توسط وهابیت به ریاست طلبی متهم میگردند.
[3]. ابن سلام ، الاموال ج 2 باب الحکم فی رقاب أهل العنوة من الأساری و النبی حدیث 353 : [سخن ابوبکر:]«لیتنی کنت ترکت بیت فاطمه لم أکبسه »و طبری، تاریخ الطبری السنه 13
[4]. ابن تیمیه ، منهاج السنه ج 8 ص 291 :انه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه و أن یعطیه لمستحقه؟!!!!!
افزودن نظر جدید